مندرج در ژورنال شماره ۸۲۱ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
بنا بر گزارشها روز هفتم شهریور اعتصاب بیش از هزار کارگر واگن پارس اراک وارد سی و دومین روز خود شد و کارگران برای پیگیری مطالبات خود در محوطه شرکت تجمع داشتند. روز دوشنبه پنجم شهریور بازنشستگان تأمین اجتماعی در شوش حمایت خود را از اعتراضات کارگران واگن پارس که بازتاب اجتماعی گستردهای داشته است اعلام داشتند.
اعتصاب قدرتمند و سراسری پرستاران که هر روز به شهرها و بیمارستانهای تازهای میرسد حکومت را دستپاچه کرد. پرستاران میگویند وعدهها “برای فرونشاندن خشم پرستاران بعد از نزدیک به یک ماه اعتراض و اعتصاب بسیار سخیف است”. “گوشمان از وعدههای توخالی شما پر است.”
این سه خبر تنها نوک کوه یخ اعتراضات مداوم معیشتی در ایران است. اعتراضات و اعتصابات به تعداد بیشتری در جریان است. بعضاً اعتراضات همچون اعتراضات بازنشستگان و معلمان وسیعتر و گستردهتر میشوند و بعضاً افت پیدا میکنند، اما آنچه نبض جامعه با آن میزند اعتراض است.
مقابله با حکومت فقر و فلاکت و تلاش برای دستیافتن به منزلت و معیشت در ایران تعطیل ناپذیر است. از سوی دیگر یک جنبش قوی و تعطیل ناپذیر مقابله با ارتجاع اسلامی در جریان است که جمهوری اسلامی را شدیداً دچار بحران سیاسی کرده است. بیحجابی یک نمونه است؛ مقابله با خرافات اسلامی – مذهبی و متکی شدن به فرهنگ پیشرو و مدرن جهانی یک نمونه دیگر است.
این جنبشها در چهارچوب نظام فعالیت و مبارزه نمیکنند. هیچ نیرویی نمیتواند این جنبشها را متقاعد کند که رژیم میتواند معیشت انسانی مزدبگیران را تأمین کند و هیچ معجزهای نمیتواند مردم را به این نتیجه برساند که رژیم از نظر سیاسی و فرهنگی بهسوی ترقیخواهی و مدرنیسم حرکت کند. هر درجه عقبنشینی رژیم در این عرصهها گامی بهسوی پیشروی بیشتر است.
هر نفسی که در جامعه کشیده میشود به این امید است که همه حرکات و رفتارها و مبارزات فردی و اجتماعی مردم به انقلاب و سرنگونی حکومت منجر شود. انقلاب آن طوفانی سهمگینی است که در حال شکستن سد فرسوده جمهوری اسلامی است. مبارزه برای معیشت و منزلت و رهایی سیاسی و فرهنگی را به هم گره بزنیم تا رهایی را به دست بیاوریم.