روزنامه هم میهن:مرگ حدود ۴ هزار کارگر در محیط کار / گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس درباره حوادث شغلی در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ نشان میدهد در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱، سه هزار و ۸۲۶ نفر در جایی که محیط کارشان بوده، مردهاند. هرسال، پنج حادثه در هر معدن. گزارش وزارت کار می گوید در سال ۱۴۰۱؛ .۳۸ هزار و ۷۳۴ مورد بوده است که از این تعداد ۳۷ هزار و ۱۷۳ نفر بهبودی کامل، ۳۶ نفر ازکارافتاده کلی، ۶۴ نفر ازکارافتاده جزئی، ۴۵۵ نفر فوت و ۱۰۰۶ نفر هم غرامت نقص عضو دریافت کردهاند.
این سه هزار و ۸۲۶ نفر، جزو ۸۴ هزار و ۶۳۸ نفری بودهاند که در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱، دچار حادثه شغلی شده، بیمه بودهاند و نامشان در بررسیهای سازمان تامین اجتماعی ثبت شده است. براساس آمار سازمان پزشکی قانونی در سال ۱۴۰۰. ٣٨ هزار و ۱۲۷ و در سال ۱۴۰۱.۲۶ هزار و ۷۴ مورد از معاینات پزشکی، مربوط به معاینات مصدومان ناشی از حوادث کار بوده است.
براساس اعلام سازمان پزشکی قانونی ۱۹۰۰ نفر بر اثر حوادث شغلی مردهاند، در حالیکه سازمان تامین اجتماعی این تعداد را درباره بیمهشدگان اعلام کرده و آن را ۴۵۵ نفر در سال ۱۴۰۱ دانسته است.
در ایران، تعداد حادثهدیدگان شغلی تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی کشور براساس آمار رسمی منتشرشده توسط وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سال ۱۴۰۱.۳۸ هزار و ۷۳۴ مورد بوده است که از این تعداد ۳۷ هزار و ۱۷۳ نفر بهبودی کامل، ۳۶ نفر ازکارافتاده کلی، ۶۴ نفر ازکارافتاده جزئی، ۴۵۵ نفر فوت و ۱۰۰۶ نفر هم غرامت نقص عضو دریافت کردهاند.
هرسال، پنج حادثه در هر معدن
گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس که با تاکید بر حوادث در معادن ایران انجام شده، نشان میدهد از سال ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰، هشت هزار و ۴۹۱ حادثه در معادن ایران اتفاق افتاده؛ یعنی بهطور متوسط حدود پنج حادثه در هر معدن. سال ۱۴۰۰ بیشترین حوادث معادن مربوط به معادن سنگ آهن با ۳۹۰ مورد و زغال سنگ با ۳۶۸ مورد بوده است. هرچند در سال ۱۳۹۷ متوسط نرخ رشد سالیانه نسبت افراد حادثهدیده به کارکنان، کاهش منفی ۲۱ درصدی وجود داشته، اما در سال بعد رشد حدود ۱۳ درصدی افراد آسیبدیده رخ داده است.
در سالهای بعد یعنی ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰، اما نسبت افراد آسیبدیده به کارکنان کاهشی بوده است. براساس گزارش وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سال ۱۴۰۰، حوادث معدن در ایران ۲/۳ درصد کل حوادث ناشی از کار در این سال را تشکیل میدهد و از مجموع ۴۵۵ مورد فوت ناشی از حوادث کار، حدود ۳۵ نفر، یعنی هشت درصد مربوط به حوادث معدن بوده است. در این سال ۲۷۰ معدن در ایران دچار حادثه شدهاند و در مجموع، ۱۴۴۶ نفر از کارکنان آنها دچار حادثه شدهاند.
از میان مجموعه حوادثی که در معادن رقم خورده، تعداد حوادث در معادن زغال سنگ در سال ۱۴۰۰ با ۳۶۸ مورد حادثه رتبه سوم پرحادثهترین معادن را به دست آورده است؛ بنابراین معادن زغال سنگ در سالهای اخیر جزو پرحادثهترین معادن از نظر تعداد حوادث محسوب میشود. همچنین ۲۵/۴ درصد از افراد آسیبدیده در معادن در حال بهرهبرداری کشور مربوط به معادن زغال سنگ بوده، اما بهرغم حادثهخیز بودن معادن نسبت به سایر صنایع، در سال ۱۴۰۱ به طور متوسط از هر معدن ۱/۸ بار بازرسی انجام شده است.
ابوالفضل اشرفمنصوری، عضو کمیته عالی حفاظت فنی وزارت کار در پاسخ به انتقاد این مرکز به «هممیهن» میگوید که در حال حاضر حدود هزار بازرس کار و حدود سه میلیون کارگاه بیمهشده از سوی سازمان تامین اجتماعی وجود دارد و به همین دلیل، هر چندسال یکبار این بازرسان میرسند که از کارگاهها بازدید کنند: «آنها تعدد مسئولیت هم دارند مثل شکایت کارفرما و دیگر مسائل کارگاه؛ بنابراین نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که بازرسان که اینقدر هم تعدادشان کم است، مدام کارگاهها را بازرسی کنند.»
در گزارش اخیر سازمان پژوهشهای مجلس درباره علل حوادث ناشی از کار نوشته شده است: «بیشترین علل حوادث در معادن کل کشور در سال ۱۴۰۰ تماس با اجسام برنده، تیز، زبر، نوک تیز، دارای برجستگی یا ناهموار و در معادن زغال سنگ کشور، تصادم یا تصادف با اجسام در حال حرکت (۱۳۹ مورد) بوده است. براساس سالنامه آماری وزارت کار در سال ۱۴۰۱ تعداد متوفیان حوادث ناشی از کار ثبتشده در مراکز پزشکی قانونی برحسب علت حادثه ۱۹۰۰ مورد بوده است.»
چرا طبس کشته داد؟
انفجار در معدن زغال سنگ معدنجوی طبس که ۳۱شهریورماه سال ۱۴۰۳ اتفاق افتاد، ۵۲ نفر از کارگران را کشت. حالا در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، حادثه در معدن معدنجو طبس، بهطور موردی بررسی شده و مهمترین عوامل ایجاد حادثه در این معدن را فقدان سیستم مانیتورینگ و گازسنجی خودکار در معدن، انجام نشدن عملیات گاززدایی و ناکارآمدی ساختار بازرسی از معدن دانسته شده است.
«به نظر میرسد که تجمع یا تصاعد آنی گاز متان که در نتیجه تهویه نشدن مناسب یا برخورد به حفره گازی که در حین استخراج حاصل شده، زمینهساز وقوع انفجار شده است. در اثر ایجاد جرقه (که منشأ آن هنوز مشخص نیست)، مثلث انفجار کامل شده و انفجار صورت میگیرد و کارگاه نیز تخریب میشود.
در لحظه انفجار گاز متان، بهدلیل افزایش دمای حاصل از انفجار و وجود گرد زغال، انفجار گرد زغال نیز صورت گرفته که باعث نشر مقدار زیادی گاز مونوکسید کربن شده و منجر به مسمومیت شدید و درنهایت فوت برخی از کارگران شاغل در این معدن میشود. درنتیجه انفجار در بلوک C و نشت گاز مونوکسید کربن توسط فنها به بلوک B، ۲۹ کارگرشاغل در تونل B و ۲۰ کارگر شاغل در بلوک C فوت میکنند. با اضافه شدن ۳ نفر از ۱۷ مصدوم این حادثه به فوتیها، تعداد کل فوتشدگان این حادثه به ۵۲ نفر میرسد.»
کارگران معادن، اما نکات دیگری هم برای اضافه کردن به این گزارش دارند؛ نمونهاش مقداد گیلک، عضو شورای کارگری معدن طزره که به «هممیهن» میگوید معادن خصوصی معمولاً مسئول ایمنی جداگانه ندارند و گاهی پیمانکار هم کار چند نفر را انجام میدهد که دلیل آن هم پرداخت هزینه کمتر است، چه نظارت باشد و چه ایمنی: «از طرف دیگر پیدا کردن نیروی ایمنی با شرایط خاص آن سخت است.
این نیرو باید تحصیلکرده باشد و دورههای خاصی را بگذراند. کارفرما هم بیشتر برای تولید هزینه میکند. وضعیت ایمنی در این معادن هم بسیار نامساعد است. واردات دستگاههای ایمنی مثل کپسول خودنجات سخت و هزینه آن هم بالاست؛ به همین دلیل کارفرما و پیمانکار برای آن هزینه نمیکنند. دولت باید کاری کند که تامین امکانات ایمنی برای معادن راحتتر انجام شود. نمونه آن شرکت بزرگی مانند البرز شرقی است که آن هم به سختی میتواند این تجهیزات را تهیه کند.»
او اصلیترین دلایل وقوع حادثه در معادن را حضور نداشتن افراد متخصص در حوزه ایمنی میداند، به ویژه در شرکتهای خصوصی. نبود امکانات و خریداری نشدن آن توسط پیمانکار هم از نظر گیلک، در وقوع این حوادث موثر است: «یکی از وظایف صمت بازرسی معادن است. آنها باید تعداد، مکان و نحوه مدیریت آنها را بشناسند، اما فقط نام آنها را میدانند و آنقدر تعداد معادن استان ما زیاد است که فکر نکنم بتوانند به آنها سر بزنند.
بعد که حادثهای رخ میدهد و مشخص میشود یک معدن ایمنی نداشته، باید پرسید که تا حالا کجا بودهاند؟ ممکن است معادن سالی یکبار هم بازرسی نشوند. نمونه آن معدن طزره با دو هزار کارگر و نیروی اداری است که شاید سالی یکبار و بعد از وقوع یک حادثه از آن بازرسی کنند. چند سال پیش وقتی شش نفر در این معدن کشته شدند، وزیر صمت و دادگستری و وزیر کار و کشور آمدند. اصلاً نمیآیند. نه اداره کار میآید، نه تامین اجتماعی میآید که بیمهها را بررسی کند و بداند چطور برای کارگر بیمه رد میشود؟ بعد میگویند که شرایط کار باید امن باشد. شما که نیامدی شرایط محیط کاری من را ببینی. نمیدانی چه قراردادی با پیمانکار و کارگر بسته میشود، چطور باید در شرایطی امن کار کنم؟ کارگر تحت فشار است، اجازه نمیدهند صدایش در بیاید.»
یکی از بندهای قرارداد شرکتها با پیمانکار، باید مربوط به هزینه نگهداری معادن باشد. جدا از برداشت زغال و سود پیمانکار، این هزینه هم باید در نظر گرفته شود، اما گیلک معتقد است که چنینبندی را در نظر نمیگیرند، چون پیمانکار به فکر هزینه نگهداری معدن نیست، به فکر جیب خودش است. به اعتقاد او مهمترین نکتهای که در ایمنی معادن باید در نظر گرفته شود، حقوق کارگر است. او باید دستمزدی داشته باشد که با خیال راحت کارش را انجام شود. اما وقتی دخل و خرجش به هم نمیخورد، با هرشرایطی کار میکند و دیگر چیزی برایش مهم نیست. در معادن خصوصی کمترین امکانات وجود دارد.
به گفته گیلک، صنعت زغالسنگ به طلای سیاه شناخته میشود، به همین دلیل تا جایی که بتوانند برداشت و بهرهبرداری میکنند. حالا این مجوزها بر چه اساسی صادر میشود، مشخص نیست: «تولید زغال هرسال در معادن افزایش پیدا میکند، اما کارگرها با همان امکانات قبلی و فشار کار بیشتر باید تولید را افزایش دهد. در این شرایط نیروی اضافه هم نمیگیرند و با همان تعداد تولید را افزایش میدهند.»

 روزنه rowzane خبری – تحلیلی
روزنه rowzane خبری – تحلیلی
				 
		 
						
					 
						
					 
						
					