مندرج در ژورنال شماره ۷۸۳ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
سخنان رضا پهلوی در کنفرانس “محافظهکاری ملی” فوق راست در روز چهارشنبه ۱۹ تیرماه در واشنگتن، فقط نشانگر آرزوی بازگشت تاجوتخت توسط یک شاهزاده ناکام بود!
رضا پهلوی به مخاطبینش میگوید: ۴۵ سال پیش “ایران محل آزمایشی بود برای آنچه پدر فقیدم اتحاد نامقدس سرخ و سیاه – مارکسیسم رادیکال و اسلامگرایی رادیکال مینامید” و “این جبهه متحد مارکسیستها و اسلامگرایان میهن مرا فتح کرد” و امروز “نخبگان سیاسی” آمریکا نباید اشتباه افغانستان را تکرار کنند که “۷۰ درصد از پارلمان قبیلهای کشور پسا طالبانی خواستار احیای پادشاهی مشروطه ظاهر شاه بودند” ولی “آمریکا این خواست ملّی و این حق حاکمیت آنها را رد کرد”!
تصاویر وارونه از تاریخ، تبیینهای سطحی از تحولات مقطع انقلاب ۵۷، و بالاخره آرزوی سوزان بازگشت تاج و تخت در این سخنان موج میزند.
کافیست سری به خاطرات بازیگران اصلی دخیل در شکست انقلاب ۵۷ و عروج اسلام سیاسی بزنید تا متوجه شوید این اتحاد نامقدس سران چهار دولت فرانسه، آلمان، انگلستان و آمریکا، ارتش شاهنشاهی و جریانات اسلامی بود که در مقابل خطر پیشروی آن انقلاب و عروج قدرتمند چپ و نهایتاً به دستگرفتن قدرت توسط خود مردم، مسیر را برای اسلام سیاسی و تبدیلکردن خمینی به رهبر فراهم کرد. پیشتر هم سرکوب بیرحمانه جریانات چپ توسط دیکتاتوری سلطنتی، زندانی کردن و شکنجه و کشتار جوانانی که آرمانهای انسانی داشتند و باز گذاشتن دست آیتاللهها و آخوندها در مقابل نیروهای چپ زمینه را برای چنین تراژدی فراهم کرده بود.
رضا پهلوی در جریان انقلاب زن زندگی آزادی خیلی تلاش کرد به ژستهای سیاسیاش رنگ و بوی انقلابی بپاشد. اما آرزوی سوزان بازگشت تاج و تخت دست از سرش بر نمیداشت و بر نمیدارد. از درون چنین کشمکشی است که او یک روز “جمهوریخواه” است و روز دیگر پادشاهی خواه! و امروز آرزو میکند “نخبگان” آمریکا لابد با اتکا به سپاه و “روحانیت خوب”، گوادولوپ دیگری برپا کنند و این بار عمامه را از سر خامنهای بردارند و تاج بر سر رضا پهلوی بگذارند!
در بهترین حالت، رضا پهلوی، ایران دوران انقلاب زن زندگی آزادی و مردم پیشرو این انقلاب را با “لویه جرگه” قبیلهای پسا طالبانی عوضی گرفته است. به همین خاطر در آرزوی بازگشت گذشته در مقابل شوروشوق عمیق مردم به آیندهای آزاد و انسانی است. این صافوساده نمیگیرد!