نشریه ژورنال شماره ۱۱۰۱ – فایل پی دی اف – ویژه تلفن همراه
خامنهای در مراسم چهلم کشتهشدن بیش از ۵۰ نفر از فرماندهان نظامی و دستاندرکاران اتمی خود گفت: “جمهوری اسلامی دست پُر خود را در این دوازده روز به دنیا نشان داد! ”
خامنهای از کدام “دستان پُر” سخن میگوید؟
از نیروهای نیابتیاش مثل حزبالله لبنان و حماس و یا حکومت بشار اسد که یکییکی در هم کوبیده شدند؟
از فرماندهان نظامیاش که در یک چشم بر هم زدن در قلب تهران کشته شدند یا در جنگ و گریز تحت تعقیب قرار گرفتند و به هلاکت رسیدند؟
از اعضای شورای امنیت ملیاش که تا یک قدمی مرگ رفتند و شانس آوردند که زنده بمانند؟
از مراکز هستهای که به بهای گرسنگی مردم ساخته شدند و به گفته خودشان “آسیبهای جدی” دیدند و یا نابود شدند؟
از آسمان تهران که بهطور کامل در کنترل اسرائیل، که قرار بود آنرا به دریا بریزید، بود؟
از نفوذیهایی که حتی نفس کشیدن “آقا” را هم به اسرائیل گزارش میدادند؟
این “دستان پُر” از چه پُر بود که به آن افتخار میکنید؟ آیا از همان عمامهای که از ترس خشم مردم، محکم چسبیده بودید که مبادا در طوفان احتمالی اعتراضات بر باد برود؟
این اراجیف خامنهای، حتی اگر برای دلگرمی دادن به قوای پوشالیاش باشد، بیشتر شبیه آرامبخش تاریخ مصرف گذشته است که نه تنها آنها را آرام نمیکند، بلکه تشویش و دودستگی را میان همان بدنه وفادارش هم بیشتر میکند. طبیعی است که حتی خودیهایشان هم میپرسند آخر این چه رهبری است که واقعیت تلخ را نمیبیند و یا میبیند و فقط مشغول لاف و گزافهگویی است؟
میگویند دیکتاتورها تا لحظه آخر، حتی تا جایی که آسمان هم از هذیانشان به سرفه میافتد، خود را در توهم و خودفریبی غرق میکنند. باور دارند که همه چیز “تحت کنترل” و بر وفق مراد آنهاست. اما هرچه به لحظه سقوط نزدیکتر میشوند، صدای انقلاب را بلندتر خواهند شنید و آن زمان دیگر برایشان دیر است!
بگذار خامنهای در دنیای توهمات و یا تبلیغاتش بماند. اما ما چشم در چشم او انقلاب خود را تدارک میبینیم. با دستانی واقعاً پُر، برای آیندهای روشن که نامش آزادی، برابری و رفاه و شادی و خوشبختی است.
روزنه rowzane خبری – تحلیلی