در ایران قدرتی دوگانه وجود دارد. جمهوری اسلامی ازیکطرف و زنان بیحجاب، با قدرتی نهادینه شده، علنی و آشکار، گسترده و غیرقابلحذف که یک دنیا شاهد آن است.
برای روشنشدن مسئله اجازه بدهید به روندی اشاره کنیم که این قدرت شکلگرفته و بهموازات قدرت حاکم جریان دارد.
با شروع انقلاب زن، زندگی، آزادی در سال ۱۴۰۱ حجابها به آتش کشیده شد و بیحجابی که بیش از سه دهه بهتدریج پیشروی کرده بود، تجربه دختران خیابان انقلاب را به خود دیده بود و بهای بینهایت گزافی داده بود، وارد نقطه عطفی تاریخی شد و با قدرت این انقلاب بهسرعت عمومی شد. رژیم باید چاره جدیدی میاندیشید و سنگر حجاب را محکم میکرد. ۲۲ فروردین ۱۴۰۲ یعنی وقتی تجمعات خیابانی با سرکوب پایان یافت، خامنهای «انجاموظیفه آمرین به معروف» را موردتأکید قرار داد و سنگربندی جدید در مقابل زنان را استارت زد. ۲۳ فروردین رادان اعلام کرد که «همکاران بنده از روز شنبه ۲۵ فروردین در سه حوزه معابر عمومی و خودرو و اماکن ورود خواهند کرد و افرادی که در این حوزهها اقدام به کشف حجاب کنند، با اسناد و مدارک به محاکم قضایی معرفی میشوند». در مقابل این تهدیدات تشکلهای دانشجویی از دانشجویان سراسر کشور خواستند که «دوشادوش یکدیگر، برابر نیروهای سرکوبگر حکومت از جمله حراست و لباسشخصیها ایستادگی کرده و با بیحجابی گسترده فردی و جمعی، حجاب اجباری این خاکریز اول حکومت را که در طی انقلاب زن، زندگی، آزادی فتح کردهایم، حفظ و آن را تثبیت کنیم و از روز ۲۶ فروردین در سطح دانشگاهها، با سازماندهی تجمعات اعتراضی و یا پرفورمنس اعتراضی، تحصن و شعارنویسی پاسخ اقدامات سرکوبگرانه حکومت را بدهیم».
پیرو فراخوان خامنهای لایحه عفاف و حجاب در اردیبهشت ۱۴۰۲ توسط قوه قضائیه تدوین شد و توسط دولت تصویب و به مجلس ارجاع گردید. لایحه در دالانهای حکومت چرخید و چرخید و از ۹ بند به ۷۰ بند رسید. دوباره به مجلس برگردانده شد. مجلس از ترس مردم نتوانست آن را در صحن علنی بررسی کند. آن را به کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس دادند. کمیسیون در آن تغییرات زیادی داد و مجازاتهای شدیدتری به آن اضافه کرد و منتشر نمود.
۲۹ شهریور ۱۴۰۲ مجلس اجرای آزمایشی لایحه را به مدت سه سال تصویب کرد؛ اما شورای نگهبان ۱۴۰ مورد ایراد را بر آن وارد دانست. در خرداد ۱۴۰۳ نماینده خامنهای این لایحه را کافی ندانست و علمالهدی آن را نه صیانت از حجاب بلکه صیانت از بیحجابی خواند. شورای نگهبان لایحه را پس از تغییراتی موردتأیید قرار داد و در مهر ۱۴۰۳ آن را به مجلس سپرد. بالاخره نوبت اجرا که رسید هیچکس جرئت اجرای آن را پیدا نکرد. پزشکیان روز ۱۲ آذرماه گفت اجرای آن امکانپذیر نیست. قالیباف روز ۷ آذر در مقابل پزشکیان گفت «روز ۲۳ آذر این قانون حتماً ابلاغ میشود» اما تأکید کرد که «در این قانون، گشت ارشاد وجود ندارد و سعی شده از هرگونه درگیری و اقدام مستقیم پرهیز شود». یعنی پس از حدود بیست ماه بحث و رفتوبرگشت و غیره باروت لایحه را گرفته بودند و با اینهمه، شواهد نشان میداد که از اجرای همین هم ترسولرز دارند. بالاخره شورایعالی امنیت پرچم سفید را بلند کرد و اعلام کرد که وقت مناسبی! برای اجرای آن نیست و لایحه یا قانون عفاف و حجاب به بایگانی سپرده شد.
بهموازات عقبنشینی حکومت بیحجابی همچنان وسعت میگرفت و بالاییهای بیشتری شروع به انتقاد و عملی نبودن این لایحه کردند. فضا طوری شد که دیگر صاحبی در حکومت بهجز رادان! پیدا نکرد. حکومت عملاً شکستخورده بود و بیحجابی کاملاً نهادینه و تثبیت شد. اکنون مدتی است که دیگر نه از گشت ارشاد خبری است و نه حتی از پیامکهای تهدید.
این پروسه را توضیح دادم تا تصویری از شکست گامبهگام خامنهای و حکومت و کلیه ارگانهای قانونگذاری و قضایی و سرکوب و تبلیغی و مقامات مختلف رژیم در طول یک بازه زمانی سهساله و پیشروی تثبیت شده بیحجابی بدهم، تصویری از شکست نهادینه شده یک طرف و موفقیت نهادینه شده طرف دیگر. اینکه چگونه نیرویی شکست میخورد و نیروی دیگری عروج میکند.
این یک قدرت دوگانه است که بسیار حائز اهمیت است. اصطلاح قدرت دوگانه اولینبار برای شرایط بین فوریه و اکتبر ۱۹۱۷ به کار برده شد که شوراهای کارگری در پتروگراد روسیه عملاً بخشی از قدرت را بهموازات حکومت در دست داشتند. در ایران از شوراهایی که بخشی از اداره امور را به عهده داشته باشند خبری نیست؛ اما زنان عملاً در مقابل جمهوری اسلامی به قدرتی غیرقابلحذف تبدیل شدهاند، قدرتی بهموازات قدرت حاکم. این یک شکل ویژه از قدرت دوگانه است. در نظر داشته باشیم که حجاب یک رکن مهم و شاید بتوان گفت مهمترین رکن ایدئولوژیک و سیاسی و خاکریز حیاتی حکومت است که فتح شده و زنان هر روز در خیابان و محل کار و پاساژها و مراکز تفریحی و غیره دارند قدرتشان را به رخ حکومت میکشند و بخشی از قدرت حکومت را از خیابانها جمع کردهاند. گشت ارشاد و بخش زیادی از آمرین به معروف رسمی و سربازان گمنام یا بدنام امامزمان را به خانه فرستادهاند و بسیاری از آیتاللهها را خفه کردهاند.
یک اعتصاب حتی یک میلیون نفره که یک روز یا یک هفته ادامه داشته باشد نشانه یک تحول بسیار مهم است؛ اما نشانه قدرت دوگانه نیست، یا یک تظاهرات یکمیلیونی که دو روز ادامه داشته باشد، هر چند بسیار مهم اما نشانه قدرت دوگانه نیست؛ ولی اگر میلیونها زن برای مدتی طولانی، اکنون میتوان گفت سه سال، در خیابانها با بیحجابی خودنمایی کنند و حکومت نتواند جلو آنها را بگیرد این یعنی وجود آشکار یک قدرت دوگانه. یعنی یک حکومت داریم با قوانین خودش، با ارگانها و زندانها و سیستم قضایی و سپاه و نیروی انتظامی و غیره و میلیونها زن داریم که در تهران و رشت و شیراز و سنندج و بوشهر و در سراسر کشور رفتار خودشان و قانون نانوشته خودشان را چشم در چشم قدرت حاکم پیاده کردهاند، از حمایت جامعه برخوردارند و اجازه نمیدهند حکومت آنطور که میخواهد کنترلشان کند. یعنی عملاً دو قدرت، یکی با قانون نوشته شده و رسمی، و دیگری بدون قانون و غیررسمی، بهموازات هم حضور دارند. وجود حتی یک زن بیحجاب یعنی زیرسؤالبردن قدرت حاکم در یک حکومت اسلامی. اما در ایران نه با یک زن بیحجاب بلکه با میلیونها زن بیحجاب سروکار داریم که نهتنها روسری را کنار انداختهاند؛ بلکه لباسهای شاد و نازک و دلخواهشان را میپوشند و اکنون شکم و نافشان هم دل آیتاللهها و آمرین به معروف را خون کرده است، در خیابانها بدون حجاب رانندگی و خوانندگی میکنند، میرقصند، دوستپسر و دختر خودشان را دارند، مردسالاری را زیر سؤال بردهاند، سبک زندگی کاملاً مغایر دستورات حاکم دارند و گوششان هم بدهکار کسی نیست و هر روز طیفها و ردههای سنی بیشتری را با خود همراه میکنند. این یعنی عرضاندام یک نیروی قدرتمند و روبهرشد در مقابل قدرت حاکم که در حال آب رفتن است.
این دستاوردی تاریخی و غیرقابلبازگشت است که تا سرنگونی حکومت و تبدیلشدن به یک قدرت یگانه ادامه خواهد یافت. این تحمیل توازن قوایی است که راه را برای پیشرویهای بیشتر در همه زمینهها فراهم کرده است. نشانههای دیگری از قدرت موازی حکومت نیز شکلگرفته و یا در حال شکلگیری است. سبک زندگی مردم، مراسمهای خاکسپاری و عقد و تولد و کنسرتهای مختلط و غیره. اینها همه به چالش کشیدن قدرت حاکم است که دستبهدست هم دادهاند و دامنه دخالت حکومت را هر روز محدودتر میکنند. این بخشی از روند انقلاب است که هر چند در حال حاضر بهصورت یک انقلاب جاری نیست؛ اما جدا از آن نیز نیست. انقلاب زن، زندگی، آزادی دستاوردهای خود را و شکلی از قدرت خود را حفظ کرده و همچنان در حال پیشروی است و میرود تا در خیزشهای بعدی به قدرت یگانه زنان و همه مردم آزاده و انقلابی تبدیل شود.
در سومین سالروز انقلاب زن، زندگی، آزادی باید به قهرمانان این مبارزه هزار بار درود فرستاد.
به نقل از نشریه انترناسیونال ۱۱۴۶
 روزنه rowzane خبری – تحلیلی
روزنه rowzane خبری – تحلیلی
				 
		 
						
					 
						
					 
						
					