اخیرا بحث درباره حجاب کودکان در دانمارک بالا گرفته است. ژانویه سال ۲۰۲۲ دولت دانمارک به کمیسیونی بنام ” کمیسیون مبارزه زنان فراموش شده” ماموریت داد که پیشنهاداتی را برای چگونگی حذف کنترل اجتماعی زنان اقلیت در کشور دانمارک ارائه دهد. این کمیسیون چهارشنبه ۲۴ اوت ۲۰۲۲ اولین سری از پیشنهادات خود را که عمدتا به کودکان مربوط می شد را ارائه داد و قرار است پیشنهاد بعدی در باره جوانان و بزرگسالان باشد. در اولین سری از پیشنهادات این کمیته که شامل بر ۹ماده است پیشنهاد ممنوعیت حجاب کودکان در مدارس ابتدایی توجه بسیاری را به خود جلب کرده است و بحث ها و حتی اعتراضاتی را علیه این پیشنهاد دامن زده است.
روز جمعه ۲۶ اوت ۲۰۲۲ تظاهراتی در کپنهاگ در اعتراض به این پیشنهاد برگزار شد. در همین رابطه نیز نهادی به اسم انجمن مذاهب اسلامی دانمارک با انتشار بیانیه ای مدعی شد که “حجاب انتخاب آگاهانه دختران مسلمان است” و “ممنوعیت حجاب برای دختران در مدارس ابتدایی نقض حقوق بشر است” . خاطر نشان کنیم که تصمیم گیری نهایی در باره این پیشنهادات بر عهده پارلمان و دولت دانمارک است.
از منظر دفاع از حقوق انسانی طبعا پیشنهاد ممنوعیت حجاب در مدارس ابتدایی در دانمارک قدمی در جهت درست است. حجاب کردن بر سر کودک یک تحمیل مذهبی است و فرقی نمی کند این تحمیل مذهبی به اسم چه دینی صورت گیرد. کودکان مذهب ندارند. اینکه کودکی در یک خانواده مذهبی متولد میشود تنها یک امر تصادفی و اتفاقی است. این مسئله به اراده و یا خواست کودک ربطی ندارد. سئوالی که در برابر همه قرار دارد این است چرا کودکی که در یک خانواده مذهبی متولد می شود با کودکی که در همان روز و همان ساعت در یک خانواده غیرمذهبی متولد می شود باید دو مسیر متفاوت زندگی را طی کند؟ یکی در کودکی مجبور باشد حجاب بر سر بگذارد و از شرکت در بسیاری از فعالیتهای تفریحی و ورزشی و کودکانه محروم باشد و دیگری بدور از این محرومیت ها رشد آزادانه ای داشته باشد؟ قانون و جامعه باید شرایط یکسانی را برای رشد و شکوفایی همه کودکان ایجاد کنند و اجازه ندهد که تحمیلات مذهبی و یا عقاید دینی والدین جلوی رشد متعارف کودکان را بگیرد.
بر خلاف جریانات اسلامی در دانمارک که مدعی می شوند با اجرایی شدن ممنوعیت حجاب کودکان در مدارس، حقوق بشر نقض می شود ما معتقدیم که برعکس حقوق کودکان که بخشی مهمی از حقوق پایه ای و جهانشمول انسانی است رعایت می شود. در خانواده های اسلام زده، والدین متاسفانه کودک را به سبک دوران عشیره ای اموال پدر و مادر می دانند و از همین رو هر گونه رفتار خود با فرزندانشان را توجیه می کنند. در حالیکه در یک جامعه مدرن حقوق والدین نسبت به فرزندان محدود و مشروط به حقوق انسانی و جهانشمول و انسانی کودک است. همانطور که هیچ پدر و مادری حق ندارد فرزند خود را کتک بزند و یا محبوس کند و یا در سنین کودکی به ازدواج دیگری در بیاورد و در چنین مواردی جامعه به دفاع از کودکان برمی خیزد، در زمینه حجاب و یا دیگر تحمیلات مذهبی نیز مسئله به همین شکل است و قانونا باید جلوی چنین تحمیلاتی گرفته شود.
استناد جریانات اسلامی به اینکه حجاب انتخاب خود کودک است کاملا مسخره و غیر علمی و بی پایه است. کودک عموما قادر به تشخیص مصالح خود در مورد مسائل اجتماعی و فکری و سیاسی نیست و جامعه باید از او دفاع کند و او را مورد حفاظت قرار دهد. اگر مطابق سنت و قانون اسلام دختران نه ساله را شوهر می دهند روشن است که این مطلقا نه انتخاب آن دختر نه ساله بلکه اجبار دین و مذهب است. اگر مطابق سنت های عقب مانده و مذهبی دختران را ختنه و بدنشان را معیوب می کنند این نه انتخاب خود آنها بلکه این زورگویی و تعدی به جسم و روان کودکان است. واضح است که هیچ کودکی نمی خواهد که حجاب به سر کند و از بازی با همبازی هایش محروم شود. هیچ کودکی نمی خواهد از همان سنین کودکی بین او و دیگر کودکان دیواری بکشند. در عین حال کودک نمی تواند و نمی خواهد که به دلیل قبول نداشتن این تحمیلات مذهبی مهر والدینش را نسبت به خود از دست دهد. بنابراین رسم و رسوم مذهبی یا با زبان زور به کودک تحمیل می شود و یا آنجا نیز که “انتخابی” صورت می گیرد در اثر هزار و یک فشار روانی و اخلاقی و روحی است که کودکان را در منگنه پذیرش این تحمیلات قرار می دهد.
مخالفین ممنوعیت حجاب کودکان معمولا به وجود آزادی مذهبی در قوانین متوسل می شوند. آزادی مذهبی بهانه ای می شود که این جماعت بر درد و رنج دختران و زنانی که در محیط های اسلام زده و پدرسالار تحت انواع مختلف فشارها و تبعیضات هستند چشم ببندند و آن را نادیده بگیرند. این وضعیت همچنین تحت عنوان نسبیت فرهنگی توجیه می شود. تو گویی که موقعیت تحت ستم زنان و کودکان در محیط های اسلام زده و پدرسالار محصول ناگزیر “فرهنگ خودشان” است و سرنوشت دیگری جز کودک آزاری و زن ستیزی در انتظارشان نخواهد بود. دراین دیگاه حقوق برابر و جهانشمول شهروندان تماما فراموش می شود و راسیسمی عریان جای آنرا می گیرد. اما تا آنجا که به آزادی مذهبی بر می گردد باید گفت آزادی مذهبی به این معناست که هر کس مجاز است بدون هیچ قید و شرطی هر عقیده و باوری داشته باشد. اما فعاليت، مراسم و ابراز وجود مذهبى که با آزادى ها و حقوق مدنى مردم و با اصل برابرى همه مغاير است نمی تواند و نباید آزاد باشد. هر نوع ابراز وجود مذهبى که مخل آرامش و احساس امنيت مردم است نباید آزاد باشد. و بالاخره هر نوع مراسم و رفتار مذهبى که با قوانين و مقررات مربوط به بهداشت و سلامت افراد و محيط زيست و قوانين مربوط به حمايت از حيوانات مغاير است نمی تواند آزاد باشد. از این نمونه ها زیاد است. شما می توانید به هر عقیده متحجر و عقب مانده ای معتقد باشید. اما در عین حال جامعه موظف استبه لغو کليه قوانين و مقررات و راه و رسم هاى دست و پاگير و عقب مانده اخلاقى، فرهنگى و ناموسى بپردازد که نافى استقلال و اراده مستقل زن و شخصيت او بعنوان یک شهروند متساوی الحقوق در جامعه است.
حمایت همه جانبه قانونی از کودکان و دختران و زنانی که در محیط های اسلامی و پدرسالار در کشورهای اروپایی تحت ظلم و ستم هستند و حقوقشان پایمال می شود یکی از عرصه های مهم نبرد با جریانات متحجری است که با ارزشهای انسانی و سکولار و برابری طلبانه سر دشمنی دارند و با زیرپاگذاشتن آنها می خواهند جامعه را به عقب بکشانند.
اوت ۲۰۲۲