گسترش اعتراضات خیابانی مردم در خیابان و کارخانه و هر مکان تجمعی و عمومی، چنان وحشتی به جان سران رژیم انداخته که نه تنها به خطر سرنگونی حکومتشان در ادامه همین تجمعات و اعتراضات با نگرانی و ترس به آن اعتراف می کنند، بلکه ذبونانه و رذیلانه از مردم عزم جزم کرده برای سرنگون کردنشان می خواهند که این کار (اعتراض خیابانی) را نکنند.
یکی از مهره های حکومتی که نسبت به اعتراضات خیابانی مردم واکنش نشان داده “محمد منان رئیسی” نماینده قم در مجلس اسلامی است که ابتدا با خطاب به دولت گفته:” اگر دولت زودتر تدبیر نکند و سیاست های اقتصادی را اصلاح نکند، ممکن است خیابان ها شلوغ بشود” و در ادامه هم با تهدید و توصیه رو به جامعه گفته:” به مردم توصیه می کنم راه کف خیابان را امتحان نکنند. در این 50 سال ده بار مانند 1388 و 1401 امتحان شده است…با این تجارب هسته حکومت سخت شده و اجازه انقلاب دوباره نمی دهد. نمی گذاریم مانند سال 57 مردم انقلاب کنند”.
نماینده قم به این صراحت و وضوح دارد می گوید مردمی که 46 سال زیر حاکمیت جمهوری اسلامی همه چیز خود را از معیشت گرفته تا آزادی های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از دست داده و امنیت و زندگی و زنده ماندنشان همچنان هر روزه مورد حمله و تهاجم ماشین سرکوب و کشتار و اعدام قرار دارد، در حال بسیج و انسجام بخشیدن به نیروی توده ای خود برای سرنگون کردن رژیم هستند، ولی در عین حال با ذلالت توأم با رذالت چنگ و دندان نشان می دهد و خیزش های به خون کشیده تاکنونی مردم توسط جانیان و آدمکشان حکومت اسلامی را یادآور می شود تا مردم دوباره به فکر انقلاب و سرنگون کردن رژیم نیافتند.
این نماینده مجلس حکومت مفلوک با چنین واکنشی نه تنها اوضاع در حال فروپاشی و روند رو به سرنگونی رژیمشان توسط انقلاب مردم را ناخواسته به تصویر می کشد، بلکه بند دروغ بزرگ 46 ساله جمهوری اسلامی مبنی بر اینکه انقلاب 57 مردم به خاطر اسلام و خدا و محمد و بقیه مزخرفات اسلامی بوده را نیز به آب زده است. او و همه سران ریز و درشت حکومت شدت خشم مردم کارگر و زحمتکش از حکومتی که فقر و گرانی و بیکاری را بر زندگیشان حاکم کرده و برای نجات از این وضعیت فلاکتبار و غیر انسانی نه تنها به فکر انقلاب انداخته، بلکه انقلاب را شروع کرده و دارند به جلو می برند را درک و بلکه فراتر از درک، احساس کرده اند.
بنابراین حالا که عموم مردم آستین بالا زده اند تا حکومت الله و قرآن و اسلام را سرنگون کنند و همه کثافت آن را از جامعه جارو کنند، دیگر جانیان اسلامی از طرفی نمی توانند خشم و نفرت ده ها میلیونی مردم و حضور هزاران نفره معترضین در کف خیابان را انکار کنند. از طرف دیگر نمی توانند همچنان دروغ سر هم کنند و بگویند مردم معترض و حاضر در کف خیابان که فریاد اعتراضاشان علیه سران دزد و فاسد جمهوری اسلامی و قاتل و ضد آزادی و فرهنگ مدرن، طرفداران حکومت و اسلام و قمه کشان و آدمکشان برای رضایت خدا هستند. مردمی که در سال 57 هم به خاطر آوار کردن کثافات و جنایات اسلام بر زندگی خود انقلاب کردند. آنها وقتی هم که به علت اوضاع انفجاری ای که حکومتشان را در لبه سرنگونی قرار داده اذعان می کنند، در اوج زبونی و استیصال تهدید می کنند که نمی گذارند مردم مانند سال 57 انقلاب کنند و آشکارا اعتراف می کنند که مردم سال 57 هم برای برچیدن سایه فقر و خفقان از سر زندگیشان انقلاب کردند.
به این ترتیب صحبت های کسی مانند محمد منان رئیسی این مهره رژیم که کلام گفته و ناگفته هر جنایتکار به وحشت افتاده حکومت است، اعتراف به واقعیت هائی است که 46 سال تلاش کرده اند وارونه تبلیغ و بیان کنند و حالا در استانه سرنگونی دارند به زبان می آورند. البته این اعترافات به خاطر تغییر روش و رویکرد حکومت برای اعلام عقب نشینی در برابر جامعه و جبران جنایاتی که در حق مردم کرده و به زنگیشان آسیب و خسارات جبران ناپذیر وارد کرده اند، نیست، بلکه ناچار شده اند به رسالت خود برای به خون کشیدن و به شکست کشیدن انقلاب مردم علیه دیکتاتوری شاه و فقر و گرسنگی و حاشیه نشینی وحلبی آباد نشینی اذعان کنند تا خیال انقلاب کردن را از سر مردم بیرون کنند. می دانند که دیگر نمی توانند حتی عقب مانده ترین آدمها را که زندگیشان را تباه کرده اند، با چرندیات اسلامی و خرافی متقاعد به سکوت و پیروی کنند.
از اینرو چنگ و دندان نشان می هند و تهدید می کنند که همانطور که وظیفه سرکوب انقلاب را از رژیم شاه به خاطر ناتوانی اش در سرکوب مردم انقلابی با موافقت و حمایت دولتهای ارتجاعی غربی به عاریت گرفتند، حالا نیز همان وظیفه را دارند و خزئبلاتی مانند شهادت و ایثار در راه خدا و غیره چیزی جز برای فریب مردم نبوده اند.
وقتی می گویند:”نمی گذاریم مردم مانند 57 انقلاب کنند” دارند بدون ابهام می گویند که تنها تفاوت میان حکومت های پهلوی و جمهوری اسلامی (که هر دو حافظ منافع یک درصدی های دزد و فاسد صاحب قدرت و سرمایه هستند) در رابطه با جامعه فقط در ایدئولوژی است. حاکمیت سلطنتی پهلوی قوام یافته بر ناسیونالیسم و خاک پرستی 46 سال پیش با انقلاب مردم سرنگون و پایان یافته و جمهوری اسلامی سر بر آورده از تعفن اسلامی از آن زمان تاکنون با حفظ و تقویت و گسترش همه ساختارهای فساد و ماشین سرکوب و کشتار و اعدام دوران پهلوی با تغییر نام ها و تغییر عناوین بر جامعه حکمرانی می کند. ساواما (دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی سپاه و وزارت اطلاعات) جای ساواک شاه را گرفته و دادگاه های انقلاب اسلامی جای دادگاه های نظامی را گرفته و غیره؛ و در مقابل هر دو این نظام های سرکوبگر و آدمکش و فاسد نیز مردمی قرار داشته و دارند که از شدت فقر و خفقان جانشان به لب رسیده که حکومت شاه را سرنگون کرده، ولی نتوانستند انقلابشان را به سرانجام برسانند و جانیان اسلامی قدرت را به دست گرفتند.
در نتیجه همانطور که رژیم اسلامی وارث رژیم پهلوی است، مردمی که امروز می خواهند جمهوری اسلامی را با انقلاب خود سرنگون کنند نیز وارثین مردم انقلابی ای هستند که در سال ۵۷ توانستند رژیم شاه را سرنگون کنند و امروز این واقعیت در زیر فشار انقلاب قریب الوقوع مردمی از زبان سران جمهوری اسلامی به آن اعتراف می شود.
ما مردم به این واکنش های ذبونانه سران رژیم که همراه با تهدید به سرکوب نشان داده می شوند، به وجد می آئیم و آنها را ناشی از وحشتی می دانیم که قدرت اعتراض و انقلابمان بر جانشان انداخته است. ما انقلاب ناتمام 57 را با سرنگون کردن جمهوری اسلامی و برقراری یک نظام مبتنی بر دخالت همه مردم از طریق شوراها که متضمن ایجاد رفاه برای عموم مردم و آزادی بی قید و شرط سیاسی باشد، به سرانجام خواهیم رساند.
زنده یاد منصور حکمت در تاریخ شکست نخوردگان که از شاهکارهای اوست مینویسد:
“اگر تاریخ داستان تغییر است، آنگاه تاریخ واقعى تاریخ شکست نخوردگان است. تاریخ جنبش و مردمى است که همچنان تغییر میخواهند و براى تغییر تلاش میکنند. تاریخ کسانى است که حاضر نیستند ایده آلها و امیدهاى خود براى جامعه بشرى را دفن کنند. تاریخ مردم و جنبشهایى است که در انتخاب اصول و اهداف خویش مخیر نیستند و ناگزیرند براى بهبود آنچه هست تلاش کنند. انقلاب ۵٧ در تاریخ فاتحین و شکست خوردگان هر دو، پله اى در عروج اسلام و اسلامیت و مسبب شرایطى است که امروز در ایران حاکم است. در تاریخ واقعى، اما، انقلاب ۵٧ جنبشى براى آزادى و رفاه بود که در هم کوبیده شد.”. منصور حکمت درست گفت ما تاریخ شکست نخوردگانیم. ما مردم به سران جنایتکار اسلامی می گوئیم که قدرتمندتر و رادیکال تر از سال 57 انقلاب خواهیم کرد و دیگر اجازه نخواهیم داد هیچ جریان و باند سیاهی ای بر سرنوشتمان حاکم شود. ما سال جدید را با گسترش تقابلات اجتماعی مانند مراسمات و جشن های نوروزی با حضور وسیع زنان بی حجاب با حکومت آغاز کرده ایم و با اعتصابات و اعتراضات قدرتمند کارگری و توده ای به سوی سرنگونی رژیم به پیش خواهیم برد.
