حاشیه‌سازی خبری ابزار مقابله با اسکاندال- میلاد رابعی

حاشیه‌سازی خبری ابزار مقابله با اسکاندال

میلاد رابعی

با رشد تکنولوژی ارتباطات و خصوصاً رواج شبکه‌های اجتماعی در سال‌های اخیر، شاهد تحولات گوناگونی در عرصه سیاست و خبررسانی هستیم. در ایران گسترش استفاده از شبکه‌های اجتماعی با اوج‌گیری اختلافات درونی رژیم هم‌زمان شد. هر چند که از همان اولین روزهای به‌قدرت‌رسیدن جمهوری اسلامی، اختلاف و درگیری و تسویه‌حساب‌ها میان باندهای مختلف شروع شد؛ اما در سال‌های اخیر با تشدید هر چه بیشتر بحران‌ها و ابربحران‌های همه‌جانبه از یک‌سو و فشار جامعه از سوی دیگر این اختلافات وارد فاز تازه‌ای شد. افشاگری علیه همدیگر با انتشار عکس‌ها و کلیپ‌ها و مدارک مختلف در میان باندها و سران مختلف رژیم به اوج خود رسیده است.

از سوی دیگر همین پدیده رشد راه‌های خبررسانی موجب شده تا حکومت بسیاری از اسرار خود را نتواند؛ مانند قبل از دید جامعه پنهان کند. در سال‌های اخیر شاهد صدها نمونه از رسوایی‌های گوناگون از همین جنس از سوی حکومت بوده‌ایم. از فسادهای مالی و اداری تا حقوق‌های نجومی، افشای سبک زندگی سران رژیم و روابط شخصی‌شان و بسیاری نمونه‌های دیگر که حتماً در خاطر خوانندگان هست.

درست به دلیل همین اتفاقات و آبروریزی‌های مکرر در مقاطع اخیر رسانه‌های رسمی و وابسته به حکومت ایران بارها تلاش کرده‌اند که با برجسته‌سازی خبرهای حاشیه‌ای، افکار عمومی را از بحران‌های واقعی و رسوایی‌های سیاسی، اقتصادی یا اخلاقی منحرف کنند. این تاکتیک که در ادبیات رسانه‌ای به‌عنوان «مدیریت افکار عمومی از طریق بحران‌سازی» شناخته می‌شود، نه‌تنها در ایران بلکه در بسیاری از نظام‌های اقتدارگرا سابقه دارد. اما در ایران، هم‌زمانی‌های مشکوک میان افشای رسوایی‌های بزرگ و انتشار خبرهای جنجالی کم‌اهمیت، ثابت کرده است که حاکمیت به طور هدفمند از ابزار رسانه برای کنترل ذهنی جامعه استفاده می‌کند.

ممکن است عده‌ای بگویند مگر ذهن بشر تنها قابلیت دنبال‌کردن یک خبر را دارد و مگر نمی‌شود هم‌زمان دو یا چند خبر مهم را پیگیری کرد. در مورد افراد این بحث درستی است. یعنی هر فرد جامعه به‌تنهایی به‌خصوص اگر سیاست را به شکل جدی دنبال کند و یا شغلش ایجاب کند می‌تواند چندین خبر را دنبال کند که معمولاً هم همین‌طور است؛ اما موضوع وقتی در سطح جامعه مطرح می‌شود اوضاع کمی متفاوت است. به‌طورکلی برای جامعه و یا به تعبیری “افکار عمومی” همیشه یک خبر در صدر اخبار قرار می‌گیرد و سایر خبرها را اگر نه کاملاً اما تا حدود زیادی تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد. در تمام جهان اوضاع به همین منوال است. همیشه این نهایتاً یک خبر مشخص است که در صدر اخبار و تیتر اول نشریات قرار می‌گیرد. حکومت اسلامی نیز دقیقاً روی همین جنبه از قضیه حساب بازکرده است.

بررسی رویدادهای سال‌های ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۳ نشان می‌دهد که در بسیاری از موارد، هم‌زمان با افشای یک رسوایی یا بحران ملی، رسانه‌های رسمی خبرهایی را برجسته کرده‌اند که یا بی‌ارتباط با موضوع اصلی بوده‌اند یا به طور غیرعادی بزرگ‌نمایی شده‌اند. این هم‌زمانی‌ها، به‌ویژه در شبکه‌های اجتماعی، با واکنش‌های گسترده‌ای مواجه شده‌اند و کاربران بارها از «پروژه حواس‌پرتی» یا «مهندسی افکار عمومی» سخن گفته‌اند.

در ادامه به ذکر نمونه‌هایی ازاین‌دست در مقطع ۵ ساله‌ای که اشاره شد، می‌پردازیم. این نمونه‌ها تنها بخش کوچکی از تلاش حکومت در این راستا است و همه موارد را در بر نمی‌گیرد:

سقوط هواپیمای اوکراینی (دی ۱۳۹۸):

پس از شلیک عامدانه موشک سپاه به هواپیمای مسافربری و کشته‌شدن ۱۷۶ نفر، رسانه‌های رسمی ابتدا علت را «نقص فنی» اعلام کردند. اما هم‌زمان، تمرکز اصلی رسانه‌ها بر تشییع‌جنازه قاسم سلیمانی و تهدیدات علیه آمریکا بود. این تاکتیک باعث شد تا افکار عمومی برای چند روز از حقیقت ماجرا دور بماند. البته در این مورد خاص نفس شلیک عمدی به هواپیمای اوکراینی نیز دارای انگیزه‌های متفاوتی بود که در اینجا به آن نمی‌پردازیم.

بحران کرونا و واکسن (۱۳۹۹):

در اوج بحران کرونا و نارضایتی از تأخیر در واردات واکسن، رسانه‌ها خبرهایی درباره «کشف شبکه‌های جاسوسی» و «دستگیری عوامل موساد» منتشر کردند. این خبرها با تصاویر و مستندهای تلویزیونی همراه بود که هدف آن‌ها تقویت حس تهدید خارجی و انحراف توجه از ناکارآمدی داخلی بود.

افشای فساد در بنیاد شهید (۱۴۰۰):

درحالی‌که گزارش‌هایی درباره فساد مالی گسترده در بنیاد شهید منتشر شده بود، رسانه‌ها به طور هم‌زمان پرونده‌های اخلاقی چند بازیگر زن را برجسته کردند. انتشار اعترافات تلویزیونی و تمرکز بر «فساد اخلاقی هنرمندان» باعث شد تا توجه عمومی از فساد ساختاری منحرف شود.

خیزش «زن، زندگی، آزادی» (۱۴۰۱):

پس از قتل مهسا امینی و آغاز اعتراضات سراسری، رسانه‌های حکومتی با پخش مستندهایی درباره «دخالت بیگانگان»، «داعش»، و «جنگ ترکیبی» تلاش کردند تا اعتراضات را به عوامل خارجی نسبت دهند. این در حالی بود که خواسته‌های مردم عمدتاً داخلی و سیاسی – اجتماعی بودند.

افزایش فشار اقتصادی و افشای حقوق‌های نجومی (۱۴۰۳):

در شرایطی که مردم با تورم و گرانی شدید مواجه بودند و گزارش‌هایی از حقوق‌های نجومی در برخی نهادها منتشر شد، رسانه‌ها تمرکز خود را بر «کشف شبکه‌های فحشا» و «برخورد با بدحجابی» گذاشتند. این تغییر جهت خبری، بار دیگر با واکنش‌های انتقادی در شبکه‌های اجتماعی همراه شد.

افشای ویدئوی عروسی دختر شمخانی (۱۴۰۴):

انتشار کلیپ عروسی دختر علی شمخانی، مشاور عالی رهبری، با مظاهر زندگی اشرافی، موجی از انتقاد را در جامعه برانگیخت. اما تنها چند روز بعد، خبر تجاوز جنسی پژمان جمشیدی به طور گسترده منتشر شد و بسیاری آن را «پروژه حواس‌پرتی» برای پوشاندن رسوایی خانواده شمخانی دانستند.

خبر اخیر از چند نظر بیشتر قابل‌تأمل است. به این دلیل که ماجرا با فرار پژمان جمشیدی، بازیکن سابق باشگاه پرسپولیس و بازیگر مشهور سال‌های اخیر سینما، به کانادا همچنان ادامه دارد و از سوی دیگر واکنش مردم و کاربران شبکه‌های اجتماعی به این خبر است. تقریباً بلافاصله پس از وایرال‌شدن ماجرای پژمان جمشیدی همه مردم دست حکومت را خواندند و سیل کامنت‌ها در مورد پوششی بودن این خبر سرازیر شد. همه متفق‌القول بودند که بازهم دستگاه خبرسازی رژیم دست‌به‌کار شده تا رسوایی کلیپ عروسی دختر شمخانی را که در پی رقابت‌های جناحی از سوی باند روحانی منتشر شده بود را به محاق ببرد. مستندات پرونده و سخنان وکیل جمشیدی نیز این نظر را به‌سرعت اثبات کرد. مشخص شد که شکایت انجام شده علیه پژمان جمشیدی مربوط به شش ماه قبل است و ابداً موضوع تازه‌ای نیست.

مردم یک‌بار دیگر دست حکومت و ترفندهای پوسیده‌اش را خواندند و نقشه‌اش را نقش‌برآب کردند. اما با این احوال رژیم از سر درماندگی و ناچاری قطعاً باز هم از این فرمول تکراری در آینده و در مقاطع مختلف استفاده خواهد کرد. آنچه در این میان بیش از هر چیز اهمیت دارد، هوشیاری مردم و جامعه است. نسلی که تحت حاکمیت سیاه جانیان اسلامی زندگی کرده‌اند حقه‌های آن را بهتر از هر کسی می‌شناسند و به نقاط ضعفش نیز به همین میزان آگاه هستند. نسلی که این روزها سخت در حال کندن گورش هستند.

به نقل از نشریه انترناسیونال ۱۱۵۳

اینرا هم بخوانید

معمای لاینحل ترامپ و جمهوری اسلامی! کاظم نیکخواه

دونالد ترامپ سیاست‌مدار نسبتاً تازه به سیاست رسیده‌ای است که مدام می‌خواهد فیل هوا کند. …