دختران جسور ایران- مصی جلینی

جنایت علیه مهساو نیکا را باید نقطعه عطفی علیه بیحقوقی زنان ، علیه نابرابری ، تبعیض ، زن کشی ، مردسالاری و علیه هر نوع رسم و رسوم کهنه ضد زن تبدیل کنیم باید با صدایی رساتر از همیشه دوشا دوش هم ، همبسته اعلام کنیم که قدم هایمان را علیه همه این ظلم و بیحقوقی بلندتر میکنیم.
دانش آموزان نوجوان ودرپیشاپیش آنهادختران دانش آموز،مدارس وخیابانهارابه سنگری برای درهم کوبیدن۴۳سال تجاوزسازمانیافته حکومت آیت الله هابه زندگی شان تبدیل کرده اند. حکومت درهراس ازانقلاب مردم وبرای انتقام ازاین دانشآموزان به هرجنایتی دست میزنداماخشم ونفرت واعتراض بیشتری ازهمین دانشآموزان تحویل میگیرد .افسوس هزاران افسوس از کودکان سرزمینم که اینجوری توسط آخوندهای جنایتکار قتل و عام میشوند .حکومت جنایتکار اسلامی سابقه هولناکی در کشتار کودکان در جریان اعتراضات دارند.
از کدام یک از درد هایمان حرف بزنیم و پای گریه و فغان کدام مادر باید بنشینیم. کدام تاریخ پر آزار را باید ورق زد و کدام رنج نامه را باید مرور کنید. سری به خانواده ۵۹ نفر اعدامی مهاباد باید زد و یا مرگ شهلا و نسرین کعبی را بیاد آورد. به یاد اعدامیهای پادگان سقز و فرودگاه سنندج باید افتاد و یا به بیجار رفت و گورهای بی نام و نشان تیرباران شده گان را جستجو نمود یا از کنار گورستان قارنا گذر کرد و نسل کشی آنجا را به یاد آورد. به زاهدان رفت و سنگفرشهای آغشته به خون مردم این دیار غمزده را نظاره کرد. نه دیگر مردم ایران اعم از کُرد و بلوچ و عرب و فارس و لُر و آذری و……. توان تحمل این غمهای تلنبار شده را از دست داده اند و گریه را به نفرت و غم را به خشم مبدل کرده اند و تحمل خاوران دیگر و دیدن چوبه های اعدام و لباس های خون آلود جگرگوشه های دیگری را ندارند و در این ۳هفته جوانان به پا خاسته نشان دادند و عزم را جزم کرده اند که از این زندگی پر از محنت رهائی یابند و این جهنم برپا شده از جانب جنایتکاران را به دنیایی دیگر که فارغ از رنگ سیاه و سفره خالی و کولبری و زباله گردی و صدها محنت دیگر باشد،تبدیل کنند. می خواند و فریاد می زنند که آرزو دارند لبخند بر لب آن دهها هزار مادر و پدر غمزده بر گردانند و مادران جانباخته گان لباس سیاه را کنار بگذارند و به نشان پیروزی شال قرمز را به گردن آویزان کنند و گُل لاله به گیسوان سفیدشان آذین کنند و اشک شوق در چشم پدران خمیده را ببینند. به مادر و پدر ژینا و نیکا و حدیث و سارینا و غزاله و حنانه و…و…. بگویند ما را به فرزندی خود قبول کنید و همراهی کنید که تاج گل عطرآگین به رنگ سرخ و ارغوانی را به مزارگاه عزیزان از دست رفته مان و یاران دبیرستانیمان ببریم و به آنها بگوئیم ما پوینده گان راه شما بودیم و پایدار خواهیم ماند تا رسیدن به روز پیروز.
دیری نخواهد پائید که این روز فرا خواهد رسید.جمهوری اسلامی مثل همیشه به سناریوهای بیشرمانه و نخ نمایش پناه برده است. و باید بداند که تقلاهای بیخودشبرای اعتراف گیری اجباری از خانواده ها مسخره ترین بخش از سناریوهای شناخته شده حکومت است که فقط مردم را مصممتر میکند که هر چه زودتر خود را از چنگال جمهوری اسلامی و جنایتکارانش رها کنند.حکومت استبداد بایدبدانندکه باهرجنایت جدید،باقتل هرنوجوانی بنزین برآتش خشم واعتراض وانقلاب مردم میریزند. انقلابی که نظام شان را نابودخواهد .من هم مانند بقیه مادران سرزمین خواستار سرنگونی و دادخواهی فرزندانمان هستم .

اینرا هم بخوانید

خطر جانی در مراکز درمانی! ناصر شیشه‌گر

مندرج در ژورنال شماره ۸۲۵ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …