شهلا دانشفر: خیزش آبانماه در واقع انفجار جامعه علیه فقر و کل بساط جمهوری اسلامی بود. اولین سوال اینست که بنظر شما جایگاه جنبش کارگری در این خیزش چه بود؟
کاظم نیکخواه: روشن است که وقتی که یک اعتراض و خیزش توده ای و اجتماعی صورت میگیرد مثل رعدی در آسمان بی ابر نیست. زمینه، شرایط، و سوابقی دارد. در توازن قوای معینی صورت میگیرد. پیش درآمدهایی دارد. قبل از آن خیزش یک اتفاقات و یک آمادگی هایی صورت گرفته است. اولین جایی که نقش کارگران بسیار برجسته است، در همین دوره های قبل از خیزش آبانماه است. یعنی اگر دو سال عقب تر برگردید مثلا از خیزش دیماه ٩٦ تا آبانماه ٩٨ ما شاهد اعتراضات بسیار وسیع طبقه کارگر بودیم. یعنی کارگران، معلمان، بازنشستگان و بعضا پرستاران یعنی بخش هایی که مستقیما جزِیی از طبقه کارگر محسوب میشوند در این دو سال گذشته و حتی چند سال گذشته اعتراضات و اعتصابات بسیار فعال و با خواستهای پیشرویی را به جریان انداختند. در اغلب موارد هر روز چندین اعتصاب و اعتراض مهم در جاهای مختلف جریان پیدا کرده است و در آنها خواستهایی روشن مطرح شده است. روی شعارهای مشخصی تاکید گذاشته اند. گفتند دشمن ما همین جاست، دروغ میگن آمریکاست، گفتند حقوقهای نجومی، فلاکت عمومی، گفتند کارگر بیدار است از استثمار بیزار است. با این اعتصابات و اعتراضات طبقه کارگر فضای اعتراضی را در جامعه نگه داشت و توازن قوا را وسیعا به نفع مردم و علیه حکومت تا حد زیادی تغییر داد. جمهوری اسلامی نتوانست با سرکوب دیماه ٩٦ جامعه را ساکت و منکوب بکند بلکه جامعه ای متعرض، پر سر و صدا، پر اعتراض و پر از اعتصاب و مبارزه را مقابل خود دید. این اساسا نقش جنبش کارگری و طبقه کارگر بود که چنین فضایی را ایجاد کرد. اما وقتی میرسیم به خود جنبش آبانماه و خیزش مردمی ای که شاهدش بودیم آنجا هم اگر از زاویه طبقاتی نگاه کنیم که بالاخره کدام طبقات در این خیزش نقش برجسته تری داشتند، همه میگویند حاشیه نشین ها، طبقات محروم نقش اصلی را داشتند. اینها هم بخشی از طبقه کارگرند.
اما روشن است که کارگران بعنوان کارگران مراکز مهم کارگری وارد اعتراضات نشدند. بعنوان کارگران وارد اعتصابات و اعتراضات نشدند. وقتی که به فضای کنترل و پلیسی در کارخانجات دقت کنیم مخصوصا مراکز کلیدی کارگری، به نظر من هنوز میشود گفت که کارگران نمیتوانستند در این قامت وارد اعتصابات و اعتراضات شوند. یعنی وارد مبارزه سیاسی و ضد حکومتی و سرنگونی بشوند. باید یک توازن قوای بالاتر و جدید تری باشد. به این معنا که کارگر بعنوان کارگر پتروشیمی، کارگر ذوب آهن، کارگران مراکز بزرگ کارگری آنهم در اعتراضات سیاسی جایی که شعار مرگ بر خامنه ای، مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر جمهوری اسلامی داده میشود، آنجا وارد شود. در این صورت یا باید حکومت بطور قطع سرنگون شود مثل بهمن سال 57، و یا اینکه حکومت شدیدا سرکوب میکند کارگرانی را که جا و مکان و مراکز کاری شان مشخص است. بنابراین گرچه همه بدرست فکر میکنیم ورود کارگران به اعتراضات سیاسی مهم و حیاتی است، اما خیلی نمیشود انتظار داشت که جایی که هنوز اوضاع سیاسی چرخش مشخص و محسوسی به سمت مردم نکرده، یا توازن قوا به آن حد به نفع چنین اعتراضاتی جلو نرفته کارگران با نام خودشان، با پرچم خودشان و با نام کارخانه ها و مراکز خودشان بیرون بیایند. تشخیص اینکه چه موقع کارگران میتوانند با نام و مشخصات خود وارد اعتراضات سیاسی شوند، طبعا به عهده رهبران کارگری است. و قطعا وارد شدن کارگران به خیزش و قیام علیه حکومت اسلامی خیلی زود میتواند کمر حکومت را بشکند و بهرحال تاثیرات فوری بسیار عظیمی میگذارد. و سرنگونی حکومت قطعی میشود. چونکه همه مردم با مشاهده کارگران مراکز کلیدی در اعتصابات، روحیه دیگری میگیرند و جنبش سرنگونی به انقلابی بالفعل تبدیل میشود.
شهلا دانشفر: همانطور که اشاره کردید جنبش کارگری نقش مهمی در زمینه سازی این تحولات و این برآمد اجتماعی که شاهدش بودیم که به خیزش آبان منجر شد، داشت. طبقه کارگر در جلوی صحنه سیاسی نقش بسیار ارزنده ای ایفاء کرد. و به این ترتیب رادیکالیسم و شعارهای چپ و رادیکال را جلو آورد. و به این اعتبار تا همین جا مهر خودش را بر این تحولات زده است. اما نقش جنبش کارگری برای تداوم این خیزش در این مقطع معین چیست و چگونه میتواند همچنان پیشاپیش صحنه سیاسی جامعه قرار داشته باشد؟
کاظم نیکخواه: به نظر من جنبش کارگری، و شاید بهتر است بگویم طبقه کارگر (چون وقتی میگوییم جنبش کارگری منظور شما و همه ما جنبش معلمان نیز هست. جنبش بازنشستگان هم هست. یعنی بخش هایی که مربوط به طبقه کارگر هستند. یک موقعیت اجتماعی دارند. و زندگیشان، شرایطشان، حقوقشان، محرومیتهایشان، و فشارهایی که در آن زندگی میکنند، بسیار مشابه است). همانطور که تا حالا کارگران نقش اساسی داشته اند، از این به بعد هم در ادامه مبارزات در سطح جامعه کارگران نقش اساسی میتوانند داشته باشند و قطعا خواهند داشت. آن جامعه بدون مبارزه کارگری در مقابل طبقه مفتخور و حریص و جنایتکار اسلامی سرمایه دار به جایی نمیرسد. کارگران بدلیل شرایطی که دارند، اعتراضاتشان قطعا ادامه پیدا میکند. فکر میکنم از همین الان هم میشود نشانه هایی دید که اعتراضات کارگری با اوج بیشتری، با رادیکالیسم بیشتری و با عمق بیشتری ادامه پیدا میکند و خواهد کرد و باید بکند. یعنی رهبران کارگری روی همین جنبه ها باید تاکید بگذارند. به نظر من اعتصابات کارگری و اعتراضات بخش های مختلف طبقه کارگر تضمین کننده پیشروی این اعتراضات است. تضمین کننده پیشروی خیزش انقلابی است. تضمین کننده تغییر توازن قوا به نفع مردم است. و در عین حال به خواستهای مردم شفافیت میدهد. یعنی وقتی که طبقه کارگر یعنی کارگران و معلمان و بازنشستگان و بخشهای کارکن جامعه مقابل جمهوری اسلامی با خواستهای روشنی علیه دیکتاتوری، برای آزادی زندانیان سیاسی، علیه کشتار و جنایت و همچنین برای رفاه و برای منزلت و برای خواستهایی چون بیمه درمانی و تحصیل رایگان و برای حقوقشان مبارزه کنند، میتوانند جمهوری اسلامی را عقب بزنند و اوضاع را به سمتی ببرند که این حکومت کاملا به زیر کشیده شود. این خواستها به نظر ما باید جلوتر بیایند و در این دوره جلوتر خواهد آمد. چون فضای جامعه فضای بسیار متعرضی است. و کارگران در موقعیتی قرار دارند که بتوانند مبارزاتشان را به جلو برند.
من فکر میکنم که ما در این دوره شاهد اعتراضات وسیعتر کارگری در بخشهای اساسی جنبش کارگری خواهیم بود. فکر میکنم در این دوره شاهد اعتراضات و اعتصابات کارگران در ذوب آهن و نفت و پتروشیمی ها و غیره در حد وسیعتری خواهیم بود. در عین حال بخش های دیگر جنبش کارگری با خواستهای روشنی وسط خواهند آمد. تداوم این اوضاع یک فضای فعال اعتراضات کارگری است تا اینکه به اوج بعدی اعتراضات برای سرنگونی جمهوری اسلامی برسیم. به نظر من فعالین کارگری و رهبران کارگران باید در این جهت هماهنگ و همبسته کار کنند و با شعارهای روشنی جلو بیایند.
شهلا دانشفر: در این مدت بیانیه های اعتراضی بسیاری از سوی تشکلهای مختلف کارگری و فعالین و چهره های شناخته شده کارگری داده شده و در آنها به سرکوبگری های حکومت و کشتار ها و دستگیری ها اعتراض شده است. در این بیانیه ها کارگران همدردی خود را با خانواده های جانباختگان اعتراضات اخیر اعلام کرده اند. بعلاوه یک تاکید این بیانیه ها اینست که اعتصابات تکمیل کننده اعتراضات در کف خیابان و در کنترل محلات است. یک نمونه درخشان از اعتراضات کارگری این دوره که همواره نقش پیشرو داشته و الگو بوده ، نیشکر هفت تپه است. در همین هفته اعتصاب این کارگران موقتا پایان یافت با اولتیماتوم اینکه اگر تا چهارشنبه به وعده ها عمل نشود، جلوی فرمانداری جمع خواهیم شد. در رابطه با خواستهای مهمی که این کارگران داشتند، وعده هایی داده شد. این اتفاقات هم نشان دهنده فضای جنبش کارگری است و هم برای همه بخش های کارگری الگو بدست میدهد. اما یک سوال اینستکه با توجه به همین نوع الگو ها و فضای امروز جامعه و جایگاهی که اعتصابات کارگری دارند، تاکیدات مشخص شما چیست؟
کاظم نیکخواه: ببینید یک اتفاق مهمی در جامعه روی داده است. آنهم اعتراضات در سطح سراسری و در همه شهرهای ایران علیه جمهوری اسلامی، برای رفاه و علیه فقر و علیه سرکوب و کل دیکتاتوری حاکم است. معلوم است که کارگران بعنوان یک بخش اصلی جامعه نمی توانند ساکت باشند و ساکت نیستند. همانطور که اشاره کردم خودشان نیز بالاخره بخشی از این اعتراضات بوده اند. همین نمونه هایی که شما اشاره کردید نشان میدهد که کارگران ساکت نیستند. جمهوری اسلامی دست به جنایات بسیار وحشیانه ای علیه مردم زده است. صدها نفر را به قتل رساند، هزاران نفر را دستگیر کرده. تهدیدات شنیعی را علیه کسانی که دستگیر شده اند دارند انجام میدهند. خانواده ها به میدان آمده اند. و از عزیزانشان دفاع میکنند. کارگران نباید ساکت باشند و ساکت نخواهند بود. کارگران به اشکال مختلف میتوانند در این اعتراضات سهیم شوند و بنام خودشان بعنوان کارگران تاثیر بگذارند و آنرا باز هم جلوتر ببرند و حکومت را عقب برانند. یک نمونه اش همین نمونه هایی است که شما اشاره کردید یعنی انتشار بیانیه هایی در دفاع از خواستهای مردم، در محکوم کردن سرکوب و جنایات جمهوری اسلامی و تاکید روی آزادی زندانیان سیاسی و خواستهای رفاهی و امثال اینها. این فضا باید بسیار فعال شود. اگر ما شاهد صدها بیانیه باشیم از جانب کارگران مراکز مختلف کارگری در همین راستای بیانیه هایی که تاکنون داده شده بنظر من تاثیر بسیار زیادی میگذارد. در عین حال همانطور که در همین بیانیه ها گفته میشود اعتصاب کارگری یک ستون پیشروی و پیروزی مردم مقابل حکومت است. جمهوری اسلامی یک عالمه نیروی مسلج و جنایتکار دارد اما در برابر اعتصابات در مراکز بزرگ کارگری مثل نفت و ذوب آهن و امثال اینها، بسرعت فلج خواهد شد. و رهبران کارگری باید در این راستا خود را هماهنگ کنند که ما شاهد اعتصابات بزرگ کارگری در این دوره باشیم. بهرحال اینهم یک جنبه مهم است.
جنبه دیگر تاکید روی انتظارات و خواستهایی است که مردم دارند و طبقه کارگر باید بگوید که جامعه چه میخواهد. همین الان کارگران و معلمان دارند میگوید سرمایه دار مفتخور نمیخواهیم، از استثمار بیزاریم، حقوقهای نجومی فلاکت عمومی. این شعارها بازتاب خواستهایی است که موج میزند در میان کارگران. این ها را باید جلو آورد و در بیانیه ها و در اعتصابات و اعتراضات و تجمعات مورد تاکید قرار داد. و در عین حال همراهی کرد با خانواده هایی که عزیزانشان در زندان هستند. یکی از جنبه ها تاکید روی آزادی زندانیان سیاسی است. اینها جنبه های مهمی است که در این دوره باید مورد تاکید قرار داد
شهلا دانشفر: خوب است همینجا خاطر نشان کنم که در همین مدت سندیکای نیشکر هفت تپه، اتحادیه آزاد کارگران ایران، سندیکای شرکت واحد، همینطور کانون مدافعان حقوق کارگر، کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای کارگری، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، کانون صنفی معلمان، شورای بازنشستگان، اتحاد بازنشستگان، همینطور بیانیه ای تحت عنوان بیانیه متحد بازنشستگان، و بعلاوه 14 فعال کارگری، و همینطور بیانیه هایی از جانب زندانیان سیاسی بعضا با اسم مشخص، و همینطور بیانیه ای از جانب کانون نویسندگان، بیانیه هایی از جانب هنرمندان، بیانیه هایی از طرف بخشهای مختلف جامعه منتشر شده که هم اعتراضاشان به سرکوبگریهای حکومت، هم تاکیدشان بر آزادی دستگیر شدگان و هم اینکه تاکید کرده اند که عاملین و آمرین این جنایات باید معرفی و محاکمه شوند. و در عین حال بر خواستهای مشخص خود تاکید کرده اند. همانطور که شما تاکید کردید، افزایش حقوق بالای خط فقر، بیمه درمانی و این خواستها هم بخش مهمی از خواستهای کارگران است و کارگران بر زندگی انسانی تاکید میکنند و به این سیستم تبعیض فاحش طبقاتی و به این شکل جامعه اعتراض دارد میگوید کوتاه نمی آیم و ایستاده ام. لازم بود اینها را توضیح دهم که تا همین الان چنین بیانیه هایی آمده. اگر توضیحاتی در مورد این بیانیه ها دارید بگویید. وگرنه باید برویم سراغ بقیه سوالات.
کاظم نیکخواه: این نمونه هایی که گفتید بسیار مهم و شورانگیز و جسورانه است از جانب کارگران و فضای جنبش کارگری را بیان میکند. همانطور که تاکید کردم این نوع بیانیه هایی که تا اینجا منتشر شده این مهم است که این نوع بیانیه ها بسیار وسیع تر و با امضای کارگران مراکز کارگری منتشر شود. یعنی علاوه بر تشکلهایی که امضا کرده اند ما شاهد این باشیم که کارگران نفت، کارگران پتروشیمی ها، کارگران ذوب آهن و دیگر مراکز کارگری، تحت عناوین مختلف، حال همه کارگران یا بنام بخشی از کارگران امضا کنند و فشار بگذاریم روی جمهوری اسلامی بخاطر جنایاتی که کرده است. این بیانیه ها در واقع دارد همراهی میکند با آن خانواده هایی که عزیزانشان در زندان هستند، خانواده هایی که قربانی داده اند. و به مردمی که دارند اعتراض میکنند روحیه میدهد، قوت قلب میدهد که اعتراضات را گسترش و ادامه بدهیم. جمهروی اسلامی نمیتواند و نمیخواهد خواستهای مردم را عملی کند و ما ناچاریم بجنگیم و این خواستها را عملی کنیم و حکومت را عقب برانیم. این فشار همه جانبه و سراسری جنبش کارگری برای تحقق این خواستها یک گام مهمی در تغییر توازن قوا به نفع مردم خواهد بود. و طبقه کارگر بعنوان پیشتاز جنبش اعتراضی و انقلاب مردم تا اینجا جلو صحنه بوده و باید جلوتر هم بایستد تا به جایی برسیم که بتوانیم از شر جمهوری اسلامی خلاص شویم.
شهلا دانشفر: من لیست بیانیه ها را اشاره کردم. یکی دیکر از این بیانیه ها بیانیه ای است که از سوی 450 معلم امضا شده و همچنان امضاها ادامه دارد. همانطور که گفتید حقیقتا شورانگیز است. این نشان میدهد که جنبش کارگری فرا صنفی دارد عمل میکند. سالهاست اینگونه است اما این جا مشخص تر با بیانیه های خودش یک رابطه مستقیم تری با این خیزش مردمی این خیزش سیاسی در کف خیابان را برقرار کرده که در اعتراض به سرکوبگری هاست. در همین راستا ما شاهد یک بیانیه دیگری بودیم از جانب پنج تشکل کارگری، سندیکای نیشکر هفت تپه، شرکت واحد، اتحاد بازنشستگان، اتحاد کارگر و معلم و جمعهایی از معلمان که فراخوان داده بودند شب گذشته برای خاموش کردن چراغها در محلات در همبستگی با خانواده های جانباختگان اعتراضات اخیر. در ادامه آن گفته اند برای شانزده آذر کارگران در مراکزی که هستند یک دقیقه به یاد جانباختگان این اعتراضات سکوت کنند. و همینطور تاکید کرده اند بر برگزاری 16 آذر. اینهم باز اقدام دیگری است که میتواند الگویی باشد برای بخشهای دیگر جنبش کارگری و نقشی که جنبش کارگری میتواند ایفا کند. بهرحال در دقایق پایانی برنامه هستیم. اگر نکته ای دارید که میخواهید اضافه کنید بفرمایید.
کاظم نیکخواه: شما در ضمن گفتگو اخبار مهم جنبش کارگری را هم اشاره کردید که مهم است و نمونه هایی که گفتید نشان میدهد که فضای جنبش کارگری و فضای بخشهای مختلف طبقه کارگر چگونه است و ما در آینده نزدیکی با چه موجی از تحرک و جنبش و بیانیه ها و اعتراضات روبرو خواهیم بود. تلاش رهبران و فعالین گارگری هم باید در همین راستا باشد. یکی از جنبه هایی که اشاره کردم که مهم است اینست که در ضمن همین بیانیه ها باید خواستها را رادیکالتر، فرموله تر و روشن تر بیان کرد که گرایشات راست و سازشکار و امثال اینها نتوانند از روزنه ابهام در خواستها وارد شوند. و در عین حال اتحاد کارگران را وسیعا تامین کنند، هماهنگی بخشهای مختلف کارگران در این راستا بسیار مهم است که در دادن همین بیانیه ها و اینها پیش برود. معلمان میتوانند نقش بسیار وسیعی داشته باشند در اعتصاب عمومی و اعتصابات سراسری و تاثیر بگذارند که جنبش کارگری راحت تر بتواند وارد اعتصابات سراسری شود.
در عین حال باید امیدوار بود که بخشهای مختلف جامعه بهمراه طبقه کارگر یک بار دیگر به میدان بیاید و سیعتر سراسری تر و رادیکال تر و بتوانیم به جایی برسیم که بتوانیم کل این حکومت جنایتکار و چپاولگر را از صحنه جامعه جارو کنیم. و فکر میکنم که این روند شروع شده و بسیار امیدوارم که بدون وقفه پیش برود و به پیروزی کامل برسد.
شهلا دانشفر: مشتکرم که در این برنامه شرکت کردید.
کارگر کمونیست ٦٠٠: