کارگر کمونیست ۸۳۶
کارگر کارگاهی- حمید دائمی
۳۰ خرداد سالروز سرکوب و دستگیری وحشیانه چند صد هزار مبارز انقلابی و شکنجه و اعدام ده ها هزار زندانی سیاسی توسط رژیم جنایتکار اسلامی در سال ۶۰ است. سی خرداد در عین حال مصادف است با سالروز جان باختن ندا آقاسلطان در خیزش انقلابی سال ۸۸ مردم است و در ادامه حکومت جانیان اسلامی صدای هرگونه اعتراض و اجتماعی را با سرکوب، گلوله، زندان و قتل و اعدام مواجه کرده است. سی خرداد روز جهانی حمایت از زندانیان سیاسی را گرامی می داریم.
30 خرداد سمبل تمامیت آزادی خواهی و برابری طلبی است که پرچمدار آن کمیته آزادی زندانیان سیاسی بوده است و روز حمایت جهانی از زندانیان سیاسی نامگذاری شد.
نفس وجود زندانی سیاسی در یک جامعه، مصادف است با سیستمی که تاب و تحمل صدای مخالف را نداشته و مخالف آزادی و آزدیخواهی است و نام رایج آن، “رژیم دیکتاتوری” است. از سوی دیگر وجود زندانی سیاسی به معنی مقاومت و مبارزه برای بدست آوردن آزادی و آزادی بیان، مبارزه با تبعیض، سرکوب و نابرابری و برپایی جهانی که مدافع آزادی بی قید و شرط بیان و عقیده و فعالیت اجتماعی است.
زندانیان سیاسی در ایران از تنوع در جایگاه و خواستگاه اقتصادی و طبقاتی برخوردارند و تفاوت های اجتماعی، فرهنگی و عقیدتی و سیاسی را نمایندگی می کنند. این خود به معنای نمایندگی تمامی بخش های جامعه در مقابل رژیم سرکوب و زندان و کشتار از طرف زندانیان سیاسی است.
یکی از ابزارها و دستآویزهای حکومت خونریز جمهوری اسلامی، از ابتدای به قدرت رسیدن، سرکوب و مقابله با نهادها و سازمان های مدنی و اجتماعی و سیاسی بوده است و به اصطلاح خودشان “در نطفه خفه کردن هرگونه تشکل و تجمع” بوده است. این شیوه سرکوب، مانع جدی بر سر راه دفاع از مظلومان و ستمدیدگان است. برای دفاع از محرومان نهادهای مدنی هزینه بسیاری دادند. بسیاری از وکلای منفرد و یا گروه های وکلا علیرغم فشار دستگاههای امنیتی رژیم شجاعانه مدافع زندانیان سیاسی شدند و تعداد زیادی از آنها خود در لیست زندانیان سیاسی و مغضوبانی قرار گرفتند و طی سال های اخیر مورد حمله و هجوم باندهای سیاه رژیم واقع شدند.
طی 45 سال حکومت جمهوری اسلامی، هرگونه دادخواهی و حق طلبی از طرف رژیم با سرکوب و زندان مواجه شده است. خانواده های زندانیان، جانباختگان، و محکومین به احکام غیر انسانی و همچنین مدافعان آنان مورد تهاجهم و اتهام های وحشتناک قرار گرفته اند.
اما با شروع انقلاب مهسا، یک رکن اساسی مبارزه مردم، دفاع از زندانیان و سرکوب شدگان و از جمله مهم ترین آنان؛ محکوین به اعدام بوده است. حتی از درون زندان و بخصوص خود زندانیان سیاسی در زندان های مختلف، مبارزین سرسخت علیه اعدام هستند. باوجود محدودیت ها و فشارهای سنگینی که به آنان تحمیل می شود، همچنان پیگیر توقف احکام اعدام و برچیدن این حکم غیر انسانی هستند.
یک الگوی بسیار راهبردی و اثر گذار، جمع بندی نظرات جامعه در دفاع از زندانیان و حقوق انسانی آنان، ظهور منشورها و بیانیه های درخشان از گوشه گوشه جامعه است که کماکان ادامه دارد. همه این راهکارها و برنامه عمل ها که از سوی نهادهای کارگری و اجتماعی به جامعه ارائه شد، خواستار و مدافع پیگیر و سرسخت آزادی بی قید و شرط بیان، رفع تمامی تبعیض ها و آزادی بی درنگ تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستند.
اتفاق مهم دیگر در انقلاب زن زندگی آزادی، تأسیس و تشکیل گروه های مختلف سیاسی و اجتماعی و صنفی در جایگاه ها و بخش های مختلف جامعه است. این نهادها عمدتا خودجوش و مستقل از هم ایجاد و تکثیر شدند. خود سازماندهی جامعه اتفاق بزرگی است. اما از آن بزرگتر، اتصال و ارتباط و هماهنگی این تشکل ها با یکدیگر و حمایت و پشتیبانی از مطالبات و حقوق یکدیگر است. این شیوه عمل سازمان ها و نهادهای اجتماعی، در روند تکاملی خود به نقاطی دست پیدا می کنند که قادر به تعیین سرنوشت و اثرگذاری تاریخی در جهت تغییر بنیادهای جامعه پوسیده حاکم خواهند شد. پس بی هیچ تعارفی باید پذریرفت، هیچ تشکل انقلابی بدون ارتباط با بستر اصلی انقلاب، نه اثر گذاری بهینه خواهد داشت و نه الزاما به سرانجام روند انقلاب متصل خواهد ماند. چاره کار حمایت از دیگر بخش های جامعه انقلابی و عالی ترین شکل آن اتصال به حزب انقلابی است.
این نه تنها به معنای یک گام به جلو رفتن جامعه، که اعلانی سراسری از سوی جامعه با فریاد “به عقب باز نمی گردیم” است و اینکه آزادی و برابری و رفاه و رفع تبعیض را تا انتها پیگیریم.
از اینرو این رویکرد، یعنی حمایت از زندانیان سیاسی و حقوق انسانی و اجتماعی و شهروندی شان؛ دفاع و حمایت از حقوق صنفی، سیاسی، قضایی این عزیزان که از جان و مال و موقعیت امروز و فردای خویش گذشته و تمام قد در مقابل رژیم جنایتکار سرمایه اسلامی ایستاده اند؛ دفاع از حقوق و مطالبات کل جامعه، فارغ از نژاد، جنسیت، ملیت و فرهنگ و مذهب است.
وظیفه ما کارگران حمایت همه جانبه از کمپین جهانی حمایت از زندانیان سیاسی است. دفاع از این کارزار جهانی، به معنای دفاع از تمامی آزادی بیان و عقیده و آزادی انتخاب و اختیار در جامعه ارتجاعی سرمایه اسلامی است. این خواست و مطالبه انسانی را بایستی در هر گوشه و کنار جامعه تبلیغ و اهدافش را ترویج کرد. بدون دفاع از آزادی در همه عرصه های اجتماعی، و بخصوص آزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، رهایی از جهنم جمهوری اسلامی و تحقق سوسیالیزم ناممکن است و پیشبرد و هدایت این وظیفه، کار ما کارگران کمونیست است.
زنده باد حزب کمونیست کارگری
زنده باد آزادی و برابری