رقصندگان در سالمرگ خمینی – کیوان جاوید

نشریه ژورنال شماره ۱۰۵۷ – فایل پی دی اف – ویژه تلفن همراه

همزمان با سالمرگ خمینی، گروهی از مردم در اصفهان با شادی و دست‌افشانی، ترانه “ای دل بلایی دلبر” را همخوانی کرده‌اند.

خمینی که آمد ایران یک‌پارچه عزا و تاریکی و تباهی شد. انگار یک طاعون سیاه سایه شومش را به هر سو کشیده باشد. خمینی که آمد دنیای زنان به جهنم تمام‌عیاری تبدیل شد؛ انگار خودِ خدا پا روی زمین گذاشته باشد و شخصاً زنان را به جرم و گناهِ زن بودن مجازات کند.

خمینی که آمد همه آن مقدار شادی کمی هم که بود زیر تازیانه اسلام رخت بر بست و لباس عزا و ماتم اسلامی پیکر جامعه را پوشاند.

خمینی که آمد دریاها در پشت حجاب اسلامی محصور شدند و جوانان در جنگ به خون نشستند و کفتار فقر منقار خونینش را بر تن مردم بیشتر از گذشته فروبرد.

خمینی که آمد زندان‌ها بیشتر از گذشته از ده‌ها هزار زندانی سیاسی انباشته شد؛ اعدام‌ها در ابعاد خیره‌کننده‌ای گسترده‌تر شد و خنده بر لب‌ها خشکید و غم و اندوه داستان زندگی مردم شد.

خمینی که آمد ساواما جای ساواک نشست و همه جای جامعه تبدیل به یک دادگاه صحرایی شد. بی‌خدایی با مرگ پاسخ گرفت و باور نداشتن به دین رسمی با عقوبتی جا نفرسا همراه شد.

هر چند هنوز بازماندگان و وارثان خمینی بر کشتیِ ‌شکسته حکومت اسلامی آویزانند، اما صحنه در ابعاد باورنکردنی ای به نفع مردم و به ضرر جانیان اسلامی تغییر کرده است. زنان در اوج مخالفت با حکومت اسلامی در میدان مبارزه حضور پُر رنگی دارند؛ اسلام سکه یک پول شده است و آنکه از سایه خود وحشت دارد حامیان و پاسداران سینه‌چاک حکومت‌اند.

آنها که حضور خمینی در رأس قدرت را به چشم دیده‌اند، دنیایی را به چشم دیده‌اند که هیچ کابوسی با آن برابری نمی‌کند. حالا اما آن سال‌های یکه‌تازی حکومت دود شده و به هوا رفته است. چه کسی باور می‌کرد در سالمرگ خمینی مردم در ایران بزنند و برقصند و شادی کنند. این شادی و جشن علنی، نتیجه پیشروی مردم و زبونی روزافزون حکومت است. این فضای شادی آفرین را عمومی‌تر کنیم. باشد که بر گور حکومت اسلامی اینچنین زیبا و شادمانه برقصیم و آزادی و برابری را جشن بگیریم. به امید آن روز.

اینرا هم بخوانید

دست جانوران اسلامی از زندگی سگ‌ها کوتاه – رضا درویش

نشریه ژورنال شماره ۱۰۵۶ – فایل پی دی اف – ویژه تلفن همراه به گزارش …