سنت خوب حمایت از دستگیر شدگان کارگری، معلمان و عرصه های مختلف مدنی و اجتماعی دیدارهای دسته جمعی با آنها است. این دیدارها و حمایتها از دستگیر شدگان بخشی از دستاوردهای سیاسی فعالین و آکتیویستهایی است که با اتکا به تلاشهای جمعی و گروهی امر حمایت از دستگیر شدگان را سازماندهی میکنند. درباره تاثیرات مثبت و مهم این روش کار از جمله میتوان اشاره کرد که این دیدارها فشار عاطفی ناشی از عدم حضور دستگیر شدگان در میان خانواده ها را تخفیف میدهد، روحیه زندانیان را بالا میبرد، و با تجمع و بدست گرفتن عکس و شعار و سرودهای انقلابی فضای رزمنده ای را ایجاد میکنند. دیدارها و حمایتها در چند سال گذشته بیشتر و بیشتر شده است. دستگیر شدگان و زندانیان سیاسی بر متن حمایتهایی که از آنها در بیرون از زندان میشود در داخل زندانها با روحیه ای رادیکال و رزمنده دوره سخت ماندن در زندان را تحمل میکنند. کم نیستند آن تعداد از زندانیان سیاسی که در زندانها اطلاعیه و فراخوان مینویسند، دادخواهی های علنی را منتشر میکنند و با جامعه در ارتباط هستند! دیر زمانی است که فضای اعتراض به دستگیری و سرکوب در سکوت سپری نمیشود، دیرزمانی است که خانواده های زندانیان سیاسی، کارگران و معلمان دستگیر شده در میان موجی از رفتارهای صمیمانه و دوستی های انسانی و حمایت های همه جانبه، تنها نیستند. درس ها و تحارب حمایت از زندانیان سیاسی و دستگیر شدگان دستاوردهای مهمی هستند که توسط فعالین زن و مرد در چند سال گذشته بدست آمده است. مادران خاوران، مادران پارک لاله، تجمع های اعتراضی علیه اعدام ها و برای آزادی و نجات اعدامی ها، دیدارهای گرم فعالین با خانواده های دستگیر شده، وسیع شدن دایره حمایتهای همه جانیه از دستگیر شدگان در جنبش رادیکال و اعتراضی امروز علیه حکومت اسلامی، قابل حذف و نادیده گرفتن نیست. این دستاورد مهم را باید حفظ کرد و گسترش و ارتقا داد و باید بر متن این پیشروی ها زمینه های پیشروی های کارسازتر را فراهم کرد.
اکنون سوال اینست که با اتکا به دستاوردهای کنونی چگونه میتوان فراتر رفت و اقدامات موثر دیگری را انجام داد. بحث من تلاشی برای برداشتن گامی به پیش و ارتقای حمایت و پشتیبانی از دستگیر شدگان است. تلاشی است برای سازماندهی کانون های بهم وصل شده دردفاع از دستگیر شدگان و در دستور قرار دادن فعالیتهایی مشترک و تعرضی برای آزادی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی.
اولین اقدام مهم پیگیری فعالیتهایی است که علیه دستگیری فعالین کارگری و معلمان و فعالین دیگر عرصه های اجتماعی در چند سال گذشته انجام شده است. مهمترین این اقدامات توسط عبدی و عظیم زاده انجام شد. آنها بمناسبت روز جهانی کارگر در سال۱۳۹۵ با انتشار بیانیه ای از زندان در اعتراض به سرکوب و دستگیری کارگران و معلمان و امینتی کردن مبارزت آنان، مبارزه علیه دستگیری ها را وارد فاز جدید و تعرضی تری کردند. بیانیه عظیم زاده ــ عبدی علیه پرونده سازی امنیتی برای فعالین جنبش کارگری و دیگر جنبش های حق طلبانه بود. بیانیه و کیفرخواست این دو نفر در داخل کشور با جمع آوری امضا و طومار در محکومیت اتهام “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی کشور” با استقبال زیادی در بیشتر از هشت استان در مراکز کارگری مواجه شد. چند هزار نفر از کارگران و فعالین معلمان و اجتماعی در حمایت از بیانیه عبدی ــ عظیم زاده طومار امضا کردند و ده ها نوشته و مطلب در حمایت از این بیانیه و در محکومیت اتهام “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی کشور” که توسط نهادهای حکومت اسلامی بکار گرفته میشود، منتشر شد.
به نظر من پیگیری کمپین علیه اتهام “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی کشور” توسط فعالین کارگران و معلمان در شرایط کنونی با اقبال بالایی جواب میگیرد و چه بسا گامی مهم و تعرضی علیه دستگیری ها است. اکنون با توجه به جو اعتراضی در جامعه و پیشرویهائی که بالاتر اشاره کردم، محدود شدن فعالیت فعالین کارگران و معلمان و دیگر عرصه های اجتماعی در شکل کنونی دیدار با خانواده ها کافی نیست و با شرایط سیاسی و مبارزاتی امروز یکسان نیست. خارج از این فاکتور، اساسا ارتقا و پیشرفت اشکال مبارزاتی یک نیاز مهم جنبش برای آزادی دستگیرشدگان است. بسط و گسترش مبارزه برای آزادی کارگران و معلمان زندانی امری عملی است و شرایط امروز برای پیشروی مناسب است. بویژه در شرایطی که کیفرخواست اسماعیل بخشی و سپیده قلیان علیه شکنجه در زندانها در جامعه مطرح شده، و صدای دادخواهی کسانی نظیر محمود صالحی فعال شناخته شده جنبش کارگری و صغرا شرف الدین مادر شجاع پروین محمدی و رضا خندان مهابادی عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان و فعالین بسیار دیگری رسا و شنیده میشود و قدم به پیش گذاشته و علیه زندان و شکنجه و بیدادگاههای حکومت افشاگری میکنند، و اینها همه صدای اعتراض کل جامعه ایران علیه ماشین سرکوب و جنایتی است که جمهوری اسلامی پیش میبرد.
خانواده دستگیر شدگان با حمایت و دخالت فعالین کارگری و معلمان مناسبترین کانونهایی هستند که میتوانند در ظرفیت فراخوان دهنده آکسیون های اعتراضی ابراز وجود کنند. خانواده ها میتوانند در اشکال مختلف متحد شوند و کیفرخواست اعتراض به دستگیری ها را از طریق سازماندهی میتینگ و تجمعات دنبال کنند. یک نمونه برجسته مربوط به روز ۲۹ بهمن است که خانواده اسماعیل بخشی رهبر محبوب کارگران نیشکر هفت تپه همراه با جمعی از کارگران این مجتمع در اعتراض به ادامه بازداشت او در مقابل دادگستری شوش تجمع کردند. شرکت کنندگان در این تجمع با در دست گرفتن عکس اسماعیل بخشی و دست نوشته هایی که بر روی آنها نوشته شده بود “اسماعیل بخشی آزاد باید گردد” خواستار آزادی فوری وی از زندان شدند. فعالین کارگری در هفت تپه در این تجمع شرکت کردند و از اعتراضات خانواده بخشی حمایت کردند.
در تجمعات مشترک معلمان و بازنشسته ها در ۲۵ بهمن و ۴ اسفند ماه شعارهای کارگر زندانی، معلم زندانی آزاد باید گردد توسط شرکت کنندگان تکرار میشد، تکرار این شعارها و اعلام نارضایتی در تحمعات اعتراضی علیه دستگیری ها خود زمینه مناسبی هستند برای اقدامات مشخصتر برای سازماندهی کمپین های سراسری و محلی برای آزادی کارگران و معلمان زندانی.*
کارگر کمونیست ۵۶۱
نسان نودینیان