درگذشت مرد شماره دو نظام، اصطلاح “پساهاشمی” را وارد ادبیات رسانهای و سیاسی کرده است. بحثها عمدتا متوجه انتخابات ریاست جمهوری و اثرات غیبت رفسنجانی در صفبندیهای جناحی و حیات سیاسی اصلاحطلبان است.
پشتیبانی هاشمی رفسنجانی از حسن روحانی در انتخابات ۹۲ نقش قاطعی در پیروزی رئیس دولت یازدهم داشت. یکی از مباحثی که پس از درگذشت غافلگیرکننده “استوانه نظام” به جریان افتاده، تاثیر غیبت او در صفبندیهای جناحی و آرایش نیروها در انتخابات ۹۶ است.
این روزها در بیشتر محافل رسانهای و سیاسی پرسشی طرح میشود که آیا فقدان هاشمی به ضرر روحانی و ریزش سبد آرای او در انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری تمام خواهد شد؟ آیا فوت رفسنجانی موازنه قوای سیاسی و اجتماعی در ایران را دستکم در جریان انتخابات بعدی تغییر میدهد؟ آیا کنشگری اصلاحطلبها تحت تاثیر این مرگ قرار میگیرد؟
انتخابات ریاست جمهوری در ۲۹ اردیبهشت ۹۶ برگزار میشود. اصولگرایان از مدتها قبل دورخیز کردهاند که روحانی نخستین رئیس جمهور تک دورهای نظام باشد؛ اما اردوگاه آنها دچار پراکندگی جدی است. اصلاحطلبان هنوز گزینهای برای عبور از روحانی ندارند اما معلوم نیست خود روحانی از سد تایید صلاحیت شورای نگهبان عبور کند.
محمد هاشمی، رئیس دفتر رفسنجانی در گفتوگوی مفصلی با “ایلنا” عنوان کرده که اگر برادرش در انتخابات ۱۳۹۲ رد صلاحیت نمیشد، ۳۰میلیون رای میآورد: «وقتی رد صلاحیت شدند، جریان تند عناوینی مانند کنترل هاشمی را به کار میبرد. آنها صلاح کشور را در این میدانستند که آیتالله هاشمی پیروز میدان نباشد از این جهت هم رد صلاحیتش کردند.»
محمد هاشمی افزوده که ثبتنام برادرش در آن زمان، موج جدیدی به راه انداخت که موجب پیروزی روحانی شد: «سال ۹۲ برای اولین بار در تاریخ انقلاب و انتخابات شاهد بودیم آیتالله از یک نفر نام بردند و صراحتا به مردم معرفی کردند. در هیچ زمانی ایشان این گونه گزینه انتخابی خود را معرفی نکرده بودند بلکه معیارها را میگفتند و ما از قرائتشان متوجه میشدیم منظورشان کیست.»
او عنوان کرده که اعلام رسمی رفسنجانی برای رای دادن به روحانی به دو دلیل بود؛ خواست مردم و این که در جبهه اصولگرا برخی از کاندیداها میگفتند هاشمی از ماست: «ایشان با این اعلام صریح شک و شبهاتی را که وجود داشت از بین بردند.»
سبد خالی اصلاحطلبان
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی، این برداشت را که یک جریان سیاسی با مرگ یک فرد، سرمایه خود را از دست بدهد، چیزی در حد فاجعه میداند: «این که اصولا نیرویی چشمش به حمایت این و آن باشد و از غیبت آنها از این حیث که ضربهپذیر شود نگران باشد، نیروی سیاسی کارآمدی نیست.»
خبرگزاری انتخاب از او پرسیده که آيا اصلاحطلبان با مرگ هاشمی رفسنجانی و ممنوع الفعاليت بودن خاتمی در عرصه سياسی دچار گرفتاری خواهند شد؟ عبدی معتقد است که اصلاح طلبان میتوانند با فوت رفسنجانی و پیشه کردن رفتاری درست، روی پای خود بایستند: «در باره آقای خاتمی هم به خلاف برداشت جاری به نظرم میرسد که اتفاق اخیر میتواند زمینهساز اقدامات مثبت نیز قرار گیرد فقط باید کوشید ظرفیت این زمینهها را فعال کرد.»
عبدی انتقاد میکند که سیاستورزی اصلاح طلبان در گذشته و حال ناقص و متکی به دیگری بوده و پیشنهاد میدهد که آنها ظرفیتهای خود را بالا ببرند و بازی مستقل در صحنه را فارغ از وابستگی به رفسنجانی یا روحانی تمرین کنند.
عبدی در به چالش کشیدن نقصانهای اصلاحطلبان و این که چه آلترناتیوی جز روحانی در انتخابات ۹۶ داشته باشند، گفته است: «اهدافی که روحانی در حال حاضر تامین میکند حتی بالاتر از سقف امکانات اصلاحطلبان است.»
او یادآوری میکند که مسئله اصلی در حال حاضر، بقا و ثبات کشور است و مسئله جناحی اصلاحطلبان باید این باشد که “اسب زین شده تندروها، این بقا و ثبات را نشانه گرفته است”.
فقدان عمود خیمه
صادق زیباکلام، استاد دانشگاه نیز این برداشت را نفی میکند که “عمود خیمه اصلاحطلبان” با فوت رفسنجانی از دست رفته باشد. او در توضیح نظرش به وبسایت فرارو میگوید: «هاشمی رفسنجانی بزرگترین میراثش برای نظام این بود که اعتدال و میانه روی را نهادینه کرد نه در قالب یک حزب، تشکیلات و سازمان که آن را بتوان منحل کرد یا رهبر آن را بازداشت؛ بلکه اعتدال را به عنوان یک جریان اجتماعی و سیاسی مطرح کرد و این دیدگاه و فلسفه آقای هاشمی نسبت به سیاست مستقل از آقای هاشمی، به حرکت خودش ادامه خواهد داد.»
زیباکلام افزوده که با دیدن مراسم تشیع جنازه رفسنجانی، در ارزیابی قبلی خودش نسبت به روحانی تجدیدنظر کرده است: «پیشبینی کرده بودم که به دلیل سرخوردگیها از عملکرد سیاسی و اجتماعی روحانی او در انتخابات ۹۴ حداکثر ۱۵ میلیون رای بیاورد اما با دیدن جمعیت جوانان متولد دهه شصت و هفتاد در مراسم آقای هاشمی به این نتیجه رسیدم که ای بسا رای ایشان از ۱۹ میلیون هم بالاتر برود و پدیده خرداد ۹۲ در اردیبهشت ۹۶ دومرتبه تکرار شود.»
زیباکلام که همواره از حامیان سرسخت رفسنجانی بوده میگوید: «معتقدم اصولگرایان تندرو که در زمان حیات هاشمی رفسنجانی به اصلاحات حمله میکردند همچنان به این حملات ادامه خواهند داد، اما اصولگرایان میانه رو مثل علی لاریجانی و باهنر و… اگر در گذشته به اصلاحطلبان حمله نمی کردند به علت شرم از حضور آقای هاشمی رفسنجانی نبود بلکه به این دلیل بود که خودشان اعتقاد به این روحیهها نداشتند.»
قطبی شدن انتخابات
اما آیا انتخابات ۹۶ چند قطبی خواهد شد؟ عباس عبدی میگوید به دلیل آن که هیچیک از دو جناح برنامه ایجابی قابل فهمی ندارند، چنین احتمالی بسیار اندک است: «اصلاحطلبان گمان میكنند كه چارهای جز حمايت از روحاني ندارند، در حالی كه بايد نگاهشان را به نحوی اصلاح كنند كه اين گزينه را نه از روی ناچاری كه آن را انتخاب خود بدانند. اصولگرايان هم دچار تشتت و پراكندگی هستند و قادر به اتخاذ هيچ راهبرد ايجابی نيستند و هنوز در شوک احمدینژادند و گروگان افرادی هستند كه خواب پوشيدن ردای رياستجمهوری را میبينند.»
عبدی در تبیین این که فضا دوقطبی نخواهد شد میگوید: «بخشی از اصولگرایان نگران قطبی شدن انتخابات و در نتیجه شکست خودشان هستند و قطبی شدن را به نفع روحانی میدانند.»
محمد هاشمی با اشاره به تفرقه اصولگرایان به خبرگزاری ایلنا گفته است: «اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری دیگر موفق نخواهند شد زیرا سایر جریانها اگر هر کدام برای خود ضریب نفوذی بالای ۲۰ درصد داشته باشند با ائتلافی که صورت میگیرد ضریب آنها به ۶۰ درصد میرسد که خود این امر پیروزی را برای آنان به ارمغان خواهد آورد. به جز ائتلاف، شما باید رأیهای خاکستری را نیز در نظر بگیرید که به خودی خود بسیار مهم هستند و مشاهده کردهایم که این آرا سرنوشت یک انتخابات را تغییر داده است.»رادیو آلمان