طبق گزارشهای رسمی، تا سال ۱۴۰۰ بیش از ۲۰ هزار میلیارد تومان صرف پروژههای مختلف احیای دریاچه ارومیه شد. بعدتر نیز گفته شد که این هزینهها شامل ساخت و بهینهسازی سدها، انتقال آب، پروژههای مدیریت منابع آبی و احیای اکوسیستم بوده است. با این حال، حجم عظیم مشکلات و گستردگی خشکی باعث شده این بودجه کافی نباشد و نیاز به سرمایهگذاری بیشتر و مدیریت بهتر احساس شود. در بهترین حالت احیای دریاچه ارومیه نه فقط نیازمند یک مدیریت بحران کارآمد بلکه نیازمند بودجهای دستکم ۱۵ میلیارد دلاری است.
به گزارش اقتصاد ۲۴، برآورد کل هزینههای مستقیم و غیرمستقیم بر اساس گزارشهای رسمی و تخمین کارشناسان، مجموع هزینهها طی ۳۰ سال اخیر بیش از ۳۰ هزار میلیارد تومان (حدود ۷ میلیارد دلار) بوده است.اما با این حال، کارشناسان و گزارشهای مستقل بر این باورند که این میزان بودجه برای مقابله با حجم وسیع بحران کافی نیست و تخصیصهای نامتناسب، عدم هماهنگی بین دستگاهها و کمبود نظارت، روند احیا را کند کرده است.
در همین حال طبق گزارشهای رسمی، تا سال ۱۴۰۰ بیش از ۲۰ هزار میلیارد تومان صرف پروژههای مختلف احیای دریاچه ارومیه شد. بعدتر نیز گفته شد که این هزینهها شامل ساخت و بهینهسازی سدها، انتقال آب، پروژههای مدیریت منابع آبی و احیای اکوسیستم بوده است.
با این حال، حجم عظیم مشکلات و گستردگی خشکی باعث شده این بودجه کافی نباشد و نیاز به سرمایهگذاری بیشتر و مدیریت بهتر احساس شود.
تبعات اقتصادی خشکی دریاچه ارومیه
اما مساله اینجاست که خشکی دریاچه اثرات مستقیم و غیرمستقیمی بر اقتصاد منطقه و کشور داشته است. از جمله این موارد میتوان به موضوعات زیر اشاره کرد:
کاهش سطح زیرکشت و تولید محصولات کشاورزی
ارومیه و اطراف آن یکی از قطبهای مهم کشاورزی در ایران است. خشکی دریاچه باعث افزایش شوری خاک، کاهش منابع آبی و نابودی زمینهای کشاورزی شده است.
سطح زیرکشت کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه از ۴۰۰ هزار هکتار در سالهای اوج، به حدود ۱۵۰ هزار هکتار کاهش یافته است.
کاهش تولید محصولات استراتژیک مانند گندم، جو، میوههای سردسیری و محصولات باغی، منجر به زیان مالی حدود ۳ هزار میلیارد تومان در سال شده است.
کاهش اشتغال و تولید در بخش کشاورزی
محصولاتی مانند غلات، میوهها و سبزیجات به شدت کاهش یافتهاند و کشاورزان با زیان مالی روبهرو شدهاند.
نزدیک به ۲۰۰ هزار کشاورز و کارگر فصلی به دلیل نابودی زمینهای کشاورزی، شغل خود را از دست دادهاند. هم چنین به دلیل نابودی کشاورزی، بسیاری از ساکنان روستاها و شهرهای اطراف مجبور به مهاجرت و تغییر شغل شدهاند که این موضوع فشار اقتصادی و اجتماعی ایجاد کرده است.
به گزارش اقتصاد ۲۴ و بر اساس آمارهای رسمی، نرخ بیکاری در استانهای آذربایجان غربی و شرقی طی سالهای اخیر حدود ۲ تا ۳ درصد افزایش یافته که بخش عمده آن به دلایل زیستمحیطی از جمله خشک شدن دریاچه ارومیه مرتبط است.
خسارات به کشاورزی و امنیت غذایی ناشی از خشکی دریاچه ارومیه
اکنون نیز تخمین زده میشود که بیش از ۵۰ درصد از اراضی کشاورزی پیرامون دریاچه به دلیل افزایش شوری خاک و کمبود آب، غیرقابل کشت شدهاند و زیان مالی سالانه کشاورزان منطقه به بیش از ۳ هزار میلیارد تومان (حدود ۷۰۰ میلیون دلار) میرسد.
از سوی دیگر کاهش تولید محصولات کلیدی مانند گندم، جو، سیب و انگور باعث کاهش درآمد کشاورزان و افزایش وابستگی به واردات شده است.
تبعات اجتماعی و امنیتی خشکی دریاچه
در این میان باید توجه داشت که کاهش امنیت غذایی میتواند به افزایش فقر و نارضایتیهای اجتماعی منجر شود و این نارضایتیها در کنار مشکلات اقتصادی، ریسک بروز تنشهای محلی و حتی منطقهای را افزایش میدهد. به دلیل وابستگی بالای کشاورزان به منابع آبی، این بحران میتواند امنیت اجتماعی را در مناطق متاثر به شدت تهدید کند.
از جمله این آسیبها نیز میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
مهاجرت اجباری: ساکنان بومی به دلیل کاهش منابع معیشتی، مجبور به ترک منطقه شدهاند. این مهاجرتها باعث افزایش حاشیهنشینی و فشار بر شهرهای اطراف شده است.
مشکلات بهداشتی: وزش بادهای نمکی از بستر خشک شده دریاچه، بیماریهای تنفسی و آلرژیک را افزایش داده است.
تنشهای اجتماعی: رقابت بر سر منابع آب محدود و مشکلات معیشتی، احتمال بروز درگیریها و نارضایتیهای اجتماعی را افزایش داده است.
تهدید امنیت غذایی منطقه: کاهش تولید کشاورزی، تهدید مستقیم بر امنیت غذایی استان و حتی کشور است.