مندرج در ژورنال شماره ۸۸۴ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
رسانههای جمهوری اسلامی میگویند وزارت راه و شهرسازی دولت پزشکیان “بیش از یک میلیون و ۸۰۰ هزار هکتار” در اختیار دارد. میگویند به اندازه ۳۰ تهران، زمین احتکار شده است”. “با واگذاری کمتر از شش درصد اراضی تملکشده توسط وزارت راه، میتوان ناترازی هفت میلیون واحد مسکونی در کشور را حل کرد”. قالیباف هم گفته است سازمان ملی زمین و مسکن دو برابر مساحت زمینهای مسکونی کل کشور، زمینهای خالی در اختیار دارد. طبق آمار حکومتی حدود نیمی از هزینه زندگی مردم را مسکن تشکیل میدهد.
اولا، دولت پزشکیان هم از دولت رئیسی اینرا به ارث برده و دولت رئیسی هم از دولتهای قبلی. بنابراین، این کل حکومت است که به اندزه ۳۰ تهران زمین در اختیار دارد. ثانیا، سایر امکانات جامعه هم در اختیار حکومت و بعبارتی یک قشر طفیلی میلیاردر است و یا صرف نیروهای نظامی و سرکوب و مذهب و در واقع صرف بقای نظام در مقابل مردم میشود.
بنابراین آمارهای حکومتی اولا اعترافی به این حقیقت مهم است که امکان تامین مسکن برای همه مردم وجود دارد و ثانیا اعترافی به این است که جمهوری اسلامی مانع آن است.
و آیا مثل روز روشن نیست که با مصادره نه تنها زمینها بلکه همچنین کل نیروهای تولید که در اختیار حکومت و قشر مفتخور سرمایه داران است و تبدیل کردن این امکانات عظیم به دارایی کل جامعه و خاتمه دادن به تقسیم طبقاتی جامعه، یعنی برقراری یک نظام سوسیالیستی میتوان یک جامعه خوشبخت برای همه مردم ایجاد کرد؟ تمام شرایط ایجاد چنین جامعهای، از نظر توان علمی، تکنولوژیکی، تولیدی و نیروی انسانی تحقق آن مدتها است به وجود آمده است. تحقق آن در گرو به زیر کشیدن این حکومت و پیریزی جامعهای انسانی است که تصمیمگیری و اعمال اراده مستقیم خود توده وسیع مردم یعنی یک نظام شورایی در تمام سطوح جامعه ضامن آن خواهد بود. هیچ راه دیگری پیش پای جامعه نیست.
اکثریت عظیم مردم شرایط موجود را نمیخواهند. نه فقط حکومت اسلامی را بلکه کل مناسبات ظالمانه اقتصادی موجود را نمیخواهند. حقوقهای نجومی و فلاکت عمومی را نمیخواهند. حاکمیت یک طبقه استثمارکننده را نمیخواهند. هم مسکن مناسب میخواهند و هم برابری و رفاه و عدالت و این توان را دارند که حاکمیت جمهوری اسلامی و قدرت طبقه حاکم را در هم شکنند و نظامی انسانی و آزاد و برابر سازمان دهند.