کارگر کمونیست ۸۹۴
چندی پیش به دنبال آتش بس جنگ دوازده روزه، سازمان مدیریت بحران شهرداری تهران طرحی برای زنده ماندن تا سه روز یک خانواده سه نفره تا رسیدن امداد در شرایط بحران را رونمائی کرد که شامل 70 قلم خوراکی، بهداشتی، درمانی و اقلامی مانند چراغ قوه و طناب و ابزار چند کاره و غیره می شود. طبق برآوردهای انجام شده قیمت تهیه این کوله حدود 6 میلیون و 700 هزار تومان است.
توصیه شهرداری تهران از چند جهت قابل بررسی است. اول اینکه از این جهت وقیحانه است که وجود فقر و نداری وسیع و گسترده را در جامعه انکار می کنند. جانیان بی شرم حاکم با فراخوان دادن به مردمی که اکثریت شان گرفتار در فقر هستند، به میلیون ها خانواده بیکار و بدون حداقل درآمد، به ده ها میلیون خانواده کارگر با حقوق ماهانه نزدیک به دوازده میلیون تومان (پنج برابر زیر خط فقر) و به میلیون ها خانواده زحمتکش کم درآمد دیگر برای تهیه این کوله حدودا 7 میلیون تومانی فراخوان می دهند. با این طرح می خواهند بگویند که مردم وضعشان بد نیست و می توانند از عهده مشکلات حتی در زمان جنگ هم بر آیند. دوم اینکه از خود در برابر تأمین امنیت و حفظ جان مردم سلب مسؤلیت می کنند و خود مردم را مسؤل هر اتفاقی در صورت وقوع مجدد جنگ برایشان بیافتد، می کنند.
این جانیان ثابت کرده اند که نه در شرایط غیر بحرانی و نه در شرایط بحرانی در گذشته (جنگ 8 ساله با عراق، زلزله و سیل) زندگی و جان مردم برای شان کمترین اهمیتی نداشته و در مدت جنگ دوازده روزه اخیر نیز نشان دادند که نه تنها هیچ کاری برای حفظ امنیت و جان مردم نکردند، بلکه کیسه اخاذی شان را رو به کسانی که می توانستند از شهر خارج شوند، گرفتند. در چنین شرایط بحرانی ای که حکومت ها وظیفه دارند امکانات و تسهیلات و وسائل نقیله در اختیار مردم بگذارند تا بتوانند خود را از زیر بمب و موشک برهانند. اما دزدان و اخاذان جمهوری اسلامی مشغول اخذ عوارض عبور از آزاد راه ها و اتوبان های متصل به تهران بودند. حالا هم که حمله مجدد اسرائیل و آمریکا قریب الوقوع است، به این طریق می خواهند ضمن اینکه مردم را مسؤل حفظ جان خود بدانند، بازار یک کاسبی هم برای خود داغ کنند.
جنبه دیگر توصیه شهرداری تهران این است که از وقوع مجدد جنگ خبر می دهد و از مردم می خواهد که برای پرداخت هزینه های انسانی و مالی آن آماده شوند. به مردم هشدار می دهد که جامعه در شرایط جنگی قرار دارد و رژیم حاضر نیست به خاطر نجات جان مردم و بازگرداندن زندگی به یک شرایط عادی و کم استرس دست از پروژه هسته ای و ماجراجوئی های اش بردارد و شواهد جاری هم همین واقعیت را نشان می دهند. خامنه ای هر وقت از مخفیگاه بیرون می آید، هارت و پورت می کند و علیه آمریکا و اسرائیل و غرب رجز می خواند و سپس در حالیکه بقیه سران حکومت در داخل تکرار می کنند، عراقچی و پزشکیان در خارج و در فضای دیپلماسی با چاپلوسی سعی می کنند رجزخوانی ها در داخل را ماله کشی و وارونه تعبییر کنند. مراجع تقلید رژیم برای قتل ترامپ فتوا صادر می کنند، آخوندهای دیگر و نمایندگان مجلس و سرداران سپاه بر ضرورت ساختن بمب هسته ای اصرار دارند، و وزیر خارجه و عوامل دستگاه دیپلماسی حکومت در خارج از کشور تلاش می کنند با ربط دادن این تهدیدات به مواضع و نظرات شخصی و غیر رسمی، طرف های غربی درگیر بر سر پروژه های تهدید آمیز جمهوری اسلامی و اسرائیل را به آرامش و اقدام نکردن به فعال سازی مکانیسم ماشه و پرهیز از حمله نظامی ترغیب کنند تا از این طریق زمان برای ادامه پروژه های هسته ای و موشکی و حمایت از تروریست های نیابتی خود بخرند. این ها همه نشان هائی از وقوع جنگ مجدد در آینده ای بسیار نزدیک هستند.
طرف های درگیر هم که ده ها سال با جمهوری اسلامی مماشات کرده اند و امروز خطر آن را برای خود بسیار جدی می بینند، دیگر حاضر به دادن زمان بیشتر نیستند و از اینرو همانطور که سران و مقامات آمریکا و دولت های غربی در واکنش به انکار کاری های پزشکیان و عراقچی گفته اند که هیچ اعتمادی به ادعاها و گفته های سران رژیم در خارج از ایران ندارند. حکومت یا باید هر چه سریع تر کاملا تسلیم شود یا فعال سازی مکانیسم ماشه و حمله نظامی مجدد عملی خواهد شد.
بسیار محتمل است که نتیجه ادامه روند جاری فعال شدن مکانیسم ماشه و حمله نظامی دیگری خواهد بود که ممکن است علاوه بر کشتن خامنه ای و تعداد دیگری از سران حکومت و فرماندهان سپاهی و نظامی که به حق خوشایند مردم است، به زیر ساخت های اقتصادی و تولیدی هم حمله شود که معلوم نیست چه تعداد بیشتری نسبت به جنگ دوازده روزه از مردم عادی کشته و قربانی جنگ ارتجاعی ای که مسبب اصلی آن جمهوری اسلامی است، شوند.
در شرایط فعلی جان و زندگی مردم توسط حکومت به انحاء مختلف مورد تهدید است. از زمان جنگ دوازده روزه تاکنون افراد زیادی با شلیک مزدوران بسیج و سپاه مستقر در پست های بازرسی ای که برای کنترل و سرکوب اعتراضات به بهانه مقابله با نفوذ اطلاعاتی موساد در سطح شهرها و ورودی و خروجی ها بر پا کرده اند، به قتل رسیده اند. هزاران نفر بازداشت و چندین زندانی سیاسی در همین مدت اعدام شده اند و بی برقی و بی آبی زندگی مردم را مختل و غیر قابل تحمل کرده است. معلوم است که با فعال شدن مکانیسم ماشه و وقوع مجدد جنگ، جان های خیلی بیشتر و زندگی های فراوان تری قربانی خواهد شد.
اما در برابر این حد از جنایتکاری رژیم، جامعه منفعل و تماشاگر نبوده است. تا حالا تجمعات و اعتراضات زیادی علیه رژیم به خاطر قتل ها، بازداشت ها، اعدام ها و شرایط وخیم زندگی ناشی از افزایش گرانی ها و بی برقی و بی آبی ها در تعدادی از شهرها براه افتاده و سراسری شدن و گسترش یافتن شان در چشم انداز قرار گرفته است.
بنابراین همه ما مردم که خواهان سرنگونی رژیم برای پایان دادن به همه مشکلات و معضلات معیشتی، ناامنی و در مخاطره بودن جان و زندگی خود هستیم، وظیفه داریم با سراسری کردن اعتراضات جاری حول خواست های معیشتی و برداشته شدن فضای جنگی از سر جامعه و با شعارهای:”آب، برق، زندگی، حق مسلم ماست” و “غنی سازی زندگی، حق مسلم ماست” رژیم را مجبور به تسلیم و دست برداشتن از جنگ افروزی کنیم.
تسلیم حکومت و دست برداشتن از جنگ افروزی نه تنها جان ما مردم و زندگیمان را از حمله نظامی مصون خواهد داشت، بلکه باعث تضعیف بیشتر رژیم شده و مسیر و شرایط سرنگونی اش با انقلاب کوتاه تر و آسان تر خواهد شد.