اعتراضی که با شعار “خوزستان تشنه است” شروع شد بسرعت با شعارهای “الشعب یرید اسقاط النظام” (ملت سقوط نظام را می خواهد)، مرگ بر جمهوری اسلامی و مرگ بر خامنه ای درهم آمیخت. اعتراضات در ۲۶ شهر خوزستان از جمله در شهرهای سوسنگرد، کوت سید نعیم، شوش، بندرماهشهر، بهبهان، رامهرمز، ایذه، شاوور، کرخه، چمران، حمیدیه، بستان، کوت عبدالله، ملاثانی، هویزه، ابوحمیظه، ویس، اهواز، آبادان، خرمشهر، دزفول، مسجدسلیمان، الهایی، سربندر، شیبان و شادگان طی روزهای گذشته در جریان بوده است. در پی این اعتراضات موجی از همبستگی با مردم خوزستان براه افتاده است.
فریاد خوزستان تنها نیست در مدیای اجتماعی و در تجمعاتی در نقاط دیگر کشور شنیده میشود. چرا که این وضعیت مختص خوزستان نیست. همه از سیستان و بلوچستان و کردستان تا تهران و اصفهان و مشهد و هر گوشه دیگر کشور در آینه اعتراضات خوزستان وضعیت خود را میبینند، درد مشترک و هم سرنوشتی خود را مشاهده میکنند. دیر یا زود، چه با ادامه اعتراضات خوزستان و یا در اعتراضاتی که از جاهای دیگر سر باز میکند این صداها رساتر خواهد شد.
جامعه بیش از پیش بسوی هم صدایی، همگرایی، اتحاد و پیوستگی و عمل مشترک گام برمیدارد و صفی واحد را در مقابل حکومت قرار میدهد. از یک ماه گذشته چه در طی اعتصاب کارگران پیمانی نفت و چه در جریان خیزش خوزستان، همدلی ها و همراهی ها و پشتیبانی ها فزونی گرفته است. این درجه از همدلی و حمایت از یکدیگر کم نظیر بوده است.
از همه سو موج حمایت از مردم از خوزستان تشنه اما مبارز براه افتاده است. صدها نفر از ورزشکاران، هنرمندان، سینماگر، و کنشگران اجتماعی از اعتراضات پشتیبانی کرده اند. تشکل ها و سازمانهای مختلف بیانیه ها صادر کرده اند. تجمعات و اعتراضاتی در پشتیبانی از خوزستان در مشهد و تهران و یزدان شهر اصفهان و نقاط دیگری برگزار شده است. در لرستان و کردستان هم تحرکات و تجمعاتی در حمایت از مردم خوزستان شکل گرفته است. در تهران در محله نارمک و در ایستگاه مترو صادقیه مردم با شعارهای مرگ بر اصل ولایت فقیه، مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنه ای با مردم خوزستان همراه شدند. در یزدانشهر اصفهان با شعار خوزستان حمایتت میکنیم به میدان آمده اند. شماری از سینماگران و فعالان مدنی در خانه هنرمندان تجمعی بر پا کردند. ده ها نفر از فعالان مدنی در مقابل وزارت کشور در حمایت از مردم خوزستان تجمع کردند. اینها نشانه ها و گام های اولیه در جهت یک سطح عالی تر از مبارزه متحد بخش ها و لایه های مختلف جامعه در سراسر ایران برای بزیر کشیدن حکومت است.
از دی ماه ۹۶ و بویژه از آبان ۹۸ که شعارهای اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تمامه ماجرا و جمهوری اسلامی نابود باید گردد سر داده شد، روشن بود که هر اعتراضی به سرعت به تقابل تمام عیار با حکومت منجر میشود و شعارهای مرگ بر جمهوری اسلامی و مرگ بر خامنه ای در آنها برجسته و فریاد زده خواهد شد. مردم در پس هر اعتراضی صف خود را فشرده تر میسازند و در هر رویارویی با رژیم می آموزند، تجربه کسب میکنند و به این ترتیب خود را برای نبرد نهایی تجهیز و آماده میکنند. جامعه با گام های استوار و با همبستگی بیش از پیش بسوی تعیین تکلیف با حکومت گام برمیدارد.
همانطور که اعتصابات و اعتراضات کارگری، معلمان، بازنشستگان و سایر بخش های جامعه در سالهای گذشته زمینه ساز اعتراضات ۹۶ و ۹۸ شد، اعتصابات کارگران پیمانی نفت در براه افتادن موج اعتراضات کنونی نیز موثر واقع شده است. هفت تپه که خود در دوره پیشین مشعل مبارزه را حمل میکرد و به پایتخت اعتصابات جهان شهره شد در دل این شرایط خون تازه ای در رگ هایش جاری شد و مجددا به میدان آمده است و در اعتصاب بسر میبرد.
ادامه اعتراضات در خوزستان، اعتراضات بخش های دیگر جامعه و گسترش اعتصابات و اعتراضات کارگری میتواند به تشتت بیش از پیش رژیم دامن بزند، روحیه آنها را تخریب کند، نیروهای سرکوب را فلج کند و چشم انداز پایان این وضعیت را روشن تر ترسیم کند. ترکیبی از اعتراضات سراسری و اعتصاب عمومی و کنترل محلات از سوی مردم میتواند رژیم را از پای در آورد و شرایط را برای وارد کردن ضربه آخر مهیا کند.
خلیل کیوان
انترناسیونال930
پنجشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۰*