دفترچه “دوران اضطرار” رضا پهلوی، سند حفظ نظام موجود- مهران محبی

“اتحادیه ملی برای دموکراسی در ایران” (نوفندی) چند روز بعد از “همایش همکاری ملی برای نجات ایران” در مونیخ دفترچه دوران اضطرار رضا پهلوی برای بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی را منتشر کرده است. در این دفترچه یا سند به نحوه ایجاد نهادها و ارگان‌ها و دولت گذار برای مدت ۱۰۰ تا ۱۸۰ روز می‌پردازد و هدفش طبق آنچه که در مقدمه آن نوشته شده، تثبیت و کنترل اوضاع سیاسی و اجتماعی به واسطه نیروهای نظامی و امنیتی و احیای صنعتی بعد از فروپاشی جمهوری اسلامی است.

دفترچه رضا پهلوی مراحل گذار بعد از جمهوری اسلامی و ایجاد دولت موقت را در چند مرحله دسته‌بندی کرده که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:

۱- روﻧد ساختار سیاسی گذار از جمهوری اسلامی؛ برای گذار از جمهوری اسلامی سه رکن اصلی و اساسی شامل الف – رهبر خیزش ملی که رضا پهلوی خود را صاحب‌مقام آن اعلام کرده است. ب- نهاد خیزش ملی که اعضای (“هموندان”، به‌کاربردن چنین واژه‌هایی طبق تأکید نگارندگان و تأییدکنندگان دفترچه به‌خاطر پرهیز از به‌کاربردن واژه‌های عربی صورت‌گرفته است) آن از میان طرف‌داران رضا پهلوی در داخل و خارج هستند و نقش مشورتی و بازوی سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری رهبر خیزش ملی را بر عهده دارند و ج- نهاد اجرایی موقت که وظیفه‌اش عمل‌کردن به سیاست‌ها و اجرای تصمیمات رهبر خیزش ملی (رضا پهلوی) است.

۲- “سامانه گذار”؛ با پیوستن نیروهای نظامی و انتظامی به، به‌اصطلاح ملت، تحت رهبری رهبر خیزش ملی، شامل “نهاد خیزش ملی”، “دولت گذار” و “دیوان گذار” ایجاد می‌شود که بعد از سرنگونی رژیم اداره کشور را بر عهده خواهد گرفت. نصب و عزل رؤسای این نهادها (“نهاد خیزش ملی”، “دولت گذار” و “دیوان گذار”) نیز با پیشنهاد و با رأی اکثریت مطلق اعضای نهاد خیزش ملی و با تأیید رهبر خیزش ملی انجام می‌پذیرد.

۳- دولت گذار؛ وظایف دولت گذار پاسداری از مرزها و حفظ یکپارچگی و کنترل امنیت داخلی از طریق نیروهای انتظامی، برگزاری همه‌پرسی برای انتخاب نوع حکومت پادشاهی یا جمهوری (جمهوری پارلمانی مدنظر ملی‌گرایان و ناسیونالیست‌های آریایی و نه جمهوری شوراهای مردمی)، برگزاری همه‌پرسی برای تعیین سرنوشت سران سیاسی، نظامی و اقتصادی رژیم با دو گزینه محاکمه علنی آن‌ها یا بخشش ملی با هدف تسریع روند گذار هستند.

۴- ساختار حقوقی گذار از جمهوری اسلامی؛ سه گزینه برای ساختار حقوقی در نظر گرفته شده است: الف- گزینه بازگردانی (لغو تمامی قوانینی که توسط نهادهای جمهوری اسلامی تصویب شده و جایگزینی آنها با قوانینی که در دوران محمدرضا شاه اجرا می‌شدند). ب- گزینه حفظ (حفظ قوانین جمهوری اسلامی در دوران گذار و واگذاری موضوع بازنگری قوانین به مجلس شورا یا مهستان). ج- گزینه ترکیبی (حفظ قوانین جمهوری اسلامی به‌صورت پیش‌فرض اما لغو قوانین و مقررات خاصی که نماد جمهوری اسلامی هستند یا مانع پیشرفت سامانه گذار هستند) که مورد توصیه دفترچه دوران اضطرار است.

قوانین مدنی کیفری و اداری هم به‌عنوان یکی از مفاد سند عموماً تا زمانی که مرجع جدیدی آنها را به طور رسمی لغو نماید همچنان معتبر هستند و دلیل آن هم این‌گونه ذکر شده که چون قضات و وکلای امروز به‌خاطر یک فاصله ۵۰ساله با قوانین پادشاهی گذشته آشنایی ندارند، به طور آنی تجارب گذشته قابلیت انتقال به امروز را ندارند.

۵- نظام آموزشی؛ در نظام آموزشی جدید هویت ملی ایرانی، جایگزین امت‌سازی جمهوری اسلامی خواهد شد. آزادی در پوشش حجاب خواهد بود و ارائه آموزش عمومی و رایگان برای عموم بعد از دو سال از سرنگونی رژیم در کنار مشارکت بخش خصوصی در آموزش انجام خواهد گرفت. همچنین بعد از دو سال گسترش دامنه محتوای آموزشی به‌گونه‌ای خواهد بود که زبان‌ها و گویش‌های محلی نیز در مدارس آموزش داده شود.

سند یا به تعبیر ملی‌گرایان آریایی ضد نفوذ واژه‌های عربی در زبان پارسی، دفترچه دوران اضطرار رضا پهلوی یک طرح و برنامه مقابله با انقلاب مردم است. در این سند هیچ خبری از حضور و ضرورت حضور مردم در خیابان برای سرنگونی جمهوری اسلامی نیست و اساساً مردم در برنامه گذار از جمهوری اسلامی رضا پهلوی جایگاهی ندارد. گذار از جمهوری اسلامی قرار است با حملات موشکی و بمباران‌های اسرائیل و آمریکا صورت بگیرد و رضا پهلوی با یکی از هواپیماهای آنها به تهران آورده شود تا فوراً خلأ قدرت را پر کند و از افتادن کنترل اوضاع به دست مردم جامعه تحت عنوان ممانعت از هرج‌ومرج جلوگیری کند. نیرو‌هایی که قرار است جمهوری اسلامی را سرنگون کنند، سپاه، ارتش، نیروی انتظامی و شکنجه‌گران اطلاعاتی و امنیتی خواهند بود که به رضا پهلوی وفاداری‌شان را تا زمان موعود اعلام کنند و تحت حمایت هواپیماها و موشک‌های اسرائیل و آمریکا به‌صورت ضربتی نظام ملی به رهبری رضا پهلوی را اعلام کنند.

به‌این‌ترتیب و طبق برنامه و طرحی که برای دوران گذار در سند در نظر گرفته شده است، بعد از فروپاشی جمهوری اسلامی قرار نیست هیچ ساختاری نه اقتصادی، نه حقوقی و اجتماعی و نه حاکمیتی موجود تغییرات اساسی‌ای کنند. اقتصاد و ابزار تولید همچنان در قبضه بخشی از تریلیاردهای در حاکمیت جمهوری اسلامی مانند فرماندهان نظامی، انتظامی، امنیتی و سران حکومت که به تشخیص رضا پهلوی (رهبر خیزش ملی) وفادار به هویت ملی باشند و سرمایه‌داران طرف‌دار سلطنت قرار خواهد داشت و سهم اکثریت مردم کارگر و زحمت‌کش نیز همچنان فقر و نداری و استثمارشدن برای به شکوفایی رساندن صنعت و تولید خواهد بود. قوانین حقوقی و اجتماعی و کیفری و آموزشی جمهوری اسلامی با اندک اصلاحاتی تاحدی‌که فقط به حذف نمادهای رژیم گذشته محدود باشد، دست‌نخورده باقی خواهند ماند. همه نیروهای سرکوبگر رژیم شامل نظامی و قضایی که اعلام وفاداری به رضا پهلوی کنند در ارتش ملی، سازمان اطلاعات و امنیت ملی (سازمان اطلاعات و امنیت کشور “ساواک” زمان محمدرضا شاه با جایگزین‌کردن “امنیت ملی” با “امنیت کشور” به اختصار “ساوام”) و دیوان قضایی به خدمت گرفته خواهند شد. به تعبیر دقیق‌تر و کامل‌تر جمهوری اسلامی با کمترین اصلاحات به پادشاهی تغییر خواهد کرد و جای خامنه‌ای را رضا پهلوی خواهد گرفت که هر تصمیمی در مورد اداره کشور و سرنوشت جامعه و همه عزل و نصب‌های مقامات سیاسی، قضایی و فرماندهان نظامی را به طور مطلق در اختیار خواهد داشت.

در سند دوران اضطرار هیچ خبری از آزادی‌های سیاسی و اجتماعی و تأمین رفاه برای عموم مردم نیست. خبری از آزادی مذهب و بی‌مذهبی نیست، خبری از آزادی بیان، ایجاد تشکل و تحزب، آزادی تجمع و اعتراض نیست. هیچ حقی برای برخورداری شهروندان از حقوق برابر فارغ از تعلقات جنسی و جنسیتی، قومی و مذهبی نیست و حتی صراحتاً با بخشی از جامعه که عرب‌زبان هستند اعلام ضدیت شده است. خبری از برابری زن و مرد در همه عرصه‌های زندگی نیست. قرار نیست بیمه بیکاری به بیکاران داده شود. خبری از برخورداری از بیمه‌های اجتماعی و درمان و تحصیل رایگان بدون دخالت مذهب و ناسیونالیسم و قوم‌پرستی نیست.

در مجموع، این سند یک اعلام تعهد از سوی جریان راست و در رأس آن رضا پهلوی به دولت‌های آمریکا و اروپا و اسرائیل برای ممانعت از وقوع انقلاب در ایران و اعلام آمادگی این ضدانقلاب برای ایجاد ثبات مدنظر آن دولت‌ها در منطقه و تأمین بستری برای سوق‌دادن نظام اقتصادی سرمایه‌داری ایران به‌سوی پیوستن به نظم جهانی از طریق ایجاد خفقان و استبدادی است که ترکیبی از قوانین و تجربیات حاکمیتی دو نظام ارتجاعی گذشته را توأمان دارا است. هدف اصلی سند همانطور که در مقدمه‌اش آمده، ابتدا ایجاد ثبات یعنی همان کنترل و خفه کردن جامعه به‌وسیله نیروهایی که امروز در دستگاه‌ها و نهادهای جمهوری اسلامی مشغول جنایت و سرکوب مردم هستند، می‌باشد که بعد از فروپاشی رژیم به دستگاه‌ها و نهادهای نظام ملی تغییر نام خواهند یافت و در ادامه و در سایه چنین ثبات و امنیتی شرایط را برای احیای صنعت و سودآور کردن سرمایه‌ها با استفاده از نیروی کار فوق ارزان و به فقر کشیده شده موجود در جامعه فراهم کند.

این‌ها شاکله برنامه‌هایی هستند که رضا پهلوی و جریان راست برای بعد از سرنگونی رژیم در رؤیای خود می‌پرورانند. اما زمان و مکان تحقق چنین خیالاتی نیم‌قرن است که در جامعه ایران دگرگون شده و تغییر کرده است. جامعه ایران ۴۶ سال پیش نظامی که امروز رضا پهلوی و اعوان و انصارش در رؤیای بازگشت آن به هر معرکه و مضحکه رسواکننده‌ای متوسل می‌شوند را با خواست‌های انسانی و پایان‌دادن به هر گونه حاکمیت از بالا و مخصوصاً پایان‌دادن به حکومت‌ عقب‌مانده ارباب‌رعیتی پادشاهی سرنگون کرده و از آن زمان تا حالا برای به زیر کشیدن حکومت فوق ارتجاعی اسلامی در حال مبارزه و مشغول جنگی بی‌امان است.

این جامعه که در جریان انقلاب “زن، زندگی، آزادی” منشور مطالباتی ۲۰ تشکل کارگری و مدنی را از بطن خود در برابر منشور “جرج تاون” بیرون داد، اجازه تحقق یافتن رؤیاهای ارتجاعی و ضدانقلابی رضا پهلوی و جریانات راست و ناسیونالیست را نخواهد داد.

جامعه‌ای را که در مقابل ارتجاع از هر نوع آن ایستاده و زندگی به معنای کامل آن را می‌خواهد، نمی‌توان دوباره زیر یوغ بندگی برد.

به نقل از نشریه انترناسیونال ۱۱۴۱

اینرا هم بخوانید

زندانی سیاسی و عقیدتی بی قید و شرط آزاد باید گردد- زندان، شکنجه، اعدام ملغی باید گردد (بخش دوم)- امیرجواهری لنگرودی

a.javaher99@gmail.com در بخش اول مقاله با همین عنوان آورده‌ام: جان رفیق ما شریفه محمدی و …