آتشبس اعلام شده عملا به معنی پذیرش شکست از جانب جمهوری اسلامی است. رژیمی که تا آخرین لحظات با رجزخوانی از “انتقام سخت” سخن میگفت و بر طبل جنگ میکوبید، پس از تحمل شکستهای سنگین نظامی، در نهایت ذلت ناچار به عقبنشینی و پذیرش آتشبس شد.
این رژیم با پروژه هستهای، برنامههای موشکی، جنگافروزی در منطقه، حمایت مالی و تسلیحاتی از نیروهای نیابتی و سیاستهای اسرائیلستیزی و آمریکاستیزی کشور را در آتش جنگ فرو برد اکنون، پس از انهدام مراکز هستهای و تحمل ضربات نظامی متعدد عملاً تسلیم شده است. این شکست به مراتب سهمگینتر و مهلکتر از “نوشیدن جام زهر” خمینی یا “نرمش قهرمانانه” خامنهای است.
جمهوری اسلامی پس از این شکست، دیگر آن رژیم پیش از جنگ نخواهد بود. حکومت بخش مهمی از فرماندهان نظامی خود را از دست داده، رهبرش به پناهگاهها گریخته، صفوفش بهشدت در هم ریخته و مراکز اقتدار پوشالیاش در هم شکسته است. از نظر سیاسی نیز این جنگ عملا ادامه استراتژی و تبلیغات اسرائیل ستیزانه حکومت را ناممکن کرده است. این ضربه مهلکی به هویت و موجودیت جمهوری اسلامی است. خامنه ای که همواره با دریائی از خشم و نفرت مردم ایران مواجه بوده است اکنون در میان پیروانش نیز تحقیر و بی اعتبار شده است. اوپس از این ضربات دیگر قادر نخواهد بود همچون گذشته چسبی برای اتصال بخشهای مختلف حکومت وهمچنینبقایای نیروهای نیابتی اش در منطقه باشد وحتی در نزد این نیروها نیز موقعیت و اتوریته اش را تماما از دست خوهد داد.
جمهوری اسلامی تلاش میکند به بهانههائی نظیر همکاری و جاسوسی برای اسرائیل، موجی از دستگیری و سرکوبو اعدام راه بیندازد، اما نخواهد توانست جامعه را مرعوب کند. اشتباه است اگر تصور کنیم شرایط امروز جامعه ایران شبیه سال ۶۷ است.امروز حکومت بسیار متزلزلتر و به هم ریختهتر و مردم بسیار معترض و متشکل و مصممتر از هر دورهای هستند. اکنون، مردم با رژیمی روبهرو هستند که بشدت تضعیف و تحقیر شده است. مردمی که سالهاست با اعتراضات گسترده خواهان حقوق خود بودهاند ونزدیک به سه سال است که با پرچم زن زندگی آزادی کل موجودیت جمهوری اسلامی را هدف قرار داده اند، میتوانند مقابل هر سرکوب و توطئهای بایستند و به تعرض گستردهتری علیه جمهوری اسلامی دست بزنند.
اگرچه جنگ برای مدتی اعتراضات مردمی را به حاشیه برد، اما خشم و نارضایتی مردم را بیش از پیش انباشته کرده است. سرنگونیطلبی و مبارزه برای خلاصی از شر رژیم جنگ افروز جمهوری اسلامی اکنون زمینه و نیروی محرکه تازه ای یافته است. باید با صدای بلند اعلام کرد که دیگر حاضر نیستیم تاوان جنگافروزیهای حکومت را بپردازیم. باید با صدای بلند اعلام کنیم که کلیه برنامههای اتمی و موشکی حکومت باید بلافاصله متوقف شود. اکنون بیش از هر زمان دیگری لازم است با قاطعیت از دستاوردهای انقلاب “زن، زندگی، آزادی”، از سنگر بیحجابی، از مبارزه برای آزادی فوری زندانیان سیاسی و عقیدتی و از لغو مجازات اعدام دفاع کنیم.میتوانیم و باید فاز دیگری از انقلاب زن زندگی آزادی را سازمان دهیم و رژیم مستاصل و بیآبروی اسلامی را برای همیشه از صحنه جامعه جارو کنیم.
حزب کمونیست کارگری ایران
۳ تیر ۱۴۰۴، ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵