جنگ تروریست ها و نتایج آن برای ما کارگران- حمید دائمی

کارگر کمونیست ۸۵۱
کارگر کارگاهی- حمید دائمی

در گیر و دار تشدید جنگ اسرائیل و حزب الله لبنان، خبر به هلاکت رسیدن رهبر قاتل این گروه تروریستی، ضمن مسرت بخش بودن آن برای همه کسانی که در سرتاسر دنیا از این جریان جنایتکار و آسیب دیده اند، جا دارد تاسف خود را از جانباختن و آوارگی مردم منطقه به وسیله آتش افروزی های این دو جریان جنایتکار-تروریسم اسلام سیاسی و تروریسم دولتی اسرائیل و آمریکا و …- ابراز کنیم. ضمنا ابراز خوشحالی از حذف عناصر تروریست به معنای تأیید حاکمیت افراطیون در اسرائیل نیست و خواست ما خلع ید از تمامی این جنایتکاران در منطقه و سرتاسر جهان است.
این اتفاق جای این سئوال را باز می کند که سمت و سوی جنگ به کجا خواهد کشید؟ و وظیفه ما کارگران در قبال جنگ این نمایندگان قطبین تروریستی چیست؟
تا هیمن جای کار، یعنی هلاکت حسن نصرالله، ترکش ها و آوار این حمله به ایران و زندگی ما کارگران رسیده است. بالا رفتن قیمت طلا و دلار و به تبع آن افزایش قیمت خدمات و کالاهای اساسی، کمترین اثرات این زد و خورد بین جنایتکاران است. اما این اتفاق، چه با مردن و نمردن رهبر تروریست های حزب الله اتفاق می افتاد. چرا که فروپاشی و گسستن شیرازه اقتصاد وقدرت در ایران-لااقل- از سال ها پیش در جریان بود و این موضوع تنها آن را سرعت بخشیده است.
اما واقعیت موضوع چیست؟
با ضربات اخیر به نیروهای نیابتی در منطقه و تضعیف عُمال رژیم دزدان اسلامی، حقیقت توخالی و پوشالی بودن جمهوری اسلامی، بیشتر عریان و آشکار شده است و با وجود همه بودجه ها و سلاح هایی که خرج زورگیران منطقه اش می کند، واقعیت این است که لحظات آخر عمرش را سپری می کند.
میان تهی شدن نیروهای نیابتی و “محور مقاومتی”، خالی شدن دست جمهوری اسلامی برای بازی های سیاسی و نظامی و گردنکشی در منطقه و مهم تر از همه؛ ناتوانی‌اش در عرض اندام و کنترل بحران های داخلی و بی پاسخی در همه هرصه ها -داخلی و خارجی- را به نمایش گذاشته است. این آن واقعیتی است که مورد توجه ماست.
اینکه شدت این درگیری ها چه اندازه امنیت منطقه را به خطر می اندازد و کدام افت و خیزها و تنگناهای اقتصادی برای کارگران و مزدبگیران رقم خواهد زد؛ اهمیتش معادل اهمیت موقعیت و جایگاهی است که برای قطب سوم- یعنی ما کارگران و مردم منطقه- در این جنگ تروریستی فراهم آمده است. از قدیم نقل قول میشد، “وقتی درندگان به جان هم می افتند، برای مردم راهگشاست”. اکنون بیش از هر زمانی در این نقطه و موقعیت قرار داریم. جایی که می توان یقین داشت که بازی به نفع و در دستان ماست.
با آغاز انقلاب زن زندگی آزادی، بسیاری از مردم کشورهای همسایه- همچون سایر نقاط جهان- حمایت ها و همراهی با آن را اعلام و ابراز می کردند. هم سرنوشتی و اشتراک در اهداف این انقلاب مدرن، بسیاری از مردم را در عراق و سوریه و لبنان و فلسطین و حتی اسرائیل به میدان کشید. خواست توقف جنگ و تروریسم همزمان با مطالبه آزادی و برابری و رفاه همگانی و مقابله با همه انواع تبعیضات، در منظقه موج می زند و سازماندهی این مبارزه برای خواست های انسانی در همه کشورهای منطقه، وظیف ما کارگران کمونیست است.
پرچم و جبهه مبارزه علیه تروریسم اسلامی و تروریسم دولتی بیش از هر زمانی تقویت شده و راهگشای مبارزه با همه سرمایه داری در منطقه است. اتحاد عمل و همکاری به جنبش های انقلابی منطقه برای از بین بردن سرهای پوسیده این جنبش های ارتجاعی، از وظایف ماست و از هم اکنون می بایست آماده تغییرات و تحولاتی که در توازن قوای منطقه پدید آمده شویم. این تغییر موازنه فرصت مناسبی برای به میدان کشیدن جبهه سوم به میدان، نه تنها در خاورمیانه و کل آسیا، که در سراسر جهان است.
آنچه که تشدید بحران و آوارهای جنگ تروریستی خواندیم، برای ما مردم و مزدبگیران معضلی همیشگی است؛ مادام که ساختار اقتصادی و سیاسی و سرنوشت این جوامع و مردم، در دستان مشتی جنایکتار دزد قرار دارد. چاره اما بر انداختن رژیم های حاکم و بر هم زدن نظم موجود است. تعرضات گسترده به سفره ما کارگران و زحمتکشان، با اعمال حقوق های چندین برابر زیر خط فقر و تحمیل انواع و اقسام محدودیت و محرومیت از معیشت و زندگی با نام های “ریاضت اقتصادی”، “اقتصاد مقاومتی” و غیره؛ سیاست هایی برای خالی کردن سفره و جیب های مان، برای رنگین کردن بساط خود و از جمله رونق بازار جنگ و آتش افروزی و مردم ستیزی است.
این حربه ها و بساط را تنها با اعتراضات متحد و اعتصابات گسترده می توان پاسخ داد. اکنون که اهرم های قدرت- هم پول و ثروت و هم سلاح ها و ابزار کشتار- در دستان مشتی جنایتکار دزد است؛ ما با از کار انداختن چرخه تولید و خدمات در جامعه قادر به فلج کردن این هیولای چند سر هستیم. قدرت ما در با هم بودن، سازمان یافتن و به میدان آمدن است. با این سلاح ها ما قادر به از کار انداختن این ماشین نرور و کشتار و دزدی و جنایت هستیم.
وظیفه امروز ما کارگران و مزدبگیران از هر بخشی از جنبش انقلابی زن زندگی آزادی؛ دعوت سراسری از همه آحاد و گروه های اجتماعی، از هر قشر و طبقه- حتی در کشورهای منطقه-، برای به میدان آمدن گسترده تر و رونق بخشیدن به مبارزات انقلابی و حمایت از مردم بی پناه لبنان و فلسطین و اسرائیل در مبارزه با قطب های تروریستی منطقه است.
همچنین حمایت از کارگران نفت و بازنشستگان و پرستاران و دیگر بخش های در حال مبارزه جامعه و سرعت بخشیدن به ایجاد و تأسیس شوراها و مجامع در محل های کار و زندگی و آماده شدن برای موقعیت های تعرضی جدید که احتمال وقوع آن از هر زمان بیشتر شده است. باید صفوف خود را منسجم تر، و منظم تر کنیم و آماده رویارویی و مبارزه گسترده تر و نهایی برای به پیروزی رساندن انقلاب مان شویم. این آرزوی دیرینه همه زحمتکشان و مزدبگیران و آزادیخواهان ایران و جهان.
ما کارگران و مزدبگیران بدرستی میدانیم که به تنهایی قادر به دریافت حقوق و مطالبات خود نیستیم و اتحاد و تشکل برای اعتراض و اعتصاب، بزرگترین ابزار ماست. و مهمتر اینکه باید به سلاح و ابزار پیشرفته و مدرن در این مسیر پر مخاطره مسلح بود. پس ما بعنوان یک بخش از کارگران هم سرنوشت با دیگر مزدبگیران، از شما دعوت به پیوستن به حزب کمونیست کارگری می کنیم، که پیشروترین سازمان و حزب اجتماعی در جریان انقلاب زن زندگی آزادی است.
زنده باد انقلاب زن زندگی آزادی، زنده باد حزب کمونیست کارگری

اینرا هم بخوانید

روشنک مولایی باید بی قید و شرط آزاد شود – رضا درویش

مندرج در ژورنال شماره ۸۸۶ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …