نشریه ژورنال شماره ۱۰۷۱ – فایل پی دی اف – ویژه تلفن همراه
اسرائیل از ۲۳ خرداد تاکنون با بزرگترین موج حملات هوایی خود در سالهای اخیر، برنامه هستهای ایران را هدف قرار داده و عملاً با ایران وارد جنگ شده بود حالا دارد پیروزهای خود را جشن میگیرد.
بعد از روی کار آمدن ترامپ در دور دوم ملاقاتها و رایزنیها و نشست و برخاستهای فراوانی برای رسیدن به یک توافق دیگر بر سربرنامه هستهای جمهوری اسلامی بهشدت جریان یافت. قرار بود در پایان این پروسه “عظمت به ایران” بازگردد و دو طرف با اعلام پیروزی به خود مباهات کنند.
اسرائیل این بازی را بر هم زد و در نخستین ساعات حمله، بسیاری از چهرههای ارشد نظامی و دانشمندان هستهای جمهوری اسلامی را هدف قرار داد و کشت. این شوک عظیمی برای سران حکومت اسلامی بود و هست.
داستان امروز بعد از اعلام آتشبس شکننده که معلوم نیست چند ساعت یا چند و روز و ماه دوام خواهد آورد، فرق میکند. اسرائیل دیگر میداند هر زمان و در هر شرایطی میتواند مجدداً آسمان ایران را به دست بگیرد و هر وقت که اراده کند یکی از رهبران سیاسی یا نظامی جمهوری اسلامی را به هلاکت برساند. اتفاقی که برای جمهوری اسلامی افتاده است اصلاً با هلاکت رهبران حزبالله و حماس و… قابلمقایسه نیست آن عملیات در برابر این یورش سهمگین به جمهوری اسلامی بیشتر شبیه به یک مانور با نیروهای خودی بود.
حالا جمهوری اسلامی حتی نمیتواند رهبرانش را – از رئیسجمهور تا فرماندهان سپاه و… را سر کوچه هم بدون وحشتِ روزافزون به نمایش بگذارد. اینها تارگتهای قابلدسترسی هستند.
اما آیا ما دل به نابودی جمهوری اسلامی از طریق ارتش اسرائیل بسته بودیم؟ مطلقاً اینطور نیست و هیئت حاکمه آمریکا (ترامپ) و هیئت حاکمه اسرائیل (نتانیاهو) هم چنین وعدهای نداده بودند.
ما مردم دل به انقلاب خود بستهایم. جنبش انقلابی زن زندگی آزادی ریشه در اعماق جامعه دارد و برای اینکه به همه خواستههای رفاهی و معیشتی و آزادیخواهانه و برابریطلبانه خود برسد تنها و تنها میتواند بجنگد و پیروز شود. حالا که عصر تولید سانتریفیوژها به دوره یخبندان تاریخِ حکومت اسلامی پرتاب شده است، تا روز نهایی شکست، جمهوری اسلامی میتواند برای فرماندهان و سرکردگان به هلاکت رسیده خود مجسمه بلاهت بسازد و بیشتر مورد تمسخر مردم ایران قرار بگیرد.