نشریه ژورنال شماره ۱۱۲۴– فایل پی دی اف – ویژه تلفن همراه
در روزهای اخیر، اجرای هنری یک ژیمناست و اینفلوئنسرِ بوسنیایی-هرزگوینی در ترکیه که بر روی میلهای با پرچم ترکیه اجرا شد، واکنش شدید مقامات این کشور را به همراه داشته است. مقامات ترک این عمل را «توهین به پرچم» خوانده و به دنبال بازداشت این هنرمند هستند.
باید پرسید چرا یک قطعه پارچه باید تا این اندازه تقدس یابد که یک حرکت هنری تبدیل به جرم شود؟ جالب آنکه اینفلوئنسر در دفاع از خود تأکید کرده است: «تمام ترکهایی که آن روز در آنجا حضور داشتند، از رقص او شگفتزده شده بودند.» این واکنش مثبت مردم عادی در تضاد کامل با حساسیت افراطی دولت است که نشان میدهد مسئله نه «احترام به پرچم»، بلکه کنترل صداهای متفاوت و سرکوب آزادیهای فردی و اجتماعی است.
اعتقاد به مقدس بودن پرچم، به همان اندازه پوچ است که باور به تقدس هر موضوع موهومی دیگر که توسط ادیان و ایدئولوژیهای گوناگون ساخته و به مردم تحمیل شدهاند.
تاریخ پرچمها، نه تاریخ صلح و همزیستی، بلکه تاریخ جنگهای خونین، استعمار، فاشیسم و ناسیونالیسم افراطیست. هر پرچم نماد برتریطلبی یک ایدئولوژی بر دیگری بوده و معمولاً به قیمت تحقیر، سرکوب یا نابودی «دیگری» برافراشته شده است. پرچمها بیشتر از آنکه نماد وحدت باشند، نماد نزاعهای قدرتاند.
استفاده مقامات دولتی ترکیه از مفهوم «توهین به پرچم» برای سرکوب آزادی بیان و ادامه سیاستهای دیکتاتوری است که در سالهای اخیر در ترکیه گسترش یافتهاند. هر بار به بهانهای – یک نقاشی، یک پست اینستاگرامی، یا حالا یک رقص – سعی در خاموشکردن صداهای متفاوت دارند.
همین روند در آمریکا با سیاستهای فاشیستی ترامپ نیز دیده شده است، جایی که تصویب قوانین منع توهین به پرچم، گامی دیگر در راستای محدودسازی آزادیها و ترویج ناسیونالیسم و فاشیسم ضد انسانی است. این اقدامات نه تنها نشانه قدرت، بلکه بیانگر هراس حکومتها از هنر، نقد و آزادیهای اجتماعی هستند.
باید در مقابل تمامی این ارتجاع ایستاد و در دفاع از آزادی بی قید و شرط بیان که نقد هر نوع “مقدسات” بخشی از آن است به شکل متحدانه اعتراض کرد و سازمانهای مردمی را بر علیه این تعرضات سازمان داد.