تعرض به حقوق انسانی کودکان؛ به بهانه “مبلمان شهری”- حمید دائمی

کارگر کمونیست ۸۵۸

کارگر کارگاهی- حمید دائمی

در سراشیبی سقوط رژیم دزدان جنایتکار اسلامی، تعرضات به حوزه های مختلف اجتماعی آهنگ تندتری گرفته و این خود نشانه آشکار بی سیاستی و آچمزی سیستم حاکم در مقابل سیل مطالبات و اعتراضات جامعه است. موج اعدام ها، تهدید، سرکوب و بگیر و ببند زنان در خیابان ها و دستگیری و زندانی کردن فعالان و مبارزان در بخش های مختلف جامعه، مصداق بارز آخرین حربه-“بکش تا کشته نشوی”- رژیم درمانده ای است که آخر خط حیات خویش را قبل از جامعه لمس کرده است. با این همه سیل عظیم اعتراضات علنی و خیابانی به اعدام، به تبعیضات جنسی و تحمیل “حجاب”، به گرانی و فقر و دزدی و اختلاس، و مطالبه حقوق و دستمزد انسانی از گوشه گوشه جامعه، زمین را زیر پای جنایتکاران داغ و سوزان کرده است.

یکی از سیاست های رژیم طی این سالها، ایجاد جو وفضاهای فرعی برای پرت کردن حواس جامعه از عمق فجایع و فلاکتی است که دامن گیر اقشار و بخش های مختلف مردم است. یکی از این ترفندها ایجاد تفرقه و جدا افکنی بین گروه ها  و اقشار جامعه بوده و با سواری بر این موج بر جنایات و نسل کشی های خود پرده کشیده است. جنایاتی که اخیرا، با برنامه و سیستماتیک و با نقشه صورت می گیرد، -که متأسفانه انعکاس کمی در رسانه ها و بین فعالان جنبش های مختلف داشته- دستگیری کودکان کار از خیابان ها و مراکز عمومی و همچنین اخراج آنان به بهانه “مهاجر افغانستانی”، به همراه و گاها بدون خانواده به مرزهای افغانستان است. این هر دو اقدام جنایت علیه بشریت و بخصوص کودکان است.

در خبری که از سوی دفتر امور اتباع استانداری تهران توسط خبرگزاری ایسنا منتشر شد، “از ابتدای شروع طرح ساماندهی کودکان کار تاکنون ۱۵۸۰ کودک کار به همراه خانواده (۹۳۰ کودک و ۶۵۰خانواده)  شناسایی و جهت بازگشت به کشورشان به مراجع ذیربط تحویل داده شده‌اند”. این تنها آمار کودکان مهاجر است و اینکه چه تعداد کودک بومی و دارای هویت ایرانی دستگیر شده اند به ما ارائه نمی دهند. در ادامه احسان حیدری مدیرکل این دفتر اظهار داشت: “شهرداری و بهزیستبی تهران می گویند بالغ بر ۹ ماه است که طرح دستگیری و اخراج کودکان کار اتباع خارجی از سطح استان تهران آغاز شده است”. ضمن اینکه پاسدار رادان فرمانده دزدان انتظامی، برای داغ نگهداشتن جو “افغان ستیزی” قول داده است، تا پایان سال جاری 2 میلیون مهاجر افغانستانی را اخراج و رد مرز کند. بماند آنکه این ادعای پوچ و اهداف آن ریشه در کجا دارد و برای “کلاه بدون پشم” رژیم این امر شدنی یا نشدنی است، نیاز به بحث جداگانه دارد.

نکاتی در این خبر است که حائز اهمیت و نباید از نظر دور داشت. قبل از هرچیز مفهوم “ساماندهی” در نگاه جمهوری جنایتکاران اسلامی است. ساماندهی در معنای عام آن؛ یعنی مرتب سازی و ایجاد نظم و بازگرداندن به قائده یک موضوع یا پذیذه بهم ریخته و ناموزون است. اما طی نزدیک به 50 سال عمر ننگین رژیم کثافات اسلامی، “ساماندهی” مساوی با حذف و پاک کردن صورت مسئله بوده است. در این سال ها برخورد دستگاه های رژیم در مواجهه با معضلات، خرابی ها و مسائل اجتماعی و مردم، تنها به نقشه کشی برای حذف موضوع و خاموش کردن مطالبه مردم و جامعه بوده است. در مواجهه با “پدیده کار کودکان”،  حکومت بجای تأمین اجتماعی و ایجاد بستر اقتصادی- اجتماعی برای خروج کودکان از چرخه کار و استثمار- که در حقیقت گام ابتدائی برای حل معضل کار کودکان است- مدام به پاک کردن و حذف این کودکان از ظاهر شهری- یعنی خیابان ها و معابر- و راندن و گسیل آنان به کارهای پنهان، سیاه و زیر زمینی همت گمارده است. این عمل نه تنها منجر به ساماندهی “کودکان کار” نشده، که شرایط را برای آنان و وابستگان شان سخت تر و وحشتناک تر کرده است.

ایجاد رعب و وحشت، دستگیری های خشونت بار و تخریب و سرکوب کودکان و خانواده هاشان، کمترین خساراتی است که این گونه طرح ها و برنامه های ضد کودک ببار آورده است. جمع آوری کودکان به هر بهانه؛ اثری جز عمیق تر کردن فقر و محرومیت، و پایمال کردن حق شهروندی و زندگی عادی کودکان- بخصوص کودکان کار که در معرض خطرات و آسیب هستند- ندارد. این رفتارها و جنایات مشُتی از گردنکشان حاکم است که علاوه بر تضییع و پایمال کردن حقوق کودکان ؛ مصداق بارز تعرض به حقوق پایه ای انسانی جامعه، نقض قوانین شناخته شده بین المللی و یک جنایت آشکار است. به این رفتار جنایت کارانه، همین امروز باید پایان داد!

طی سال های اخیر شاهد اجرای نزدیک به 40 بار طرح های کوتاه و بلند با عنوان “ساماندهی کودکان کار” در سرتاسر ایران بوده ایم. و این موضوع نه تنها از تعداد کوکان کار کم نکرده است، بلکه سرعت و تعدد کار و استثمار کودکان را سرعت بخشیده است. این شیوه ابزاری برای کنمان این حکم است که عامل و علت اصلی وجود کار کودکان خود جمهوری دزدان اسلامی است. برای سرپوش گذاشتن بر این واقعیت که کار کردن کودکان محصول فقر و نابرابریی حاصل از وجود سرمایه وحشی جاکم است که هر روز عمیق تر و فاجعه بار تر می شود و شارلاتان هایی نظیر زاکانی دزد- لمپن بسیجی شهردار تهران- بجای پرداختن به علل “کار کودکان” مشکلات و نیازهای کودکان، خاک به چشم جامعه می پاشند و کمر به حذف خود کودک کار بسته اند. این جنایتکاران را باید سرنگون کرد!

 موضوع بعدی اخراج کودکان پس از دستگیری در طرح های موسوم به ساماندهی است. گرچه اولین بار نیست که تعدادی از این کودکان با انگ “خارجی” یا مهاجر از مرزها رانده شده و در سرزمینی بمراتب عقب افتاده تر و در چنگال حاکمانی بسی وحشی تر از طالبان حاکم بر ایران رها شده اند. اما مسئله غیر از پایمال شدن حقوق شهروندی و بین المللی این بخشی از جامعه؛ تحمیل شرایط و وضعیت اسف بار و غیر انسانی به کودکان و والدین شان است. اخراج پناهجویانی که از “جهنم” طالبان گریخته و در آرزوی یک زندگی حداقلی به ایران پناهنده شده اند، بدون امکانات و اسباب و وسایلی که در ایران اندوخته اند به محیطی که شیرازه تمدن و زندگی معمولی در آن از هم گسیخته است؛ جنایت محض و نسل کشی آشکار است. غیر از حوادثی که در راه بر آنان وارد می شود؛ پا گذاشتن به سرزمین هایی که ساکنان آن هر روز برای فرار از سوء تغذیه و گرسنگی، فقر بهداشتی و درمانی، نا امنی اجتماعی و سرکوب و خفقان و هزار یک معضل دیگر- دست پخت ناتو و سرمایه جهانی- در صدد فرار به کشورهای همسایه هستند، پرت کردن آنان به مرحله نیستی است. این جنایات در حالی صورت می گیرد که دزدان حاکم از هر فرصتی برای دوشیدن مجامع بین المللی به بهانه میزبانی پناهجویان استفاده کرده و بایت حضور سرانه، هزینه آموزش و خدمات درمانی آنان بودجه دریافت می کنند.

افشای این موارد و صف بندی مقابل این تعرضات، کار ما کارگران و پیشروان جنبش های انقلابی است. بردن صدای این کودکان و مردم ستمدیده افغانستانی به مجامع عمومی و درخواست به محاکمه کشیدن و اخراج جمهوری اسلامی از همه مجامع بین المللی یکی از وظایف هر روزه ماست. آشکار ساختن شرایط کودکان کار؛ کودکان مهاجر و پناهجو، در کنار مطالبات دیگر و فراخوان به تمرکز و در دستور قرار دادن مقابله با تعرض به کودکان، از مسائل مبرم مبارزات علیه جنایتکاران حاکم است و می بایست به امر هر روزه جنبش های انقلابی و پیشروان آن بدل شود. اجازه ندهیم در سایه بی حمایتی و ندیده شدن این بخش از ستمدیدگان، جمهوری جلادان، سیاست های ضد انسانی خود را اجرا کنند.

یکی از سر راست ترین و مشخص ترین خواست منشورها و میثاق های جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی، تأمین حقوق بی قید و شرط کودکان و محو کار کودکان است. با حمایت و پشتیبانی از جریانات و فعالان مدافع کودکان و سازمان های مردمی حمایت از مهاجران و پناهجویان، پرچم این خواست و مطالبه را دوباره بر افرازیم. این خود ابزاری محکم برای خلع ید از چنایتکاران حاکم است. از کنار وضعیت کودکان بی پناه و بی صدای کار و کودکان مهاجر بی تفاوت گذر نکنیم و مطالبه این ستمدیدگان و استثمار شدگان را هر روزه تبلیغ و ترویج کنیم. با تدارک اعتراضات و اعتصابات سراسری و پافشاری بر  آرمان ها و افق انقلاب زن، زندگی، آزادی برای سرنگونی رژیم جنایتکاران سرمایه و ایجاد دنیایی بهتر برای کودکان و همگان بکوشیم.

سرنگون باد جمهوری دزدان جنگ افروز اسلامی جنگ

زنده باد انقلاب زن زندگی آزادی

زنده باد حزب کمونیست کارگری

اینرا هم بخوانید

اوضاع اقتصادی ایران، ریاست جمهوری ترامپ- مهران محبی

کارگر کمونیست ۸۵۷ وضعیت بازارهای ایران بعد از اعلام پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری …