ما بارها گفته ایم که قتل و جنایت در جمهوری اسلامی تنها در شکل اعدام، شلیک گلوله به قلب و مغز معترضین، سوزاندن مخالفین سیاسی در ماشین هایشان، آتشباران مردم شهر و روستا، به موشک بستن هواپیمای مسافربری و یا نمونه هایی دیگر از این دست نیست. رژیمی که فقر و فلاکت را به مردم تحمیل کرده و باعث می شود که دهها هزار انسان در اثر گرسنگی و نداری زجرکش شوند و بمیرند نیز مرتکب قتل شده است. حکومتی که علیرغم ثروت زیاد و سودهای کلان سرمایه دارانی که این حکومت به دفاع از آنها برخاسته است، حقوق و دسترنج کارگر را پرداخت نمی کند و باعث متلاشی شدن خانواده های کارگری و محنت آنها می شود مرتکب جنایت شده است. ما معتقدیم سرمایه داری که عامدانه در تامین شرایط ایمنی کار قصور و کوتاهی می کند و باعث کشته شدن کارگران در محیط کار می شود قتل و جرم جنایی مرتکب شده است. ما معتقدیم که که کسانی که با حراج گذاشتن امکانات و منابع ثروتی که به همه ما تعلق دارد و سپردن آن به مشتی انگل نظیر امید اسد بیگی باعث تباهی زندگی کارگران هفت تپه شده اند به جرم و جنایت بزرگی مرتکب شده اند و باید مجازات و محاکمه شوند.
اما ما اعتقادی به اعدام و یا حتی حبس ابد نداریم. ما از مرگ اسد بیگی ها و سرمایه داران زالو صفتی که خون مردم را در شیشه کرده اند ناراحت و متاسف نمی شویم ولی دستور اعدام و یا حبس ابد برای کسی صادر نمی کنیم. خواستی که ما داریم همانطور که کارگران هفت تپه هم گفته اند “خلع ید” است. ما مخالف اعدام هستیم. اعدام از نظر ما آدم کشی است. قتل عمد دولتی است. نقض یکی از پایه ای ترین حقوق انسانی یعنی حق حیات است. حتی حبس ابد هم که کارگران خواستار آن شده اند در بسیاری از کشورها سالهاست ورافتاده است و یا عملا تا پایان عمر محکوم نیست. این نوع مجازاتها از نظر ما انسانی نیستند. شما می دانید که جمهوری اسلامی در این چهل و یکسال با سرکوب و اعدام مخالفین خود به حیات ننگین خود ادامه داده است. حالا چرا باید کارگر شعارش اعدام باشد؟! اسد بیگی دزد و مجرم است و باید بهمراه همه دزدان دیگر حکومتی که از قضا در دزدخانه قوه قضائیه جمع شده اند مجازات و محاکمه شود. ولی نه در دادگاه نظام فاسد و دزد . در دادگاه های علنی مردم. اما ما فکر نمی کنیم که حذف فیزیکی اسد بیگی کمکی به حل مشکل کارگران کند. اسد بیگی حتی اگر اعدام شود اسد بیگی های دیگری جای او را پر می کنند. خشم کارگری که در اعتراضش شعار اعدام می دهد قابل فهم است ولی مطالبه اش ناموجه و نادرست. متوجه نیست که دود این شعار ارتجاعی به چشم خودش می رود. متوجه نیست که در طول تاریخ، اعدام و آدم کشی سلاح طبقات دارا برای به انقیاد در آوردن محرومان بوده است. هدف ما از مبارزه انتقامجویی نیست. هدف ما از مبارزه این است که در آینده اسد بیگی ها و هیچ احدالناس دیگری نتواند به کارگران چنین برخورد کند. ما می خواهیم قدر و منزلت انسان حفظ شود. ما می خواهیم یکبار برای همیشه به جنایت و آدم کشی پایان دهیم و جامعه ای نو بر اساس ارزشهای انسانی بنا نهیم. ما می خواهیم کسی که نان زحمتش را می خورد زندگی خوب و راحتی داشته باشد. کارگران باید مخالف اعدام باشند. کارگران باید خلع ید سیاسی و اقتصادی از حاکمیت سرمایه داران را مطالبه کنند. کارگران باید محاکمه و مجازات عادلانه و انسانی کسانی که باعث سیه روزی آنها شده اند را مطالبه کنند.
جمهوری اسلامی فقط در زمینه جنایت رکوردار نیست. این رژیم در زمینه چپاول و فساد مالی نیز هر بار رکورد تازه ای را از خود برجای می گذارد. خشم و نارضایتی مردم از فقر و نداری در جامعه و مقایسه زندگی فقیرانه خود با حکومتیان و عواملشان که از قبل زحمات آنها و غارت ثروت جامعه پولهای افسانه ای به جیب می زنند، باعث شده که جمهوری اسلامی برای خواباندن خشم مردم هر از گاهی عده ای را قربانی کند. مشکل جمهوری اسلامی یک و یا دو مورد دزدی و فساد نیست. جمهوری اسلامی حکومت دزدان است. دستگاه حکومتی در ایران فقط مظهر دولت سرمایه داری در ایران نیست بلکه خود مستقیما از باندها و نهادهای مالی متفاوتی تشکیل شده است که دولت را سکویی برای چپاول و غارت خود قرار داده اند. مشکل مردم کل این نظام سرتاپا فساد و دزدی است. فرقی نمی کند که نامشان چه باشد. فرقی نمی کند که به دادگاه کشیده شده باشند و یا در روز روشن به دزدی های خود ادامه دهند. فرقی نمی کند به خارج گریخته اند و یا در داخل به دزدی ها ادامه می دهند. فرقی نمی کند اصولگرا هستند و یا اصلاح طلب، لباس آخوندی به تن دارند یا کلاه و کراوات. خیر و برکات این رژیم برای باندهای مختلف حکومتی از جمله بدست آوردن ثروت های نجومی بوده است. مردم به همه اینها به یک چشم نگاه می کنند. دزدانی که با سرکوب دولتی حق و حقوق آنها را نمی پردازند، آنها را به زندگی با دستمزدهای چند برابر زیر خط فقر محکوم می کنند و خود با ثروت های کلان و افسانه ای بهترین زندگی را دارند. کسانی که با چنگ انداختن بر ثروت اجتماعی به جای استفاده از این منابع در جهت رفاه و آسایش مردم، به غارت و چپاول این منابع مشغولند و پولها را به جیب گشاد خود روانه میکنند. کل حکومت در ایجاد و حفظ سیستم اقتصادی فاسد موجود ذی سهم و ذینفع است.
با درخواست اعدام افراد پست و رذلی نظیر اسد بیگی این مناسبات فاسد عوض نمی شود و تغییری در وضعیت اقتصادی کارگران روی نخواهد داد. حکومت دزد و چپاولگر جمهوری اسلامی دزد می زاید و اسد بیگی یکی از آنها است و هزاران اسد بیگی دیگر همین حالا در ارتباطی نزدیک با باندهای غارتگر حکومتی مشغول پارو کردن پول هستند. خواستی که کارگران باید داشته باشند خلع ید سیاسی و اقتصادی از سرمایه داران و دولت دزد و غارتگرشان و محاکمه و مجازات آنهاست. محاکمه و مجازات آنها به دلیل ارتکاب جنایت و تحمیل فقر و فلاکتی بی سابقه به مردم . بدلیل خالی کردن سفره کارگران و بالاکشیدن چندغاز حقوق آنها . بدلیل ندادن سهم بیمه کارفرما و محروم کردن کارگران از ساده ترین امکانات درمانی. بدلیل پرونده سازی برای کارگران معترض و اخراج آنها. بدلیل انداختن حراست به جان کارگران. این مجازات نیز باید عادلانه و انسانی و بدور از احکام غیر انسانی اعدام و حبس ابد باشد. بگذار دنیا بداند که کارگران از همین امروز آینده ای را برای این کشور ترسیم می کنند که در آن اعدام و مجازاتهای ضد انسانی در آن جایی ندارد. ما می خواهیم به بربریت اسلامی پایان دهیم. نفرت و انزجار ما از وحشیگری های اسلامیون حاکم یعنی نه قاطع ما به همه روشهایی است که این رژیم برای ایجاد ترس و وحشت در جامعه بکار برده است. جواب اسد بیگی ها این است که کنار بروید تا ما خود تولید و جامعه را چنان هدایت و اداره کنیم که باعث رفاه همگانی شود. ما اینطور زمینه هر گونه جرم و جنایتی را در جامعه می خشکانیم .