مندرج در ژورنال شماره ۸۴۷ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
۸ مهر ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات وسیع مردم در زاهدان، جانیان رژیم اسلامی به وحشیانهترین و بیرحمانهترین وجه ممکن بهسوی تظاهراتکنندگان بیدفاع شلیک کردند که بیش از ۱۰۰ کشته و صدها زخمی برجا گذاشت. این واقعه هولناک برگی دیگر از جنایت جمهوری اسلامی علیه مردمی است که برای یک زندگی انسانی تلاش میکنند.
دومین سال از این کشتار فاشیستی را پشت سر گذاشتیم. حکومت طی این دو سال نیز دره عمیقتری بین خود و جامعه کنده است که روزانه بر عمق آن افزوده میشود. رابطه بین مردم با حکومت فقط خشم و نفرت و عزم سرنگونی این رژیم است.
ما مردم ایران در جریان انقلاب زن زندگی آزادی درسهای بسیاری آموختیم که در ادامه مبارزه ما برای سرنگونکردن جمهوری اسلامی حیاتی است. ما اتحاد و همه با هم بودن و یک منافع مشترک انسانی داشتن را به بهترین وجه ممکن در دل این اعتراضات سراسری تجربه کردیم.
همیشه در تاریخ مبارزات مردم در ایران یک ضدارزش و یک خطر، بالای سر مردم چرخ میزد که شاید جریانات راست آریایی پرست و قومیت پرست بتوانند تأثیری مخرب بر اتحاد سراسری مردم بگذارند. جریاناتی قومی – فاشیستی در آذربایجان که سالها تخم نفاق بین کُرد و تُرک پاشیده بودند، یا جریانات قومی در کردستان که با فدراسیسم قومی سعی در تکه پارهکردن مبارزات سراسری مردم در سراسر ایران را داشتند، یا جریاناتی در خوزستان که با سنیگری اسلامی و سلفی گری ارتجاعی سعی در بیراهه بردن مبارزه مردم را داشتند، همگی در دل این انقلاب نوین و زیبای زن زندگی آزادی شدیداً حاشیهای و بیاثر شدند.
در این انقلاب که بازتاب جهانی آن بهخاطر نو بودن، مدرن و انسانی بودن آن بینظیر است، اپوزیسیون راست سلطنت طللب بر طبل تفرقه و احیای ساواک و مرگ بر مخالفین رضا پهلوی کوبید و به ستونپنجم ضدانقلاب جمهوری اسلامی تبدیل شد.
مردم زاهدان و همه شهروندان در خوزستان نشان دادند که همراه با همه مردم در سراسر ایران یک هدف واحد دارند: سرنگونی جمهوری اسلامی و دستیافتن به کرامت انسانی و آزادی و برابری همگانی. یاد جانباختگان جمعه خونین زاهدان را با اتحادی هر چه بیشتر برای نابودی جمهوری اسلامی عزیز میداریم. نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم.