مندرج در ژورنال شماره ۸۳۷ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
روز ۲۶ شهریور، یک روز بعد از دومین سالگرد انقلاب “زن، زندگی، آزادی”، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور نظام اسلامی نشست خبری داشت. دلیل سیاسی انتخاب یک روز بعد از دومین سالگرد انقلاب، قطعاً این بود که حکام اسلامی بهشدت نگران بودند که در سالگرد انقلاب اوضاع از دستشان خارج شود!
پزشکیان در این نشست گفت که تلاش خواهد کرد که گشت ارشاد دیگر بیحجابها را اذیت نکند! مشکلات قشر ضعیف را حل خواهد کرد! مقابله با دزی، رشوه، رانت و قاچاق از اولویتهای دولتش است! در فکر صدور “انقلاب” (یعنی ارتجاع اسلامی) نیستند! و آمریکا هم “برادر” است و البته حکومت با دهها “ناترازی” مثل ناترازی در برق و گاز و بنزین و محیطزیست مواجه است که اگر رها کنند غیرقابلحلتر میشود. با “راهحل بسیجی” یعنی با گرانکردن برق و گاز و بنزین میتوان همه این ناترازیها را حل کرد!
این سخنان آشفته و متناقض هیچچیز نبود جز اعتراف رئیسجمهور ذوب شده در ولایتفقیه به این حقیقت سیاسی که نظام اسلامی در باتلاق عمیق سیاسی خودساخته غرق است و راه نجاتی هم ندارد.
از یک پسمانده “ذوب شده” در ولایتفقیه، متعلق به جریان اصلاحطلب ورشکسته، همین انتظار میرفت. سخنان او در این نشست ملغمهای بود از عوامفریبی دررابطهبا اصلاح وضع موجود در داخل، عقبنشینی در مناسبات با دول غرب، در عین بیعت مکرر با آمالهای مالیخولیایی رهبر معظم. رهبری که عادت کرده است وقتی خطر سرنگونی بالای سرش میچرخد هم از توبره بخورد هم از آخور. هم رجز بخواند و هم “نرمش قهرمانانه” بکند؛ اما همچنان در لجنزار نظام اسلامیاش دستوپا بزند!
از نظر جامعهای که انقلاب زن زندگی آزادی” را در پرونده سیاسیاش دارد، این خزعبلات چیزی جز یک تقلای عوامفریبانه از طرف لوده سادهلوحی مثل مسعود پزشکیان نیست که احمقانه چنین مردمی را عوام پنداشته است که میتوان فریبشان داد.
البته که حکومت اسلامی سرشار از ناترازی است. در مثل مناقشه نیست. به شتر گفتند شاشت پس است، گفت چه چیزم مثل همهکس است. مشکل این است که کل موجودیت حکومت اسلامی ناتراز است و فقط زمانی تراز میشود که انقلاب زن زندگی آزادی به فرجام برسد، آن را کلهپا کند و نابودش کند.