تسلیم با حفظ ظاهر: مسئله اینست! یک سؤال از حمید تقوایی

نشریه ژورنال شماره ۱۰۳۸ – فایل پی دی اف – ویژه تلفن همراه

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در پی برگزاری دور چهارم مذاکره تهران و واشنگتن گفت: “اتفاقات بسیار خوبی دررابطه‌با ایران در حال وقوع است.” او افزود: “فکر می‌کنم آن‌ها فهمیده‌اند من جدی هستم و تا اینجا رفتارشان منطقی بوده است.” به نقل از ایران اینترنشنال

کیوان جاوید: ارزیابی شما از این دیدارها و روند مذاکرات چیست؟

حمید تقوایی: به نظر من اظهارات علنی خارج از میز مذاکره دو طرف، عراقچی و ویتکاف و ترامپ و خامنه‌ای، برای ارزیابی مضمون مذاکرات و اینکه به چه سمت حرکت می‌کند معیار خوبی نیست. این نوع تبلیغات اساساً برای فضاسازی دررابطه‌با افکار عمومی و تأثیرگذاری بر روند مذاکرات در نشست بعدی اظهار می‌شود. جمهوری اسلامی تلاش دارد تا در عین مذاکره و عقب‌نشینی چنین جلوه دهد که محکم و قاطع ایستاده است و از مواضع خود (حتی اصرار بر مذاکره غیرمستقیم) کوتاه نمی‌آید و در سوی دیگر ترامپ که دررابطه‌با جنگ غزه و جنگ اوکراین طرح‌هایش به جایی نرسیده، می‌خواهد نشان بدهد که دررابطه‌با ایران همه چیز به‌خوبی پیش می‌رود و هر دور مذاکره را به‌عنوان یک دستاورد و موفقیت به نفع خود ثبت کند.

اما مستقل از این فضاسازی‌ها بطور واقعی شیب زمین تماماً به ضرر جمهوری اسلامی است. برای ترامپ رابطه با جمهوری اسلامی تنها یک عرصه، آن هم در سیاست خارجی است که به هر نتیجه‌ای منجر شود تأثیر چندانی بر موقعیت او در سیاست داخلی و جایگاه و سرنوشت دولتش نخواهد داشت. اما برای جمهوری اسلامی این مذاکرات و نتیجه آن می‌تواند آینده نظام و بودونبود آن را رقم بزند.

بطور واقعی جمهوری اسلامی با کلان بحران‌های همه‌جانبه و علاج‌ناپذیری دست‌به‌گریبان است: از فروپاشی نیروهای نیابتی‌اش تا ورشکستگی و فلج اقتصادی و از بهم ریختگی صفوفش تا مهم‌تر از همه، دریای خشم و نفرت مردم و جامعه‌ای انفجاری که با کوچک‌ترین جرقه‌ای می‌تواند طومار نظامشان را درهم بپیچد.

“بی‌شرافتی” مذاکره با “قاتل قاسم سلیمانی” را بجان خریدند، چون ناگزیرند. جمهوری اسلامی از سر درماندگی بر سر میز مذاکره رفته است و مساله هم فقط تهدید نظامی و احتمال جنگ نیست، بلکه ادامه وضع موجود برای رژیم، رژیمی که حتی از تأمین ابتدائی‌ترین نیازهای روزمره مردم درمانده است و جامعه را عملاً به تعطیلی کشانده، هر روز سخت‌تر می‌شود. همانطور که قبلاً هم تأکید کرده‌ام حکومت به‌جز تن‌دادن به شرایط و خواست‌های دولت آمریکا (و همچنین اروپا که شمشیر مکانیسم ماشه را بالا برده) چاره‌ای ندارد. به نظر من در شرایط حاضر معضل حکومت نه کوتاه‌آمدن و تسلیم‌شدن بلکه انعکاس آن در جامعه، در میان طرفداران خودش و در منطقه است. مساله واقعی اینست که چطور تسلیم شوند که تسلیم به نظر نیاید. به نظر می‌رسد در حال حاضر این حفظ ظاهر گره اصلی توافق و مذاکره باشد. روشن است که نمی‌توان پروژه هسته‌ای را تماماً تعطیل کرد و موضوع را مخفی نگهداشت اما طرفین دارند تلاش می‌کنند راه‌حلی برای این مساله بیایند. بعنوان مثال از نظر موسویان، عضو سابق تیم هسته‌ای ایران، این راه‌حل می‌تواند چنین باشد:

“راه‌حل همان چیزی است که من سال‌ها مکرر در نوشته‌ها و مصاحبه‌ها و سمینارهای بین‌المللی پیشنهاد کرده‌ام: تشکیل کنسرسیوم مشترک هسته‌ای کشورهای حاشیه خلیج‌فارس”

چنین راه‌حلی می‌تواند مساله را از تقابل غرب و جمهوری اسلامی بیرون بیاورد و آن را به توافق کشورهای حاشیه خلیج با آمریکا تبدیل کند! شاید ترامپ هم که می‌گوید “اتفاقات بسیار خوبی دررابطه‌با ایران در حال وقوع است.” چنین سناریوهایی را مدنظر دارد. سناریوی تسلیم جمهوری اسلامی به‌نحوی‌که تسلیم به نظر نیاید!

اینرا هم بخوانید

مداح امام‌زمان و نوادگان بنی‌امیه – کیوان جاوید

نشریه ژورنال شماره ۱۰۵۱ – فایل پی دی اف – ویژه تلفن همراه روز پنجم …