انقلاب “زن زندگی آزادی” وارد فاز تازه و حساستری شده است. فاز شفاف تر شدن خواستها و حرکت سازمان یافته تر برای سرنگونی. نتیجه این عمق و شفافیت و سازمانیابی، در عین حال پالایش صفوف انقلاب خواهد بود. یک نماد بارز این تحول، گرامیداشت گسترده یاد محمد مهدی کرمی و محمد حسینی دوتن از اعدام شدگان انقلاب در ۲۷ بهمن بود، که از جانب مردم در بیش از ۲۰ شهر برگزار شد. علیرغم فضای سرکوب و امنیتی، بار دیگر شعار مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنه ای در سراسر کشور طنین انداز گردید. این حرکت نه خود انگیخته، بلکه با سازماندهی و فراخوان از قبل اعلام شده ۵۰ تشکل دانشجویی، جوانان، دانش آموزان، پزشکان و فعالین حقوق زن شکل گرفت واین خود متشکلتر شدن انقلاب را آشکارا به نمایش گذاشت. انتشار منشور ۲۰ تشکل مدنی و صنفی تحول تاریخی و مهم دیگری بود که در این روزها شاهد بودیم. این منشور با حمایت و همراهی دهها تشکل سیاسی و شخصیتها و فعالین اجتماعی و مدنی و توده مردم همراه شد و چون بمبی در بارگه حاکمین ترکید و با استقبال وسیعی در جامعه روبرو گردید. منشوری که در واقع از فرامین انقلاب سخن میگوید و تاکیدش بر این است که این انقلاب میخواهد “برای همیشه به شکلگیری هرگونه قدرت از بالا پایان دهد و سر آغاز انقلابی اجتماعی و مدرن و انسانی برای رهائی مردم از همه اشکال ستم و تبعیض و استثمار و استبداد و دیکتاتوری باشد”.
این منشور خواستها و اهداف مردم در انقلاب را به بهترین و شفافترین وجهی بیان میکند و راه پیشروی انقلاب را بسیار روشن نموده است. اهداف و بندهایی که در این منشور مورد تاکید قرار گرفته جایی برای به انحراف کشاندن و محدود کردن انقلاب مردم و سازش با جناحها یا نهادها و سیاستهای حکومت و کلا جریانات راست باقی نمیگذارد. این دو رویداد جهشی بسیار امیدبخش به پیش را در فضای جامعه و در خیزش مردم علیه جمهوری اسلامی رقم زده است.
همراه با این تحولات فشار انقلاب حکومت را مجبور کرد درهای زندانها را باز کند و شماری از زندانیان سیاسی و دستگیر شدگان انقلاب را تحت عنوان “عفو” خامنه ای آزاد کند. امازندانیانی که در برابر شکنجه گاههای حکومت مشتها را گره کردند و شعار زن زندگی آزادی را سر دادند و زنان که حجاب اسلامی را دور انداختند، بر این تاکید گذاشتند که این آزادیها نتیجه انقلاب مردم است نه عفو جنایتکاران حاکم. قبل از آن نیز هنرمندان “دهه فجر” حکومت را با تحریم گسترده به شکست کشاندندومردم در بسیاری از شهرها با پاره کردن پوسترها و آتش زدن نمادهای “دهه فجر”فضا را بر حکومتیان تنگتر کردند.
در ادامه این اوضاع با گسترش جنبشهای اعتراضی گسترده در سطح جامعه مواجهیم که بخشهای مختلف کارگران و بازنشستگان دست به تجمع و اعتراض در سراسر کشور میزنند و فراخوانها برای اعتراضات سراسری گسترش یافته است. محور این فراخوانها قیام علیه فقر و گرانی و افت قدرت خرید مردم است.
مجموعه این تحولات و بسیاری دیگر از رویدادها گویای اینست که انقلاب زن زندگی آزادی علیرغم هر افت و خیزی، با عمیقتر شدن و شفاف تر شدن خواستها و سازمانیافتگی خود، گامهای مهم و اساسی ای به جلو برداشته و زمینه را برای خیز قدرتمندتر بعدی فراهم میکند. امروز دیگر برای هیچکس قابل انکار نیست که در این جامعه جمهوری اسلامی امکان بقا ندارد.
حکومت اسلامی که رعشه مرگ بر اندامش افتاده، مراسم شکرگزاری سرپا ماندن را براه انداخته تلاش میکند به صفوفش بقبولاند که انقلاب تمام شده است. اما حتی از درون صفوف خود جناحهای حکومتیصداهای بسیاری شنیده میشود که این جنجال را آشکارا زیر سوال میبرند و وحشت زده از اینکه جمهوری اسلامی در مراحل آخر سرنگونی قرار دارد سخن میگویند. برخی از نظریه پردازان حکومت از لزوم “انقلاب از بالا” حرف میزنند که آشکارا منظورشان کنار زدن خامنه ای برای نجات حکومت است. حتی میرحسین موسوی نخست وزیر دهه شصت حکومت، اجرای قانون اساسی جمهوری اسلامی را که شعار و خواست تاکنونیش بود کنار گذاشته و از تدوین قانون اساسی جدید که بیان دیگری برای گذار از جمهوری اسلامی است حرفمیزند. و جالب است که این حرکت با همراهی صدها نفر از “اصلاح طلبان” سابق همراه شده است.
این تحولات پیام روشنی دارد و آن اینکه انقلاب ضربات کاری ای به حکومت اسلامی وارد کرده و به سمت سرنگونی همه جانبه این حکومت، و انسانی کردن جامعه و ریشه کن کردن فقر و تمام تبعیضات و ستمگریها و بی حقوقهای اجتماعی به پیش میرود.
در برابر این پیشرویها جریانات مختلف راست تلاش میکنند با رهبرتراشی، تحریف عریان شعارهای انسانی توده مردم بپا خاسته و تحرکات فاشیستی، انقلاب را به خیال خود مصادره کنند و آنرا به کجراه و عقبگرد بکشانند. اما پروژه های نخ نمای آنها در جامعه جایی ندارد و این تقلاها نه فقط کمکی به آنها نکرده و نخواهد کرد، بلکه تشتت را در جبهه راست تشدید کرده و به پالایش صفوف انقلاب کمک کرده است.
جمهوری اسلامی با تمام دم و دستگاه سرکوب و زندان و اعدام و مذهبش باید از جامعه جارو شود. مردم عزم کرده اند که این نیروی ضد انسانی و چپاولگر و آدمکش را به زباله دان بیندازند. مردم عزم کرده اند جامعه ای مرفه و انسانی و آزاد و بدون تبعیض را رقم بزنند. این عزم و تصمیم را مردم با خواستهای روشن و شفاف خود و تلاش و فداکاری سازمانیافته و جسورانه در مقابل سرکوبگران و جنایتکاران حاکم به جریان انداخته اند. این انقلاب باید پیروز شود. این انقلاب باید هرچه زودتر به سرانجام برسد. جامعه دیگر یارای تحمل این نیروی خبیث و ضد انسانی را ندارد و آنرا بهیچ وجه تحمل نمیکند.
حزب کمونیست کارگری با تمام توان برای پیشروی و پیروزی کامل انقلاب زن زندگی آزادی تلاش میکند و همه مردم را به پیوستن به این انقلاب فرا میخواند.
حزب کمونیست کارگری ایران
۳ اسفند ۱۴۰۱، ۲۲ فوریه ۲۰۲۳