حکومتی که قامتش شکسته تر میشود- مهران محبی

کارگر کمونیست

انتخابات کذایی ریاست جمهوری اسلامی، انزوا و شکست حکومت را بر همگان نمایانتر کرد. این شکست به حدی سنگین بود که سران جنایتکارش دیگر نتوانستند آن را انکار کنند واگر چه پذیرش شکستشان همراه با سفسطه و مغلطه بود، ولی وحشتشان از پی آمدهای این شکست قابل پوشاندن نبود.

سران حکومت از هر باند و جناحی در برابر مردمی که عزم به سرنگونی حکومتشان کرده اند به صراحت به غلط کردن افتادند. از طرفی باند اصلاح طلب با ژست همسوئی کاذب با مطالبات مردم و زاویه داشتن با اختناق و سرکوب، کوشیدند تا جامعه را به خیال خود برای کشاندن به پای صندوق های رأی و باز گرداندن اعتبار و مشروعیت به نظامشان فریب دهند.

ظریف وزیر امور خارجه دولت روحانی دو روز بعد از شکست حکومت اش از مردم در انتخابات هشتم تیر از مردم ابراز شرمندگی کرد و گفت: ” من به نوبه خودم شرمنده ام. مردم عزیز ایران ما اشتباه کردیم” و با درماندگی به التماس کردن از مردم برای شرکت در دور دوم مخمصه انتخابات در روز ۱۵ تیر افتاد.

فاطمه مهاجرانی، فاطی کماندو رئیس “مرکز استعدادهای درخشان” در دولت روحانی با وقاحت و بی شرمی از حد گذشته، روز سیزدهم تیرماه در میان طرفداران پاسدار پزشکیان در اراک و در حالی که ظریف در کنارش ایستاده بود، برای کسب آبروی حکومت آدمکششان به سؤاستفاده از نام جانباخته انقلاب “زن، زندگی، آزادی” مهرشاد شهیدی متوسل شد . در حالیکه جناح و باند آدمکش خودش کارنامه کشتار معترضان در سال های ۹۶ و ۹۸ و شلیک مستقیم به هواپیمای مسافربری اوکرائینی را دارد، از مردم خواست روز پانزده تیر به پای صندوق رأی بیایند و به مهره کثیف و ضد زن رای دهند. به کسی که با افتخار از نقش خود در پاکسازی های دانشگاه تبریز و اجباری کردن حجاب در بیمارستان ها زمانیکه هنوز بحث حجاب نبوده، می گوید  تا دیگر مهرشاد دیگری کشته نشود!

و این مزدور وقیح اینچنین با بی شرمی نام مهرشاد شهیدی را که در دفاع از آزادی و برابری و در اعتراض به حجاب اجباری، به دست مزدوران حکومتی در کف خیابان به قتل رسیده را به زبان آورد تا جامعه ای که دادخواه خون هزاران و ده ها هزار انسان آزادیخواه مانند مهرشاد شهیدی هستند و می خواهند کل نظام قاتل و آدمکش را سرنگون کنند، به پای صندوق های رأی بکشانند و به عمر حکومت بیافزایند.

پزشکیان در پیامک ارسالی اش بر روی سیم کارتهای تلفن همراه می گوید: ” من زنان و دختران ایرانی و مطالبه های به حق آنان را برای ایران سرمایه و فرصتی نو می دانم. شما هم روز جمعه با رأی خود به خواست تغییر و رفع تبعیض می توانید این فرصت را زنانه تر و تأثیر گذار تر کنید”!

و در برابر این دغل بازی ها، پاسخ مردم به وقاحت ها، بی شرمی ها و بی شرفی ها و کثیفی های تا این حدشان که حال آدم را به هم می زند، بایکوت سراسری انتخابات و  به این ترتیب تف کردن به چهره کریه و کثیفشان بود.

از آن طرف هم باند اصولگرایان و خود خامنه ای به تقلا افتادند تا بلکه شکست هشتم تیر خود از مردم را جبران کنند. پاسدار جلیلی بر ادامه راه رئیسی می کوبید و قول اتمام وعده رئیسی برای ساختن دو میلیون مسکنی را می داد که هیچ وقت شروع نشد.  در رأس حکومت نیز خامنه ای بر خلاف معمول که بلافاصله بعد از اتمام رأی گیری ها در تلویزیون ظاهر می شد و به اصطلاح از مردم همیشه در صحنه و حماسه مشارکت در انتخابات تقدیر می کرد، با یک سکوت طولانی در روز سیزده تیر، دو روز مانده به برگزاری دور دوم انتخابات ریاست جمهوری با چهره ای مضطرب در مورد دور اول انتخابات به زبان آمد و با وارونه گوئی های همیشگی اش سعی کرد که شکست خود و حکومت اش از مردم لاپوشانی کند.

خامنه ای گفت که مشارکت در انتخابات کمتر از توقع بود ولی آن ۶۰ درصدی هم که مشارکت نکردند، مخالف نظام نیستند و با چاپلوسی تمام ادامه داد که شاید کسانی وقت نداشتند یا مشکلی و غیره برایشان پیش آمده که رأی ندادند!! او فراخوان داد که در دور دوم همه برای آبرومند کردن نظام شرکت کنند.

اما پاسخ مردم به دعوت های خامنه ای و معرکه گیری های دلقک های انتخاباتی و همه باندهای مظطرب حکومتی کوبنده تر از دوره اول بود. حکومت بی اعتبار شده و نامزدهای جانی اش به حدی مورد انزجار مردم هستند که برای هیچ یک از نمایشات معرکه گیری هایشان نتوانستند یک جمعیت در حد دو هزار نفری جمع کنند و تازه همان معرکه گیری های بی رونقشان تبدیل به صحنه های دعواها و نزاع های میان باندهای طرفدار جلیلی و پزشکیان و فحش و بد و بی راه گفتن و حتی صحنه زد و خورد و مشت و لگد پراندن به یکدیگر شد.

سرانجام پانزدهم تیر ماه روز ثبت دومین شکست در یک هفته برای حکومت از مردم سرنگونی طلب و انقلابی فرا رسید. شعبه های اخذ رأی از دور اول خالی تر و سوت و کورتر بودند و قامت خامنه ای و رژیم اش خمیده تر و شکسته تر شد. آخر سر هم علیرغم همه جنگ و جدالهایشان پزشکیان را بعنوان رئیس جمهوری از صندوق کذایی شان بیرون آوردند. نتیجه اینکه صفوف حکومت از هر زمان متشتت تر است. خودشان دارند از در پیش بودن “فتنه ای دیگر” (انقلاب مردم) سخن میگویند. این شرایط فرصتی است برای مردم که با قدرت بیشتر به میدان آیند و انقلاب ناتمام زن زندگی آزادی را  به پیروزی برسانند.

مردم عموما همانطور که سالهاست کلیت جمهوری اسلامی را دشمن خود و قاتل فرزندان خود می دانند، نگاه و امیدشان برای رهائی از کلیه معضلات و مصائب موجود به  سرنگون ساختن حکومت به قدرت خود است و نه به نتایجی که از صندوق های دروغ، تقلب و صندوق های مهندسی شده برای بقاء بساط چپاول و اعدام و قتل و کشتار بیرون کشیده می شود. اینگونه است که در هر فرصتی برای کوبیدن مشت محکم تری بر سر بختک جمهوری اسلامی استفاده می کنند و حکومت  را بر زمین میخکوب اش می کنند.

جامعه متنفر از حکومت و جنایاتش،  تا سرنگون کردن اش دست بردار نیست و شکست های سنگین انتخاباتی که حکومت را پی در پی از نظر سیاسی و مشروعیت بی اعتبار کرده است، عرصه ای از مبارزات برای سرنگونی آن در بستر انقلاب است.   

اینرا هم بخوانید

خطر جانی در مراکز درمانی! ناصر شیشه‌گر

مندرج در ژورنال شماره ۸۲۵ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …