مدتی است که زندانیان زندان رجایی شهر کرج از شرایط سخت و ناگواری که محمد مردانی رئیس زندان بوجود آورده گله و شکایت دارند. زندان و محرومیت از زندگی اجتماعی به خودی خود عذاب و رنجی است شناخته شده و قابل درک، اما شرایط غیرانسانی و شکنجه زندانیان از طریق محدودیت ها و کمبودهای ضروری و بی توجهی به نیازهای طبیعی آنان، این درد و رنج را تشدید و مضاعف می کند.
محمد مردانی رفته رفته زندان را به شكل پادگان نظامي درآورده و به زندانيان بسیار فشار می آورد. بخصوص به زندانيان سياسي. هرگونه محدوديتی كه در توانش بوده برای زندانیان ايجاد كرده است. خدمات بهداشتی و مراقبت های پزشکی به حداقل رسیده؛ اعزام بیماران به بيمارستان خارج زندان و مداوای آنان تقریبا امری محال شده؛ بیشتر ملاقاتهای حضوری را کنسل کرده؛ آوردن كتاب و خريدن دارو توسط خانواده ها به سختی ممکن است.
بیشتر محدودیت ها و مشکلات زندانیان سیاسی در زندان رجایی شهر از زمانی شروع شد که محمد مردانی در سال 1389 ریاست زندان را به عهده گرفت. همان ابتدا زندانیان سیاسی را که در تمام سالن ها و بیشترین آنها در بندهای 2 و 3 و 6 متفرق بودند، به سالن 12 بند 4 منتقل کردند. در ظاهر تفکیک صنفی زندانیان امر مثبتی بود، ولی هدف اصلی مقامات تصمیم گیرنده و مدیران زندان منزوی ساختن زندانیان سیاسی و امکان ایجاد محدودیت بیشتر برای آنان بود.
به عنوان مثال همان ابتدا تلفن های سالن 12 را قطع کردند. رفت و آمد به کتابخانه زندان و سالن ورزش ممنوع شد. امکان ادامه تحصیل از زندانیان این سالن گرفته شد. به اعتراض ها هم بی توجهی می شد و یا اگر کسی اعتراض می کرد به شکلی مورد تنبیه قرار می گرفت. حدود یکسال پیش ایرج حاتمی در اعتراض به شرایط موجود اعتصاب غذا کرد. به همین دلیل او را به بند شش زندان انتقال دادند که در آنجا توسط خلافکاران و اوباش مورد ضرب و شتم قرار گرفت. اخیرا هم سعید شیرزاد فعال حقوق کودکان کار و زندانی سیاسی نیز مدتی به دلیل همین محدودیت ها که مردانی ایجاد کرده دست به اعتصاب غذا زد، ولی تا امروز هیچ عکس العملی به این اعتراض از طرف مدیران زندان مشاهده نشده است.
البته این مشکلات و مضیقه ها در میان زندانیان عادی هم دیده می شود و متاسفانه صدای آنان کمتر به بیرون از زندان انعکاس می یابد. همین چندی پیش سالن١١ بند ٤ را كه از مدتی قبل جهت تعمیرات تخلیه کرده بودند حال معلوم شده که بصورت سلول های انفرادی تغییر کاربری داده اند. هرگونه ارتباط زندانیان با یکدیگر در این سالن را قطع کرده اند. پنجره ها را تا سقف اتاق ها با آجر پوشانده اند و بجای آن دستگاه تهویه نصب کرده اند. داخل اتاق ها هیچ گونه امکاناتی وجود ندارد. یخچال و تلویزیون در هیچ اتاقی دیده نمی شود. 53 نفر از زندانیان عادی را از سالن های دیگر زندان به سالن 11 انتقال داده اند. شایع است که این زندانیان متهمند که در داخل زندان کلاهبرداری می کرده اند. آنان را در این سالن بشدت ایزوله کرده اند. سه روز پیش از این یک نفر از همین زندانیان بنام میثم کرم پور در اعتراض به این وضعیت غیرقابل تحمل با حلق آویز کردن خود مبادرت به خودکشی می کند که دیگر زندانیان باخبر می شوند و او را نجات می دهند. وی که اهل خرم آباد است به نام “مسلم” شهرت دارد و به دلیل نگهداری مواد مخدر به 14 سال حبس محکوم شده و در حال حاضر و به دنبال اقدام به خودکشی در بیمارستان مدنی کرج بستری شده و از سرنوشت وی هیچ کس خبری ندارد.
در واقع به هر شکل ممکن و به انحاء مختلف زندانیان را مورد اذیت و آزار قرار می دهند. نه تنها اجازه خرید وسایل ورزشی به زندانیان داده نمی شود، بلکه وسایلی هم که به ابتکار خود در داخل زندان می سازند مانند وزنه هایی که با سیمان ساخته می شود را هم تخریب می کنند. داشتن وسایل سرگرمی مثل پلی استیش را نیز ممنوع کرده اند. تنوع مواد خوراکی در فروشگاه زندان بسیار محدود شده است. از نامه نگاری به مقامات زندان و بالاتر هم تاکنون هیچ نتیجه ای بدست نیامده است. در برابر این سوآل که بدون کتابخانه و وسایل ورزشی و غیره زندانیان چگونه خود را سرگرم کنند؟ گفته اند برای سرگرمی بهتر است قرآن بخوانند!