در دهمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام هزاران زندانی سیاسی، شاهد دوم به نام نصرالله مرندی در جایگاه حاضر شد و به سوالهای دادستان سوئدی دادگاه پاسخ داد.
حمید نوری که در سفری به سوئد بازداشت شده، در دادگاه با وکلایش حضور دارد و در ۹ جلسه گذشته علاوه بر شنیدن شهادت ایرج مصداقی، یکی از شاکیان اصلی، از خود دفاع کرده و وکلایش هم شهادت آقای مصداقی را به چالش کشیدهاند. در جلسه امروز شاکی دوم شهادتش را مطرح کرد.
امروز، پنجشنبه ۱۱ شهریور، بیشتر جلسه صبح دادگاه در استکهلم سوئد به شرح اتاقها، بندها و ساختمان زندان گوهردشت گذشت و اینکه آقای مرندی از کجا میداند حمید نوری که آن زمان به نام حمید عباسی شناخته میشد، در روند اعدامهای جمعی مشارکت داشته است.
در جلسه عصر که بعد از نهار و استراحت ادامه یافت، سوالها بیشتر درباره گروه موسوم به “هیات مرگ” و نقش افراد و اعدامشدگان بود.
نصرالله مرندی که در زمان زندان عضو سازمان مجاهدین خلق بوده، بارها از دو شخص به نام عباسی و ناصریان نام برد که در زندان نقش بسیار فعالی داشتند. شاکیان پرونده میگویند عباسی همان حمید نوری و ناصریان شخصی به نام قاضی مقیسه است که در سالهای اخیر در قوه قضاییه نقش بسیار فعالی در صدور احکام سنگین زندانیان سیاسی داشته است.قوانین قضایی سوئد اجازه میدهد که صدای دادگاه به صورت زنده پخش شود.
در ‘اتاق مرگ’ چه اتفاقی افتاد؟
یک بخش از جلسه دهم دادگاه مربوط به خاطرات آقای مرندی از محاکمههای کوتاهی بود که زندانیان به جا مانده از دوره اعدامهای جمعی دهه شصت ایران از آن به عنوان “هیات مرگ” نام میبرند و میگویند در جلسههای کوتاه چند دقیقهای قضات آن هیات در شهرهای مختلف درباره زندگی و مرگ زندانیان تصمیم میگرفتند.
نصرالله مرندی گفت که ناصریان [قاضی مقیسه] او را با نام خود و نام کوچک پدرش صدا کرده و به هیات مرگ برده است.
او با اشاره دست ردیف، ترتیب و جایگاه قضات دادگاه را به قاضی دادگاه استکهلم نشان و گفت: “[مرتضی] اشراقی دادستان انقلاب و [حسینعلی] نیری قاضی شرع ایستاده بودند و کنارشان [مصطفی] پورمحمدی بود. سمت چپ [حسینعلی] نیری و [ابراهیم] رئیسی نشسته بود.”
آقای مرندی سپس به این موضوع هم اشاره کرده که اسماعیل شوشتری رئیس وقت سازمان زندانها در آن روز کنار ابراهیم رئیسی بوده است.
او گفت که مصطفی پورمحمدی و ابراهیم رئیسی را در آن لحظه نمیشناخته اما ابراهیم رئیسی که دادستان کرج بوده برای شمار زیادی از زندانیان “چهرهای شناخته شده بوده” است.
نصرالله مرندی از زندانیان سابق نجات یافته از اعدام به قاضی توضیح داد که از میان پنج نفر، سه عضو دیگر هیات دادگاه را از طریق رسانهها و مصاحبههایشان میشناخته است.
عفو میخواهی یا نه؟’
نصرالله مرندی که دومین شاهد دادگاه استکهلم برای محاکمه حمید نوری است، توضیح داد که در جلسه دادگاه قاضی نیری از او این سوال کلیدی را پرسیده که عفو میخواهد یا نه.
دادستان چندبار از طریق مترجم سوئدی-فارسی از جزئیات پاسخ آقای مرندی سوال کرد و او گفت: “تا جایی که یادم است گفتم هوادار بنیصدر.”
او می گوید به عمد عبارت هوادار مجاهدین را استفاده نکرده و سعی کرده که اتهامش را کم اهمیتتر نشان دهد.
او شرح داد که بعد از این جواب، آقایان نیری و اشراقی و رئیسی با هم مشورت کردند و سپس او را سمت چپ بیرون دادگاه نشاندند.
‘هرکه را میبردند، دیگر برنمیگشت’
در توضیح نتیجه آن دادگاه در اواخر دهه شصت، نصرالله مرندی به هیات قضات گفت هرکه را به حسینیه میبردند دیگر باز نمیگشت.
او پیشتر در جلسه صبح، اتاقی به نام “اتاق مرگ” را در تصاویر شناسایی کرده بود که نام واقعی آن “حسینیه گوهردشت” بوده و به گفته بازماندگان اعدامهای دهه شصت، از آن برای اعدام جمعی استفاده میشده است.
از آقای مرندی پرسیده شد: “از کجا میداند زندانیانی را که صدا میکردند، همه اعدام شدهاند؟”
او گفت آن لحظه برایش دشوار بود که بداند همه این افراد اعدام شدهاند. اما “به مرور زمان، به خانواده همه کسانی که اعدام شدند گفتند که اعدام شدند ولی به کسی قبری نشان ندادند. و نقطه آخر اینکه خانوادهها ماهها دم زندان بودند و از بچههای خود اطلاعات میخواستند و نمیدانستند کجا هستند. “
دادستان از او سوال کرد که آیا با خانواده کشتهشدگان در تماس بوده است، که او پاسخ داد با برخی از آنها در تماس بوده و اطلاعات جزئیتری درباره افراد داد.
دادستان دادگاه استکهلم با دقت نام افراد را می پرسید و در سوالهای پیوسته به دنبال این بود که بداند چطور این اطلاعات به دست آمده است.
در طول جلسه دادگاه دادستان با سوالهای کنترلی سعی داشت شاهد را بیازماید تا تناقضهای احتمالی سخنانش را آشکار کند.
دادستان از او خواست نام چند زندانی اعدامشده را بگوید که او به این نامها اشاره کرد: محمد زند، مهرداد اردبیلی، اصغر مسجدی، حسین بحری، و تعدادی دیگر.
چرا حمید نوری؟
درباره نقش حمید عباسی یا حمید نوری از آقای مرندی سوال شد که از کجا میداند او متهمان را برای اعدام به حسینیه میبرده است.
او پاسخ داد: “فاصله حمید عباسی با من دو متر بیشتر نبود. ما همه با چشمبند کنار هم بودیم. اسم هر نفر را با اسم پدر که میخواند باید بلند میشد. فاصلهاش با من اصلا دور نبود.”
در دادگاه دوباره از او پرسیده شد که از کجا مطمئن است که آن شخص حمید عباسی بوده که او توضیح داد صدای او را میشناخته و از زیر چشمبند هم او را دیده است: “همین صدایی که من الان در زندان شنیدم و همین صدایی که من دو سال در زندان شنیدم. کتک میخوردیم ولی از زیر چشمبند هم میدیدیم. من مطمئنم حمید عباسی زندانیان را برای اعدام میبرد. “
دادستان بارها پرسید که آیا او میتوانسته از زیر چشمبند صورت افراد را ببینید و تشخیص بدهد که آیا آن فرد حمید عباسی است یا ناصریان یا پاسدار دیگر.
نصرالله مرندی در پاسخ گفت: “حمید عباسی از نظر اندام درشت و لاغر بود و با بقیه پاسدارها تفاوت داشت و کسی هم نبود که ناصریان را نشناسد.”بی بی سی