مندرج در ژورنال شماره ۸۸۸ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
رضا پهلوی گفته است: “من بنا به خواست شما، آمادگی خود را برای هدایت تغییر و رهبری دوران گذار اعلام کردهام.”
اینکه رضا پهلوی اینبار با صراحت بیشتری برای رهبری دوران گذار اعلام آمادگی کرده است مربوط به انتخاب ترامپ است. ایشان بلافاصله به ترامپ پیام داد که “اکنون شما این فرصت را دارید که تاریخساز شوید” و خودش دچار این توهم شد که وقت تاریخسازی او نیز فرارسیده است.
رضا پهلوی با اعتصابات رو به گسترش کارگری، با تجمعات قدرتمند پرستاران، با بیانیههای صدها تشکل و فعال انقلاب زن زندگی آزادی، با تحرک چشمگیر دادخواهان و مبارزات شجاعانه زنان و زندانیان قوت قلب پیدا نکرد. چون اینها پیامی به او ندادهاند. ایشان مرد تحولات از بالا و از طرف بالاییهاست. اما جامعه از پائین انقلاب میکند نه از بالا! ایشان تاریخ و تاریخسازی را اشتباه گرفته است. قبل از آن نیز در منشور شش نفره خواهان “ادغام نیروهای سپاه در سایر نیروهای نظامی” شده بود و قبلتر از آن نیز گفته بود که همین سپاه است که باید از مرزهای میهن دفاع کند یا اگر قرار است با اسلام در بیفتیم بهتر است همین حکومت سر کار بماند. این درافشانیها آنهم در اوج انقلاب زن زندگی آزادی و در اوج رویارویی مردم با سپاه در خیابانهای کشور به حد کافی شایستگی ایشان برای رهبری مردم را نشان داده بود.
تحولات از بالا و تاریخسازی از بالا توسط ترامپ و سپاه تا ادعای رهبری بعنوان یک شاهزاده، جوهر درک ایشان از تاریخ است. در واقع تنها راه به قدرت رسیدن یک شاهزاده میتواند از چنین مسیری بگذرد. اما تاریخ از پایین ساخته میشود توسط همان فعالین و تشکلها و نیروهایی که با تلاشهای هر روزهشان دارند سیر تحولات را رقم میزنند و هزاران انسان خوشنام و لایق رهبری در میان آنها شکل گرفته است. ایشان به نظارهگری هم اشاره کرده است اما کسی “نظارهگری” را دامن میزند که از ترامپ انتظار تاریخسازی دارد.
دوران گذار و پس از دوران گذار را فعالینی یا حزب و سازمانی رهبری میکنند که قبل از هر چیز حساب خود را از سپاه و اسلام جدا کرده باشند و در مطالبات، بیانیهها، تلاشهای روزمره و فعالیتهای سازمانگرانه خود تغییرات بنیادی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را سرلوحه کار خود قرار داده باشند. چنین نیرویی قادر است از فشار جهانی به حکومت نیز بهره سیاسی لازم را ببرد.