در ٢٧ مرداد ماه ٩٧، نیروهای اداره اطلاعات کرمانشاه، بهنام ابراهیم زاده فعال کارگری عضو کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری و فعال حقوق کودک را به همراه تعدادی از دیگر فعالین را بازداشت نموده اند.
بهنام ابراهیم زاده فعال شناخته شده حقوق کودکان و فعال کارگری است. فعالیت هایش در سطح سراسری در ایران برای کارگران و مدافعین حقوق کودک آشنا است. در سطح بین المللی بهنام برای تعداد زیادی از اتحادیه های کارگری و مدافعین بیت المللی حقوق کودک چهره ای آشنا است. بهنام ابراهیم زاده همچنین زندانی سیاسی مقاوم و مبارزی است که از خرداد ٨٩ بمدت هفت سال به خاطر فعالیتهای کارگری و و دفاع از حقوق کودک در زندانهای اوین و رجایی شهر حکومت اسلامی، بوده.
یکی از بر جسته ترین خصوصیات بهنام ابراهیم زاده رابطه او با دنیای بیرون از زندان است. او بارها در ارتباط با مسائل کارگری و کودکان مقالات و دیدگاه های سیاسی اش را نوشته است. فعالیتهای او در این رابطه مورد توجه توده وسیعی از مردم و میدیای اجتماعی قرار گرفته است.
بهنام را در مناطق زلزله زده دستگیر کرده اند. او بعد از زلزله سرپل ذهاب یکی از فعالین پیگیر کمک رسانی به زلزله زدگان بود. در میان روستاهای مناطق زلزله زده در گشت و کذار بود، به مردم زلزله زدا و فراخوان های کمک رسانی کمک میکرد، در میان کودکان زلزله زده با اشتیاق و ذوق فراوانی حضور داشت، برای کودکان کلاسهای آموزشی و درس را سازماندهی میکرد، از او ده ها نقاشی مشترک با کودکان زلزله زده بجای مانده است.
کودکان مناطق زلزله زده منتظر دیدار بهنام ابراهیم زاده هستند!
بهنام ابراهیم زاده باید فورا آزاد شود.
نامه بهنام در ارتباط با کیس و بیوگرافی اش که توسط او در سپتامبر ٢٠١٦ از زندان رجایی شهر نوشته شده را اینجا مجددا منتشر میکنیم.
نامه سرگشاده بهنام (اسعد) ابراهیم زاده
وبلاگ نویس، فعال کارگری و حقوق بشری در بند به آقای” احمد شهید” گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران
باسلام و درود به شما آقای احمد شهید و با امید به گسترش صلح و دوستی و رعایت حقوق بشر در جهان
من فعال کارگری و حقوق بشری بهنام ابراهیم زاده بعد از تحمل ٥ سال از حبس و بازداشت قبلی ام متآسفانه دستگاه قضائی ایران ناباورانه بار دیگر بعد از ماهها تحمل انفرادی و بازجویی های تحت فشار، محروم از ملاقات و تماس با
خانواده ام و فرزند بیمارم به اتهام ارتباط با شما و دیگر سازمانهای حقوق بشری و درج مطالب و بیانیه های#کارگری و حقوق بشری از داخل زندان آنهم در فضای بسته و کنترل شدۀ امنیتی تنها به صرف چند تماس در آذرماه ٩٣ در یک دادگاهی چند دقیقه ای و غیر علنی بدون حق دفاع از خود و بدون حضور وکیل به ٧ سال و ١٠ ماه و ١٥ روز حبس تعزیری ناعادلانه محکو م گردیدم.
نحوه محاکمه من نه در دادگاه صالحه بوده و نه با رعایت اصول حقوق دادرسی عادلانه بوده است. برخورد دولتمردان و دستگاه قضائی ایران با بنده نشان داد که نظام ایران از تحقق عدالت عاجز است.
آقای احمد شهید، پرونده سازیهای جدید دادن حدود ٨ سال حبس ناعادلانه استرس و شوک روانی زیادی را بر خانواده و تنها فرزند بیمارم وارد کرده است. دولتمردان ایران حتی قوانین خودشان را نیز دور زاده و زیر پا میگذارند. به وضعیت پزشکی و بیماریهایم همچو بسیاری از زندانیان سیاسی دیگر که بر اثر ضرب و شتم و شکنجه های وارده توسط بازجویان وزارت اطلاعات در زمان بازجویی خشن و انفرادیهای طولانی مدت که به آن دچار شده ام رسیدگی نمی کنند. دولتمردان ایران حتی قوانین خودشان را نیز دور زده و زیر پا میگذارند تا با هر شهروندی آنگونه رفتار و برخورد کنند که خودشان و حکومت میخواهند. بر خلاف آئیننامه سازمان زندانها مادۀ ٦٨ قانون تفکیک جرایم ما را به زندان جهنمی رجایی شهر، گوهردشت سابق بند خطرناک جانیان و قاتلانی که خشونتی بی حد و حصر در آن فراگیرد تبعید کرده اند که هیچ امنیت جانی ندارم. ادامه اذیت و آزار زندانیان از طرف مسئولان به جایی رسیده که حتی اجازه ادامه تحصیل از بنده و دهها زندانی سیاسی و امنیتی دیگر سلب کرده اند. با ورود کتاب و جزوات هم به داخل زندان مخالفت می کنند. همه اینها زمانی دردآورتر می شود که اینجا ادعای دمکراسی و رعایت حقوق بشری و شهروندی گوشها را کَر کرده است. ضمن اینکه بنده در تمام سالهای فعالیتم بر اساس اصل آزادی بیان عمل کرده ام، ولی همین دولتمردان ایران حاضر نیستند مطالب و گفته های یک فعال سیاسی حقوق بشری و کارگری که کاری جز انتقاد و کار حقوق بشری نبوده و نیست را تحمل کنند.
آقای احمد شهید، اعتراض و شکایت من نمونه بارزی از صدها زندانی در بند و شهروند ایرانی می باشد که همینگونه به مراتب بدتر، وحشیانه تر و تبعیض آمیزتر با آنها برخورد می شود و از برخورد تند و خشن با زندانیانی که ما ها حتی سالها در بازداشتگاه هستیم و یا آنهایی که بطور مخفی و نظامی در حبس بوده اند و در دادگاه نظامی بدون رعایت کمترین اصول دادرسی محاکمه شده اند و حتی احیانا بازداشت انفرادی آنها را جزو ایام حبس محاسبه نکرده اند. دهها و صدها زندانی بی نام و نشان که دردادگاههای انقلاب و نظامی بطور کاملا ناعادلانه و بدون حضور وکیل محاکمه و دادگاهی شده اند. یا متهمانی که در کلانتریها و آگاهی های نیروی انتظامی برای نمونه آگاهی شاهپور وحشیانه وبیرحمانه برای اعتراف گیری مورد ضرب و شتم حتی نقض عضو هم قرار می گیرند، و یا تنها به علم قاضی به اعدام و قصاص محکوم گردیده اند. فرجام سخن اینکه، ما بیشتر و بهتر از هر کسی می دانیم این سیستم ارعاب و سرکوب چگونه کار می کند و روشهای آن چیست. چرا هدف حذف فعالین سیاسی، کارگری و منتقدان خود را دارد و سیستماتیک آنها را حذف می کند. شاهرخ زمانی، افشین اسانلو، زهرا کاظمی، ستار بهشتی و دهها و صدها زندانی و انسان دیگر تنها به صرف انتقاد از حاکمیت و به افشاگری علیه مسئولان حکومتی به طرز مشکوک و سیستماتیکی در داخل زندان به قتل رسیدند. آقای احمد شهید، برخورد و رفتار دولتمردان با بنده و دهها فعال سیاسی، کارگری و حقوق بشری منتقد در بند به مثابه حمله به حقوق بشر، دمکراسی، صلح و آزادی بیان بوده و می باشد. شما و هر انسان آزاده ای که به حقوق بشر و انسانیت می اندیشید باید در مقابل اینهمه بی حقوقی, بیعدالتی,تبعیض، نابرابری و احکام سنگین بنده و دهها زندانی سیاسی دیگر واکنش و اعتراض جدی از خود نشان دهید، چرا که سکوت شما و هر انسان آزاده ای می تواند یک پوشش سیاسی برای تداوم نقض گستردۀ حقوق بشر در ایران باشد. فراموش نکنید امروز هرگونه سکوت و بی توجهی به تمامی واکنش های مثبت و منفی بر وضعیت حقوق بشر و ما زندانیان سیاسی اهمیتی کلمه به کلمه، خط به خط کتاب تاریخ به آیندگان را رقم می زنند و ثبت می کنند. و در آخراینکه من به نوبه خود به نمایندگی از طرف صدها زندانی سیاسی، امنیتی و عقیدتی از شما میخواهم که ترتیب اتخاذ بفرمایید به همراه یک تیم حقیقت یاب به کشور من سفر کرده و از نزدیک از زندانهای ایران از جمله زندان رجایی شهر، قزلحصار، گیل آباد مشهد، دیزل آباد کرمانشاه بازدید به عمل آورید و با ما زندانیان سیاسی، امنیتی، فعالان کارگری و حقوق بشری دیدار داشته باشید تا از نزدیک با واقعیتهای تلخ و درد و رنج ما زندانیان و نقض گستردۀ حقوق بشر در ایران آشنا شوید.
اسعد معروف به بهنام ابراهیم زاده
تهران زندان رجایی شهر، بند ٢ دارالقران
نسان نودینیان
کارگر کمونیست 537