
روز ۱۲ بهمین سال ۱۳۶۴ رجب برزکار کارگر مبارز و فعال سیاسی بدست نیروهای جمهوری اسلامی در مقابل چشمان اعضای خانواده اش با بیرحمی تمام به قتل رسید.
رجب برزکار کارگر کارخانه صابون سازی خرمشهر بود. او یکی از رهبران عملی اعتراضات کارگری بود که می دانست چگونه کارگران را در مبارزه علیه اجحافات سرمایه داران هدایت و سازماندهی کند. بعد از بروز جنگ، رجب برزکار به همراه خانواده خود به شاهین شهر رفت و بهمراه دیگر مردم جنگ زده در خانه های مصادره شده که به ارتش تعلق داشت سکنی گزید.
رجب برزکر برای من یک آموزگارو رفیقی قابل اتکا بود که با توجه با تجربیات غنی اش درسهای بسیاری از او آموختم. از او انسانیت را آموختم. از درد و مشقت مردم بی اندازه رنج می برد و از همین رو همیشه معترض و حق خواه بود. او عشق زیادی به مردم کارگر و زحمتکش و خشم زیادی نسبت به دشمنان مردم داشت. او با زبان ساده و گویای خود مبلغی توانا و در عین حال سازماندهنده ای مجرب بود. می دانست که چگونه مردم را برای تحقق خواستهایشان سازماندهی کند. همواره در خانه عمو رجب بر روی دوستان و نیازمندان باز بود و همیشه محبت بی دریغ خود و همسرش بزرگترین پشتوانه ما در دورانی سخت و دشوار بود.
عمو رجب می دانم که تو دیگر در میان ما نیستی ولی من خیلی خیلی دلم هوای شما را دارد. خیلی دوست داشتم شما را در آغوش بکشم و از رفاقت خالصانه شما، از محبت های بی دریغت، از درسهای گرانبهایی که از شما آموختیم و حس نوع دوستی که از تو یاد گرفتیم نهایت تشکر را بکنم. می خواهم به شما قول دهم که ما همه کسانی را که باعث قتل شما و دهها هزار انسان شریف و مبارزه دیگر شدند را به پای میز محاکمه خواهیم کشاند و مجازات خواهیم کرد. نه میبخشیم و نه فراموش می کنیم.
یاد رجب برزکار همیشه گرامی و عزیز باد!