نشریه ژورنال شماره ۱۱۲۶– فایل پی دی اف – ویژه تلفن همراه
احمد میدریُ وزیر کار جمهوری اسلامی روز دوشنبه ۱۰ شهریور گفت: «با وجود رشد ۴۵ درصدی مزد کارگران و ۵۰ تا ۶۰ درصدی حقوق بازنشستگان در ابتدای سال، شکاف میان درآمد و هزینه خانوارها به دلیل تورم پابرجا مانده و پُر کردن آن در کوتاهمدت امکانپذیر نیست». او تأکید کرد «دولت در سال ۱۴۰۴ برنامهای برای افزایش دوباره حقوق ندارد.»
اعتراض و تجمع و اعتصاب شاخص اصلی فضای سیاسی در ایران است. هر چه فقر و گرانی و فلاکت بیشتر میشود، در امتداد آن اعتراض و اعتصاب نیز وسعت میگیرد. هر چه اعتصاب و اعتراض به شاخص ارزیابی از فضای سیاسی در ایران تبدیل میشود، دست به کارد شدن رژیم نیز افزایش مییابد و برای ترساندن مردم اعدامها گسترش مییابند. هر چه اعدامها افزایش مییابند خشم مردم علیه این برپاکنندگان چوبههای دار عمیقتر میشود، و هر چه حکومت اسلامی بیشتر خود را در تنگنا میبیند، مردم به ضعف روزافزون این جانیان بیشتر پی میبرند.
جمهوری اسلامی میگوید هیچ برنامهای برای افزایش حقوق ندارد، اما این پایان ماجرا نیست. اعتراضات فقط به این نیست که معیشت جامعه باید تأمین شود. اعتراض به این نیز هست که این رژیم درمانده باید برود. اعتراضات در ایران شدیدترین اعتراضات سیاسی نیز هست و آنچه جامعه ایران را نسبت به همه جهان متفاوت میکند، دیدن ریشههای این فقر و فلاکت اقتصادی و ربط دادن آن به حاکمیت یک ٰرژیم دیکتاتوری، فاسد و دزد سالار است.
شاید همچنان باید دنبال یک حلقه گم شده گشت و آن هم هماهنگ کردن اعتراضات معیشتی است. هیچ مرزی حقوقبگیران را در ایران از هم جدا نمیکند. دردهای مردم مشترکاند و همه از فقر و فلاکت در عذاباند. بیکاری در ایران بیداد میکند و حقوق بیکاری و تأمین بیکاران در ایران بیشتر به یک خوابوخیال شبیه است تا یک حق مسلم که هر دولتی موظف به تأمین آن برای همه بیکاران در جامعه است. حقوقها کفاف ۱۰ روز زندگی خانوادهها را نمیکند و همین حقوقها نیز با تأخیر پرداخت میشوند. این وضعیت فقط یک راهحل دارد. کل جامعه توسط شبکهها و نهادها و تشکلهای کارگری و معلمان و پرستاران و… به شکل واحدی در زنجیرهای از یک شبکه سراسری مبارزاتی متحد شوند و فراخوانهای اعتراضی شکل سراسری به خود بگیرد. آنگاه حلقه گم شده پیدا خواهد شد و معجزه رخ خواهد داد.