مندرج در ژورنال شماره ۸۰۵ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
بعد از ترور اسماعیل هنیه بیخ گوش خامنهای، طبق معمول سران حکومت مسابقه گندهگویی و رجزخوانی راه انداختند که انتقام سخت در راه است. حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفته بود اسرائیلیها “وقتی پاسخ محکمی دریافت کنند میفهمند در محاسبه اشتباه کردهاند و اینبار هم این اشتباه را تکرار کردند.”
خامنهای، با صدور پیامی اعلام کرد “ما در این حادثه تلخ و سخت که در حریم جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است، خونخواهی او را وظیفه خود میدانیم.” اما درعینحال رسانههای حکومت از مسعود پزشکیان نقل میکنند که از خامنهای خواسته است از حمله مستقیم به اسرائیل ممانعت کند. خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی هم خبر داد که دفتر نمایندگی حکومت اسلامی در نیویورک اعلام کرده است که “امیدواریم پاسخ ما در زمان و بهگونهای صورت گیرد که لطمهای به آتشبس احتمالی نزند” و تأکید کرده است که “هر توافقی که حماس بپذیرد، مورد قبول ما هم خواهد بود.”!
ترور اسماعیل هنیه در تهران مخصوصاً در فردای مراسم تحلیف رئیسجمهور نشان داد که دولت اسرائیل اشراف اطلاعاتی گسترده و توان عملیاتی سطح بالا در داخل ایران دارد و مضافاً اینکه از اراده سیاسی برای ضربهزدن به افراد برجسته “محور مقاومت اسلامی” در داخل ایران برخوردار است. روشن است که این اتفاق مخصوصاً به موقعیت حکومت اسلامی در میان باندهای اسلامی “محور مقاومت” ضربه سنگینی زده است.
علیرغم این ضربه سنگین، همه شواهد، از جمله پاسخ دفتر نمایندگی حکومت در نیویورک نشان میدهند که تصمیمگیری در باره نحوه پاسخ به ترور اسماعیل هنیه معضل مهمی برای حکومت اسلامی شده است و حکام اسلامی دنبال راهی هستند که فضایی برای “آبروداری” در میان نیروهای نیابتی اسلامی در منطقه فراهم شود، اما درعینحال جنگ تمامعیاری هم آغاز نشود. نه بهاینعلت که گویا جنگ برای جامعه و کشور میتواند ویرانگر باشد؛ بلکه بهاینعلت که آن را برای حیات سیاسی نظام اسلامی بهشدت خطرناک تلقی میکنند. حکام اسلامی تردید ندارند که اگر جنگی رخ دهد، نهتنها مردم را با خود نخواهند داشت، بلکه مردم در کمین نشستهای که در کف خیابان فریاد زدهاند “دشمن ما همینجاست”، در هر شرایط با حکومت اسلامی بهعنوان دشمن برخورد خواهند کرد.