به گزارش تیتر شهر؛ چندی است ارگان های مختلف به جان کودکان کار افتاده اند و آن ها را در یک طرح ضربتی جمع آوری می کنند؛ در این راستا داد فعالین فضای مجازی با عنوان کودک را دستگیر نکنید نیز مانع نشد و پای اعضای شورای شهر تهران را به میان کشید؛ امری که با وجود تاکیدات بی کران باز هم مانع این گونه طرح های پرهزینه و بی فایده نشد
تداوم طرح ناموفق پر تکرار
به گفته ریس هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان طرح جمعآوری کودکان کار و خیابان تا امروز موفق نبوده است، چرا که با وجود 30 بار اجرای این طرح طی 35 سال گذشته، کودکان بارها و بارها به خیابانها بازگشتهاند و هیچ گزارشی در خصوص اثربخشی این طرح در جایی منتشر نشده است. با این همه گویا این طرح با وجود فریاد های اعضای شورای شهر بنا به توقف ندارد.
نطق پیش از دستور بهاره آروین؛ عضو هیئت رئیسه شورای شهر تهران
چندین دستگاه مملکت جمع شدهاند میلیاردها تومان بودجه مملکت را هزینه کنند تا بیپناهترین انسانهای این شهر را از جلوی چشمها دور کنند، کودکانی که ناخواسته و بالاجبار به دنیای سرد و خشن بزرگسالی پرتاب شدهاند بدون اینکه امکان تجربه لذتبخش لحظههای سرخوشانه کودکی را داشته باشند، کودکانی که به خاطر فقر و دیگر شرایط آسیبدیده خانواده، مجبور به کار در خیابان شدهاند، چندین دستگاه مملکت جمع شدهاند تا این جاماندگان از کودکی و مهر را از جلوی دیدگان دور کنند مبادا که لابد اسباب دلمشغولی شوند. به گفته مسئولین بهزیستی، ۹۰ درصد کودکانی که با زور و اجبار از سطح شهر جمع آوری میشوند دارای سرپرست و خانوادهاند که برای بازپسگیری فرزندانشان به مراکز نگهداری موقت این کودکان مراجعه میکنند. فرآیند کار اینگونه است که خانوادهها پس از پرسوجو و یافتن فرزندشان در یکی از مراکز نگهداری، باید بروند در دادگاه تعهد بدهند که دیگر بچهشان کار نخواهد کرد و بعد حکم قضایی برای آزادی و بازپسگیری فرزندشان بگیرند، چرخهای معیوب، بیثمر و سرشار از هزینههای گزاف روانی که به کودکان و خانوادههای آسیبدیدهشان وارد میشود. به گفته مسئولان مربوطه، حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد این کودکان، غیرایرانی هستند، حال میتوان پرسید که این شاخ و شانه دولتی برای چه کسی کشیده میشود؟ برای افغانستانیهای نجیب، سر به زیر و در عینحال بیکس و کار در این مملکت که باید دنبال بچههایشان، پیش کوچک و بزرگ مسئولین ما گردن کج کنند؟ برای زهر چشم گرفتن از چنین بیپناهانی است که خدم و حشم چندین دستگاه دولتی لشکر کشی کردهاند؟ زورمان به علتهای قدر قدرت اجتماعی نمیرسد، به جایش یقه معلولهای آسیب دیدهای را میگیریم که نفس خودشان و زندگیشان در زیر آسیبهای حاصل از علل اجتماعی به شماره افتاده است؟ زورمان به حذف علت نمیرسد، معلول را برای چندصباحی هم که شده حذف میکنیم؟ چه کسی را گول میزنیم؟ کار این چندین دستگاه دولتی در برخورد با کار کودکان در خیابان مثل فردی است که مدام تب میکند و درد استخوان امانش را میبرد اما به جای کشف علت، روی به تببرها و مسکنهای موقتی میآورد تا چند روزی احساس کند اوضاع رو به راه شده و این از بین بردن عوارض و نشانههای جدی یک بیماری را تا آنجا ادامه میدهد که بیماری تمام رگ و پی جسمش را تسخیر کند و دیگر هیچ دارو و درمانی ثمری نداشته باشد. جمعآوری و انتقال اجباری کودکان به مراکز نگهداری موقت نه عقلانی است نه اخلاقی نه قانونی، گیریم که قانون حکم بر ممنوعیت کار کودک داده است، برچه مبنا قربانی یک جرم را به گروگان میگیرند تا مسئول و سرپرست مربوطه بیاید و تعهد بدهد که کار کودک را متوقف میکند؟ گذشته از این، چند درصد این خانوادهها از سر سیری و کودکآزاری فرزندشان را به کسب درآمد وامیدارند و چند درصدشان از سر اضصرار و نداری و ناچاری؟ قانون این است که آدمها را بابت فقر و نداری و ناچاریشان دچار رنج مضاعف کنیم؟ چشم گریان مادرها و دست لرزان پدرهایی که امضای تعهد میدهند مشکل کار کودک را حل میکند؟ تا به حال حل کرده است؟ چه کسی را گول میزنید؟ چه کسی را گول میزنیم؟ از شهردار محترم تهران، جناب آقای دکتر نجفی به عنوان یک شخصیت فرهنگی و با سابقه طولانی و درخشان در آموزش و پرورش، میخواهم شهرداری تهران به جای دنبالهروی دستگاههای دیگر در اجرای این نوع طرحهای آسیبزا، بیثمر و غیرکارشناسی ابتکار عمل را در این حوزه به دست گرفته و با فراهم کردن زمینه همکاری چهارجانبه میان شهرداری تهران، وزارت آموزش و پرورش، وزارت رفاه و فرمانداری تهران، طرحهایی مبتنی بر ارایه مشوق را به جای طرحهای تنبیهی در پیش گیرند. مثلا میتوان آن ۲۰ میلیارد بودجه را صرف افزایش جذابیت مدارس در مناطق حاشیهنشین تهران کرد. افزایش جذابیتهایی مانند ارائه وعدههای غذایی رایگان در این مدارس یا ارائه مشوقهای مالی به “مدیران مدارس” در مناطق حاشیهنشین تهران، در صورت افزایش تعداد دانشآموزان ثبتنامی نسبت به سال قبل. میتوان راهبردهای ناظر بر جذب کودکان و ارایه مشوق را را جایگزین جمعآوری کودکان و تنبیه خانوادهها کرد. طرحهای مبتنی بر جمعآوری و نگهداری اجباری نه فقط نقض حقوق شهروندی شهروندان کمتوان و آسیبدیدهاند بلکه مهمتر از آن، این طرحها جز آسیب فزاینده و اتلاف منابع هیچ ثمر دیگری ندارند
زهرا نژاد بهرام؛ با طرح فعلی کودکان جسورتر به خیابان برمیگردند
زهرا نژادبهرام، عضو هیأت رئیسه شورای شهر تهران در خصوص طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان گفت: این طرح نیاز به بازنگری دارد،به همین منظور جلسهای ویژه در فرمانداری تهران برگزار شده است چرا که از ۱۷ نهاد مسئول،فقط ۳تا ۴ نهاد درگیرند.
وی افزود: شهرداری این کودکان را از سطح شهر جمعآوری کرده، به بهزیستی میسپارد و بهزیستی این کودکان را در سه مرکز نگهداری کرده و پس از گذراندن مدت کوتاهی آنها به سطح شهر مجدد برمیگردند، درحالیکه جسورتر شدهاند.
عضو هیأت رئیسه شورای شهر تهران خاطر نشان کرد: اکنون توقف طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان مهم نیست بلکه بهبود آن مهم است، چون ممکن است توقف این طرح باعث شود چند وقت بعد دوباره اجرا شود.
نژاد بهرام تصریح کرد: اکنون شاهد کارکرد حمایتی نیستیم و فقط شاهد بگیر و ببند این کودکان هستیم؛ فقط کودکان را می گیریم و بدون هیچگونه اقدام حمایتی تحویل خانوادههایشان میدهیم.
شهرداری به وظایف خود عمل کند
همچنین الهام فخاری، رییس کمیته اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران گفت: شهرداری به همکاری خود در جهت تامین وسایل نقلیه در راستای جمعآوری کودکان کار و خیابان، خاتمه دهد چرا که این مهم از وظایف شهرداری نیست.
هزار راه نرفته
با وجود اعلان های مکرر برخی از مسئولین و کارشناسان حوزه آسیب های اجتماعی این طرح بنای توقف ندارد؛ این در صورتی است که متولیان امر می توانستند با اقدامات حمایتی و تشویقی مانع از بروز این بحران و یا توقف حضور کودکان در سطح وسیع شوند؛ این در صورتی است که گاهی دیده می شود ارگان هایی مانند بهزیستی با عنوان ساماندهی کودکان کار، آنان را مجدد به انجام برخی امور مانند فعالیت در چهارراه ها می گمارد؛ حال این سوال پیش می آید اصرار متولیان امر بر تداوم این گونه اقدامات آسیب زا چیست؟