نشریه ژورنال شماره ۱۱۱۸– فایل پی دی اف – ویژه تلفن همراه
روزنامه شرق در گزارشی درباره سوءتغذیه ناشی از فقر در میان دانشآموزان مدارس روستایی و عشایری نوشت: این کودکان مجبورند صبح زود از خواب بیدار شوند و با شکم خالی مسافت طولانی، بین ۲۰ دقیقه تا یک ساعت و نیم را پیاده طی کنند تا به مدرسه برسند.
این دردی آشنا است. دردی لااقل به بلندی تاریخ صدساله ایران. دردی که با گرسنگی شروع میشود و بهاندازه عمری به درازای یکچشم بهم زدن همه زندگی یک انسان را از روز اول بهدنیاآمدن تا آخرین روز نفس کشیدن رقم میزند.
یکی از فعالان اجتماعی در گفتوگو با روزنامه شرق، صحنههای ضعف و غشکردن دانشآموزان سر صف مدرسه را «دلخراش» توصیف میکند و میگوید: «این کودکان در عمل هیچ سوختی برای یادگیری ندارند و معلمان و مدیران نیز به دلیل نبود حتی یک بقالی در نزدیکی مدرسه، نمیتوانند برایشان خوراکی تهیه کنند و اغلب ناچار میشوند پس از چنین اتفاقاتی دانشآموزان را به خانه بفرستند.»
طبعاً با ایجاد یک بقالی نزدیک مدرسه نمیشود این معضل دردناک اجتماعی را حل کرد. همچنین این وظیفه معلم و مدیر مدرسه نیست که شکم همه این دانشآموزان گرسنه را سیر کنند. راه مشخص و معلوم است. همه دانشآموزان باید در مدارس از تغذیه خوب و رایگان برخوردار باشند. برای همه دانشآموزان باید سرویس اتوبوس رایگان در نظر گرفته شود. لباس و کتاب و دفتر برای دانش آموزان باید رایگان باشد. اینها خوابوخیال نیست. در کشورهای زیادی در دنیا چنین امکانی وجود دارد. در کوبا تحصیل و سرویس ایابوذهاب دانشآموزان در همه دوران تحصیلی رایگان است. این در حالی است که کوبا به مدت ۶۰ سال توسط دولتهای مختلف آمریکا در تحریم شدید اقتصادی بسر میبرد. جامعهای انسانی، لااقل حکومتی که ذرهای بویی از بشریت برده باشد میتواند فوراً این معضل را سریعاً حل کند.
حول این خواستهای انسانی میشود یک مبارزه روتین در جامعه شکل داد. جنبش معلمان در این زمینه گامهای بسیار بلندی برداشته است و خانوادهها و همه جنبشهای اعتراضی میتوانند تأمین رایگان خوراک و بهداشت و درمان دانشآموزان را خواستار شوند. هیچ کودکی نباید گرسنه و تشنه و فقرزده به مدرسه برود. مدرسه واقعاً باید جایی برای آسایش و آموزش علم باشد.