مندرج در ژورنال شماره ۹۷۳ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
سهشنبه ۷ اسفند وزیر خارجه روسیه به تهران سفر کرد و با وزیر خارجه حکومت اسلامی دیدار کرد. در نشست مطبوعاتی مشترک، عراقچی اعلام کرد: “هیچ امکان مذاکره مستقیم بین ما و آمریکا در موضوع هستهای، تا زمانی که فشار حداکثری به این شکل خودش اعمال خواهد شد، وجود نخواهد داشت.” و تأکید کرد که جمهوری اسلامی حرکت و سیاستهایش را “با همکاری و هماهنگی دوستان خود در روسیه و چین” پیش خواهد برد! وزیر خارجه روسیه اما اعلام کرد “معتقدیم که ظرفیت دیپلماسی هنوز هم وجود دارد و باید از آن بدون تهدیدها و توسل بهزور بهصورت مؤثر استفاده کرد.”
لاورف بعد از ملاقات با مارک روبیو وزیر خارجه آمریکا در عربستان و مکالمه تلفنی پوتین و ترامپ، حتماً حامل پیامی از ترامپ در باره تسلیم کامل خامنهای و همچنین حامل پیامی از پوتین بوده است که انتظار دارد بهعنوان کارت پوتین بازی کند. لاورف حتماً از طریق عراقچی به گوش خامنهای رسانده است که ترامپ به کمتر از دستکشیدن جمهوری اسلامی از رؤیای اتمی شدن و برنامههای موشکی و محورمقاومتی راضی نخواهد شد و حکومت اسلامی راهی جز تسلیم ندارد. همچنین لاورف حتماً عراقچی را شیرفهم کرده است که اولویت پوتین خارجشدن از باتلاق اوکراین بهعنوان یک تجاوزگر پیروز همراه با الحاق اراضی اشغال شده به روسیه است و امروز کارت جمهوری اسلامی باید به این هدف خدمت کند! منظور “دوست روسی” از “ظرفیت دیپلماسی هنوز وجود دارد” همین است.
با این حساب تأکید عراقچی بر اینکه جمهوری اسلامی حرکت و سیاستهایش را “با همکاری و هماهنگی دوستان خود در روسیه و چین” پیش خواهد برد، هیچچیز نیست جز یک ژست توخالی دیپلماتیک در کنار رجزخوانیهای خامنهای و دار و دستهاش با هدف سرخ نگهداشتن صورت رنگپریده خامنهای.
باتوجهبه اقتصاد ورشکسته، مردم در کمین نشسته، محور مقاومت متلاشی شده، و “دوستی” مثال پوتین، خامنهای راهی ندارد جز تسلیم در مقابل خواستهای آمریکا یا مواجهشدن با “فشار حداکثری” ترامپ و در صورت اصرار بر ساخت بمب هستهای – با این تصور که ضامن بقای سیاسی است – زمینهسازی برای بمباران سایتهای هستهای. هیچکدام از این سناریوها نظام اسلامی را از مردم در کمین نشسته نجات نخواهد داد.