انترناسیونال 904
اعتصاب ٢٥ هزار کارگر پیمانی نفت در مرداد ماه امسال نقطه عطفی در مبارزات کارگران نفت و مراکز وابسته به آن بود و تحرکات اعتراضی گسترده ای را در میان این کارگران در پی داشت. امروز بدنبال این تحرک وسیع کارگران پیمانی، شاهد این هستیم که کارگران رسمی نفت برای چهارم بهمن ماه در اعتراض به تعرضاتی که به زندگی و معیشتشان شده و در اعتراض به پایین آمدن هر روزه قدرت خریدشان قرار است تجمع کنند و فراخوان آنها همه توجه ها را بخود جلب کرده است.
واقعیت اینست که کارگران نفت از وزن و جایگاه بالایی در جنبش اعتراضی کارگری و در کل جامعه برخوردارند. یک دلیلش موقعیت کلیدی آنها در اقتصاد و اینست که نیروی عظیمی در نفت و صنایع وابسته به آن اشتغال دارند. از همین رو سربلند کردن اعتراضات کارگری در این مرکز مهم کارگری ابعاد بسیار اجتماعی ای دارد و به همه بخش های جامعه مربوط میشود. ضمن اینکه اعتراضات این کارگران درعین حال ضربه محکمی به ساختار و سیستم مافیایی حاکم بر نفت است. از اینرو نفس اعلام اعتصاب و تجمع از سوی کارگران نفت یک اتفاق سیاسی مهم است. بویژه اینکه تجربه انقلاب ٥٧ را داریم. نقشی که کارگران نفت در انقلاب ٥٧ ایفاء کردند و شعار کارگر نفت ما، رهبر سرسخت ما فراموش نشدنی است و در اذهان ثبت شده است. از همین رو سربلند کردن اعتراضات در نفت همواره موجب هراس دائمی جمهوری اسلامی بوده و از همان آغاز به حاکمیت رسیدن این رژیم در اولین جاهایی که تلاش کرد فضا را تحت کنترل داشته باشد، مراکز نفتی بود. از جمله ساختار صنعت نفت را بکلی دگرگون کردند و یک فضای پادگانی و امنیتی در این مراکز ایجاد گردید. برای اینکار فقط ٤٠ هزار نیروی حراست به استخدام در آمده و در نزدیکی این مراکز نیروی های سرکوب حکومتی همیشه مستقر بوده اند. بعلاوه طی همه این سالها بسیاری از کارگران معترض در نفت دستگیر و اخراج شده اند و هر صدای اعتراضی با شدید ترین سرکوبها پاسخ گرفته است. این تعرض سازمانیافته تاثیرات مخرب خود را در مبارزات کارگران نفت برای دوره های مدیدی گذاشت و مانع تحرک کارگران گردید.
اما امروز شاهد این هستیم که این سد و مرز ها شکسته شده و کارگران از همه اینها عبور کرده اند. از جمله علیرغم بخش بخش شدن محیط های کار در نفت و سپردن هر بخش آن به پیمانکاری، ما شاهد اعلام اعتصابات سراسری هستیم و هم اکنون فراخوان به تجمع بزرگ و سراسری کارگرن رسمی نفت در چهارم بهمن ماه داده شده است.
تجمع ٤ بهمن کارگران رسمی نفت
کارگران رسمی نفت در اعتراض به تعرضاتی که به زندگی و معیشتشان شده و بخاطر پایین آمدن هر روزه قدرت خریدشان قرار است در چهارم بهمن تجمع کنند. بهبود وضعیت بهداشت و درمان و قرار گرفتن امکانات درمانی رایگان در اختیار همه کارگران نفت، رفع مشکل کارگران شاغل در شرکت های واگذار شده در مقابل خطر بیکارسازیها و کاهش سطح حقوقها و دریافتی هایشان، ابطال اساسنامه تحمیلی صندوق نفت، افزایش بن کارت متناسب با تورم موجود، تشکیل شورای اداری و استخدامی نفت جهت انجام اصلاحات مورد نیاز برای اجرای کامل ماده ده و تعلق برخی مزایا به کارگران، پایان دادن به تحمیل مالیات های سنگین و تصاعدی بر مزد کارگران از جمله مطالبات اعلام شده کارگران رسمی برای این تجمع است. اما معضل اساسی همه کارگران نفت و مراکز وابسته به آن قوانین برده وار “مناطق ویژه اقتصادی” است. بعلاوه همانطور که قبلا هم اشاره کردم سپرده شدن هر بخش از صنعت نفت و موسسات مرتبط با آن به یک پیمانکار مراکز نفتی را به بخش های بسیاری تقسیم کرده و بدین ترتیب بخش بزرگی از کارگران نفت که ٧٥ درصد آنان را در بر میگیرد، نه با یک کارفرما و مدیریت واحد بلکه با شرکت های مختلف پیمانی طرف هستند و مرتبا بین پیمانکار و وزارت نفت پاسکاری میشوند.
تغییر ساختار در صنعت نفت و غالب بودن استخدام های پیمانی هم تعرضی افسار گسیخته به زندگی و معیشت کارگران بوده است و هم عاملی برای ایجاد تشتت در صف اعتراض آنان و سد و مانعی بر سر راه اعتراضات سراسری و هماهنگ کارگران. بدین ترتیب در پرتو استخدامهای موقت و پیمانی وحشیانه ترین شکل استثمار در این مراکز جاری شده است. و این شرایط اسفناک کاری در کنار فضای امنیتی ایجاد شده در این مراکز از جمله استخدام ٤٠ هزار نیروی حراست در این صنعت، نه فقط کارگران پیمانی بلکه همه کارگران شاغل در نفت را زیر فشار قرار داده است. از جمله برقراری چنین ساختاری در نفت و تبدیل آن به یک دژ و اردوگاه اجباری کاری امنیت شغلی همه کارگران را به خطر انداخته و زمینه ساز بیشترین تعرضات به زندگی و معیشت همه کارگران در نفت شده است.
امروز کارگران نفت در برابر چنین تعرض سازمانیافته ای که پشتش نیروی امنیتی حکومت ایستاده است، قد علم کرده اند. و این اتفاق نوین و مهم است.از جمله در اعتصاب ٢٥ هزار نفره کارگران پیمانی در مرداد ماه، خواستهایی چون لغو قوانین برده وار “مناطق ویژه اقتصادی” که جدا از نفت مراکز کارگری دیگر را نیز در بر میگیرد و شماره آن به ٦٥ میرسد، کوتاه شدن دست پیمانکاران و لغو قراردادهای پیمانی و موقت، پایان دادن به امنیتی کردن مبارزه و تاکید بر حق تشکل، حق اعتصاب و حق تجمع، افزایش حقوقها به بالای خط فقر و خواست حداقل مزد ١٢ میلیون، پایان دادن به دزدی ها و اختلاسها، پرداخت بموقع دستمزدها و پرداخت فوری طلبها و توقف اخراجها، ایمنی محیط کار و بالا رفتن استانداردهای زیستی و کاری و بهداشتی در همه مراکز نفتی، تجهیز همه مراکز نفتی به امکانات مقابله با بیماری مرگبار کرونا بصورت رایگان، همه و همه به گفتمانهایی وسیع در میان این کارگران تبدیل شد.
بدین ترتیب اعتراضی با این قدرت که اثرات و بازتاب آن همچنان ادامه دارد، بطور واقعی اولین ضربه به سیستم و ساختار اقتصادی- امنیتی حاکم بر نفت بود که تداومش را در تجمع ٤ بهمن و اعلام آن از سوی کارگران رسمی دیدیم. و این درواقع اعلام پایان این بساط توحش و بربریت در نفت و در راه بودن خیزش عظیم کارگران است.
از همین روز تاکید ما بر همراهی کارگران غیر رسمی با کارگران رسمی و حمایت وسیع از فراخوان ٤ بهمن بود. و شکی نیست که در قدم بعدی همه بخش های وابسته به نفت یک صدا به میدان خواهند آمد.
اعتراضات کارگران نفت و به میدان آمدن دوباره آنها در کنار اعتراضات قهرمانانه کارگران نیشکر هفت تپه که ٩ ماه است بی وقفه ادامه دارد، در کنار تحرکات جدید در فولاد اهواز که در آن کارگران با بیرون انداختن بساط مدیران فاسد و جمع کردن بساط شورای اسلامی دوباره قد علم کردند، در کنار به میدان آمدن هر روز بیشتر جوانان بیکار و تجمعات اعتراضی علیه بیکاری، در کنار تجمعات متوالی چندین هزار نفره بازنشستگان تامین اجتماعی و در پیش بودن تجمع بعدی شان در هفتم بهمن ماه و دعوتشان از همگان به شرکت در این تجمع، در کنار اعتراضات گسترده پرستاران و در کل فضای پر جنب و جوش محیط های کارگری و کل جامعه بیانگر به میدان آمدن نیروی قدرتمند و بزرگی است که کل جامعه را در جهت حرکت بسوی اعتصابات سراسری سوق میدهد. اعتصابات سراسری کارگری که انقلابی انسانی را در چشم انداز نزدیک قرار داده است.
از این منظر باید به جایگاه و مکان فراخوان کارگران رسمی نفت به تجمع در چهارم بهمن و سه روز بعدش فراخوان بازنشستگان به همگان برای تجمع اعتراضی در هفتم بهمن ماه نگاه کرد.