ترجمه سخنراني مينا احدی در دانشگاه سائوپائولودر برزيل

ضمیمه انترناسیونال 823

بتاریخ  سه شنبه ۳ ماه مه 2010

 

خيلي متشکرم

بسيار خوشوختم که امروز اينجا هستم. برزيل براي من يک کشور بسيار دور و دست نيافتني بود. من فکر نميکردم که روزي بتوانم امکان سفر به اينجا و سخنراني در اين جمع را داشته باشم. با کمپين جهاني ما براي نجات جان سکينه محمدي آشتياني من ديدم که در برزيل علاقه و سمپاتي زيادي به اين موضوع هست. ما در اين کمپين توجه زيادي از سوي رسانه هاي برزيلي به اين موضوع را شاهد بوديم. قبلا از برزيل يک تصوير در ذهنم بود و آن همکاري خوب بين دولت برزيل و احمدي نژاد و حکومت اسلامي ايران بود و ما اينرا همواره مورد نقد قرار ميداديم.

 

من امروز اينجا آمده ام و ديروز ما وقتي در فرودگاه بوديم شنيديم که اسامه بن لادن مرده است. من متن سخنراني خودم را تغيير دادم و امروز ميخواهم از دانشگاه سائوپائولو، کيفرخواست خودم را عليه اسلام سياسي٬ عليه يک جنبش٬ جنبشي که ضد زن است٬ ضد انسان و تروريست هست٬ اينجا اعلام کنم. نه فقط داستان زندگي خودم همچون يک زن که در ايران متولد شده٬ در دانشگاه تبريز در رشته پزشکي تحصيل کرده٬ و عليه يک حکومت ديکتاتوري يعني حکومت قبلي  مبارزه کرده ام٬ بلکه در مورد بسياري ديگر حرف بزنم. ما خيلي جوان بوديم ما در خيابانها رفتيم و گفتيم آزادي ميخواهيم . اما آنزمان نسل من٬ مجهز به فيس بوک و تويتر نبود.  نسل من در خيابان جنگيد و همرزمان زيادي را از دست داديم اما بي بي سي و .. در مورد انقلاب ما گزارش داده و گفتند “انقلاب اسلامي” انقلاب ما اما انقلاب اسلامي نبود يک انقلاب عليه حکومت ديکتاتورشاه و ديکتاتورها  بود. ما نميتوانستيم در مورد انقلاب خودمان خودمان حرف بزنيم و گزارش از زبان خودمان بدهيم چرا که در آن مقطع اينترنتي نبود. من ۱۸ ساله بودم که از بي بي سي شنيدم خميني رهبر اين انقلاب است و من کسي که در خيابان مي جنگيدم براي آزادي و برابري از خودم ميپرسيدم خميني کي هست؟ من  اسم خميني  را از بي بي سي شنيدم.

 

اسم اين انقلاب را انقلاب اسلامي نهادند و آنرا اسلامي کردند. و در نهايت در ايران يک حکومت اسلامي سر کار آمد. امروز در رسانه ها و در رسانه هاي برزيلي که من نگاه کردم. رسانه هاي آلماني و يا رسانه هاي انگليسي زبان، فرياد پيروزي و شعف سر داده ميشود که اسامه بن لادن مرده است. اما اسامه بن لادن٬ تنها  معضل و مشکل نبوده و نيست. ما با يک جنبش سياسي سر و کار داريم.  حکومتهاي  اسلامي در ايران و يا در سودان٬ در افغانستان و عراق و عربستان سعودي و در بقيه نقاط. ما با يک جنبش سياسي سر و کار داريم به اسم اسلام سياسي و من امروز ميخواهم از اين دانشگاه، کيفرخواست خودم را عليه اين جنبش سياسي اعلام کنم٬ از طرف زناني که سنگسار شده اند٬ و يا از سوي زناني که در کشورهاي مختلف اسلام زده در ليست سنگسار هستند و اسلاميها ميخواهند آنها را سنگسار کنند. من نميخواهم اينجا فقط در مورد ايران و زنان ايران و مردم ايران بلکه میخواهم در مورد نيجريه٬ پاکستان و افغانستان و عراق حرف بزنم. من امروز ميخواهم اينجا کيفر خواست ميليونها زن را اعلام کنم که فقط بدليل عدم رعايت حجاب آزار و شکنجه شده و بعضا به قتل رسيده اند. قتل ناموسي زنان نه فقط در ايران بلکه در آلمان نيز يک پديده است. من اعلام جرم ميکنم عليه دنيايي که سکوت ميکند و هيچ حرفي نميزند در مورد قتل ناموسي٬ عليه سنگسار و عليه قتل زنان به اسم اسلام و مذهب حرفي نميزند. من امروز اينجا آمده ام چرا که ما يک کمپين بزرگ براي نجات سکينه محمدي آشتياني به راه انداختيم من امروز ميخواهم اعلام کنم که با چه حرکت سياسي ما رو در رو بوديم و امروز ميخواهم بگويم که يک قسمت اين مشکل بزرگ خود حکومتهاي غربي بودند. دولت امريکا و دولت آلمان و بقيه خود جزيي از مشکل بودند. اينها کمک کردند که اسلام سياسي در خاورميانه و کشورهاي مختلف٬ قدرت زيادي به دست آورد. در افغانستان در جنگ عليه شوروي سابق و يا از ترس يک حکومت چپگرا در ايران کمک کردند که اسلاميها قدرت را در دست بگيرند.

 

من ۱۹ ساله بودم که اسلاميها در ايران قدرت گرفتند. اولين فرمان خميني اين بود: يا روسري و يا توسري. من متعلق به نسلي و جمعي از زنان در ايران هستم که گفتيم نه روسري نه توسري . ما انسانيم، ما زنيم و ميخواهيم آزاد زندگي کنيم. من آن موقع گفتم که من حکومت اسلامي را قبول ندارم٬ ولي هيچگاه فکر نکردم اين جمله و اين تصميم تا اين حد اثرات متعدد در زندگي من خواهد داشت.

در خيابان ما تظاهرات سازمان داديم. اولين سخنراني علني من عليه حکومت اسلامي و حجاب با حضور بيش از دو هزار زن و مرد بود. من گفتم حجاب ضد زن است گفتم حجاب يک سلول انفرادي براي زنان است.

 

معناي حجاب چيست؟ معناي حجاب اينست که من يک انسان نيستم٬ بايد همه احساساتم را مخفي کنم. اوائل مرداني با ريش هاي بلند در خيابان بودند٬ سپس مردان با چاقوهايي در دست و در پايان مردان با کلاشينکف. ما در اين حرکت شکست خورديم تعداد زيادي از دوستانم دستگير و اعدام شدند. اما قبل از اجراي حکم اعدام، اسلاميستها به زنان جوان تجاوز ميکردند براي اينکه جلوي ورود آنها به بهشت را در آن دنيا سد کنند. همسر من يک دانشجوي فيزيک در ايران دستگير و اعدام شد. من فرار کردم و از شهر خودم تبريز همين شهري که سکينه محمدي آشتياني در آنجا در زندان است. من به تهران رفتم و آنجا يکسال زندگي مخفي ميکردم. آنها دنبال من بودند و يک حکم اعدام عليه من صادر کردند. يکسال بعد من به کردستان پناهنده شدم و ده سال من در کردستان بودم.

 

اينجا ميخواهم توضيح دهم که کاراکتر اصلي اسلام سياسي ضديت با زنان و ضد زن بودن است. حجاب يک سمبل و يک بيرق اين جنبش سياسي است. وقتي پاي اينها به هر جايي باز شود در هرجايي مثلا در برزيل ٬ در عراق و سودان و يا در افغانستان و يا لندن٬ سعي ميکنند در آغاز زنان را تحقير کنند٬ سعي ميکنند حجاب را تحميل کنند و وقتي يک زن اين قوانين و مقررات را نمي پذيرد، صحبت از سنگسار به ميان ميايد.

 

سنگسار يک وسيله بسيار مهم در دست جنبش اسلامي براي ترساندن جامعه بود. اگر قبول نکني آنچه را که ما ميگوييم ترا به وسط خيابان کشانده و با پرتاب سنگ زجرکش ميکنيم. اين يک موضوع مهم در کشورهاي اسلام زده٬ براي ترساندن مردم و قدرت گيري اين جنبش بود.

 

وقتي اولين بار يک سنگسار را مشاهده کردم با خودم فکر کردم مينا صبر کن اگر دنيا از اين چنين جنايتي باخبر شود٬ ساعتها از حرکت مي ايستد٬ کارخانه ها از حرکت مي ايستد٬ من امروز ۵۴ سال سن دارم و خيلي عليه اين موضوع مبارزه کرده ام. من در کنفرانس پکن بودم٬ در کنگره جهاني حقوق بشر در وين٬ از اين شهر به آن شهر رفته و در جلسات و کنفرانسهاي متعددي شرکت کرده ام و سخنراني کرده ام- در همه جا در دنيا دو صف ديده ام. دولتها و حکومتها يک سياست ديگر و علائق ديگري دارند و مردم عادي در همه دنيا يک قلب بزرگ دارند. مردم عادي ما را کمک کردند.

 

هميشه اين حرفها را مي شنيدم “ايران يک کشور اسلامي است” مردم يک فرهنگ ديگري دارند٬ هويت ديگري دارند و شايد وقتي يک زن در خيابان کتک ميخورد دردش نمي آيد. بعضا احساس ميکردم بدليل اين تزها و نظرات متکي به نسبيت فرهنگي٬ چنين وانمود شود که شايد هم زياد ناراحت کننده نيست وقتي يک زن سنگسار ميشود.

 

ما بسيار تلاش کرديم در دنياي مطبوعات و در دنيايي که بي تفاوت بود٬ بجنگيم و توضيح دهيم مردم! ما انسانيم٬ مستقل از اينکه کجا من به دنيا آمده ام٬ رنگ موهايم چيست، متعلق به کدام مليت و يا کدام مذهب باشم٬ من يک زنم و يک انسان در قرن بيست و يک. سکينه يک زن است در قرن بيست و يک و نميخواهد سنگسار شود. به اين دليل که او يک انسان است. مستقل از اينکه او مسلمان است يا نه.

من امروز اينجا آمده ام و ميخواهم توضيح دهم اسلام سياسي تروريست بود، ضد زن و ضد انسان بود و بطور مثال در ايران هزاران نفر را اينها به قتل رساندند. صدها نفر را سنگسار کردند. و اين سياستها عليه حقوق انساني و عليه آزادي است. ما بايد يک نقطه پايان به اين جنايات بگذاريم.

 

اسامه بن لادن يک چهره مهم در اسلام سياسي بود اما اگر ما ميخواهيم زنان را کمک کنيم اگر ميخواهيم ميليونها انسان اسير دست اينها را  کمک کنيم٬ اگر ميخواهيم مردم منطقه خاورميانه راکمک کنيم٬ اگر ميخواهيم انقلاباتي که نسل فيس بوک شروع کرده است را ببينيم، بايد ببينيم که مردم در منطقه خاورميانه، مردم در ايران و مصر و سودان اولين قربانيان اين جنبش سياسي بودند.

 

ترور در افغاسنتان شروع شد، در ايران شروع شد و سنگسار يک ترور است. اما در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ اسلاميستها، غرب را نيز مورد حمله قرار دادند. و دول غربي دنبال اين اسلاميها هستند و سياستهايي که اينها بکار ميبرند مثلا حمله به عراق و جنگ در آنجا را به شدت تمام نقد ميکنم.

من معتقدم ما بايد عليه اسلام سياسي مبارزه کنيم اما بايد مردم و جنبش هاي انقلابي را کمک کرد که امروز در اين مناطق سربلند کرده اند. مردم بپاخاسته و عليه حکومتهاي ديکتاتور به خيابان آمده اند. چرا که ما فيس بوک داريم چرا که همه در يک دنيايي زندگي ميکنيم که مرتبط با هم هستيم. چرا که حقوق انساني جهانشمول است و حقوق زنان بخشي از حقوق بشر است.

من مطمئن هستم که اوباما و يا دولتهاي اروپايي٬ جنبش هاي مدرن٬ سکولار و پيشرو و مدافع حقوق انساني و حقوق زنان را کمک نخواهند کرد. نه، اين بار مجددا نيروهاي ناسيوناليستي کمک خواهند گرفت.

در ايران و يا سودان ما هميشه اين بازي پينگ پونگ را داشتيم يا اسلاميستها قدرت دارند و يا ناسيوناليستها و يا ملغمه اي از اينها جنبش هاي ناسيوناليست- اسلامي در قدرت هستند و نه سکولارها و نه مدافعين آزادي مطلق بيان و طرفداران برابري و آزادي.

من اکنون در برزيل هستم و ميخواهم با دولت برزيل هم صحبت کنم. شما بايد ما را کمک کنيد. مردم را مدافعين حقوق زنان را شما بايد نيروهايي را کمک کنيد که اعلام ميکنند نه به سنگسار٬ نه به اعدام، از حقوق زنان بايد دفاع کرد٬ آزادي بيان مهم است٬ زن و مرد برابرند.

 

ساختن يک آينده بهتر امکان پذير است.

اين امکان پذير است چرا که ما مردم  بلند شده ايم در مصر و ليبي و در لبنان و در سوريه و ايران اين يک جنبش است٬ انقلاب عليه همه حکومتهاي ديکتاتور به هر اسمي که خودشان را مي نامند حکومت اسلامي و يا غيره… اين يک جنبش براي آينده و معطوف به آينده است براي آزادي و برابري من فکر ميکنم شما بايد ما را کمک کنيد. ما کساني که بسيار جنگيده ايم و بسيار ناملايمات را چشيده ايم. جنبش اسلامي يک جنبش تروريستي و ضد زن و ضد انساني است و استاندارد تعرض و نقض حقوق انساني را بسيار بسيار پايين تر برد.

من از کشوري مي آيم که در خيابان و در ملاء عام انسانها را به دار ميکشند و يا سنگسار ميکنند٬ از منطقه اي مي آيم که در مقابل دوربينها٬ اسلاميستها سر ميبرند. و اينها همگي پايين بردن شديد استاندارد هاي انساني است.

با وجود همه اين مسائل من بسياراميدوارم. چرا که ما باهم ارتباط داريم چرا که انسانها ميتوانند باهم تبادل نظر کنند چرا که اينترنت و فيس بوک به ما کمک ميکند. و همه شما ديديد که مردم ايران با احمدي نژاد نيستند بلکه عليه احمدي نژاد مبارزه ميکنند. پس کمک کنيد که ما در کشورهاي خودمان جنبش اسلامي و حکومتهاي اسلامي را سرنگون کنيم و حکومتهايي سکولار و مدافع حقوق انساني وحقوق زنان و طرفدار آزادي و برابري بسازیم و زندگي کنيم.

 

فیلم سخنرانی

http://sprend.com/download.jsp?FileId=dwHjJyLsw5BxauGD95yp

 

 

اینرا هم بخوانید

یک اشتباه دولتی زنده- شهین شهری

من سال ها پیش آرزو کردم که نویسنده بشوم.نویسندگان در نظرم قهرمان هایی واقعی بودند …