روزنامه شرق:روزي روزگاري مرتضوي
برخورد سعيد مرتضوي و مجلس بيش از هر زماني به مجلس نهم ختم ميشود. همان روزهاي جولان در سازمان تأمين اجتماعي و تخلفهاي پيدرپي. همان روزهاي موسوم به ماهعسل احمدينژاد، سعيد مرتضوي و بابک زنجاني.
آن روزها نرخ اعتراض به تخلفهاي سعيد مرتضوي در سازمان تأمين اجتماعي گران بود. مرتضوي با دستور محمود احمدينژاد رئيس سازمان تأمين اجتماعي شده بود و همان روزها عدهاي برايش در بهارستان کف ميزدند و هورا میکشیدند و در حمايتش امضا جمع ميکردند. بااينحال نمايندگاني هم در آن بزنگاه تأييدها و تشويقها، شجاعانه عليه فساد و تخلف در تأمين اجتماعي ايستادند؛ اما واقعيت اين بود که کمتر کسي جرئت اعتراض داشت و مرتضوي بر اسب تخلف ميتاخت. آنقدر پيش رفت که ماجرا به تهاتر با بابک زنجاني رسيد و معامله پُرداستان 138 شرکت مهم تأمين اجتماعي.
عبدالرضا عزيزي، نماينده شيروان در مجلس نهم [رئيس کنوني کميسيون اجتماعي مجلس دهم]، آن موقع در حمايت از سعيد مرتضوي امضا جمع ميکرد. آن هم در شرايطي که مرتضوي رئيس تأمين اجتماعي بود و عزيزي مسئول نظارت مستقيم بر آن. عزيزي آن روزها توانست امضاي موافق 164 نماينده مجلس را بگيرد؛ امضاهايي در حمايت از سعيد مرتضوي. همان روزها خبرنگار روزنامه بهار از او پرسيده بود «مرتضوي پيچ کهريزک و تأمين اجتماعي را رد کرده؟» و عزيزي پاسخ داده بود «اين پيچ که چه عرض کنم، دکتر مرتضوي صد تا پيچ ديگر را هم رد ميکند». حالا گويا برخلاف خوشبيني عزيزي، اين بار دکتر مرتضوي پيچ کهريزک را بهخوبي رد نکرده و مستقيم از ويلايي در شمال به اوين هدايت شده است.
نطق آتشين دهدشتي
22 آذر 94. حسين دهدشتي، پشت تريبون نطق تند و تيزي عليه مرتضوي و بابک زنجاني دارد. بهويژه نوک پيکان حملهاش به سوي مرتضوي است. به گفته او يکي از موارد اتهامي سعيد مرتضوي «معامله» با بابک زنجاني در قالب شرکت سرمايهگذاري تأمين اجتماعي، شستا، است. سعيد مرتضوي در زمان رياست خود بر سازمان تأمين اجتماعي ۱۳۸ شرکت و کارخانه مرتبط با شستا، شرکت سرمايهگذاري تأمين اجتماعي را به بابک زنجاني «واگذار» کرده است.
در گزارش تحقيق و تفحص از سازمان تأمين اجتماعي مورخ آذر ۱۳۹۲ بابک زنجاني متهم شده است که بخشي از کارخانجات شرکت سرمايهگذاري تأمين اجتماعي، شستا، با ارزش بيش از ۵۰ هزار ميليارد تومان را به يکسوم قيمت و تنها با پرداخت مبلغ ۱۷ هزار ميليارد تومان، آن هم به صورت چک تضميني، خريداري کرده است. آن روزها حسين دهدشتي، رئيس کميته تفحص از سازمان تأمين اجتماعي بود. او سعيد مرتضوي را به دادن «پنج چک به مبلغ ۴۰۰ ميليارد ين ژاپن» به بابک زنجاني متهم کرد. او به مرتضوي زنهار داده بود که اگر تکذيب کند، شماره و تاريخ صدور چکها را اعلام خواهد کرد.
حسين دهدشتي را در مجلس نهم به استواري در برابر تخلفها و فساد میشناختند. دهدشتي آن روزها رئيس کميته پيگيري پرونده تأمين اجتماعي و بابک زنجاني در مجلس نهم بود. در مصاحبهاي درباره شباهتها و تفاوتهاي زنجاني و مرتضوي به «شرق» گفته بود که «مرتضوي را در گفتوگوهاي نزديک کمي دستپاچه ديده؛ اما زنجاني به روايت او با اعتمادبهنفس و با آرامش در جلسههاي کميسيون حاضر ميشده، اعتمادبهنفسي که بدونشک از اعتماد او به شبکه حمايتياش ناشي ميشد. بااينحال گاهوبيگاه مرتضوي از اطلاعات تيم تفحص متعجب بوده؛ چه آنجا که به ديدار زودهنگام کميته تفحص با زنجاني و گرفتن يکسري اطلاعات از او اشاره ميشود و چه آنجا که نمايندگان از او درباره دلايل بذلوبخششهاي مالي کانون نخبگان عدل تهران ميپرسند، انجمني که مرتضوي نايبرئيس آن بوده و در دوره مديريتش کمکهاي زيادي به همين خيريه صورت گرفته است».
84 هزار برگ سند در پرونده تفحص
گزارش تفحص از سازمان تأمين اجتماعي ٨٤ صفحه و بيش از ٨٤ هزار برگ مستند ضميمه داشت. نمايندگان در بندهاي پاياني اين گزارش جمعبندي خود درباره تفحص را خطاب به مسئولان نوشتند که «در بخش درمان و بخش فني و درآمد حتي يک بررسي ساده از سوي هيچ دادگاهي صورت نگرفته يا دستکم به اطلاع نمايندگان نرسيده. تخلف مندرج در گزارش مربوط به شرکتهاي سرمايهگذاري خانهسازي ايران، شرکت شستا، املاک و مستغلات سازمان تأمين اجتماعي، مؤسسه فرهنگي-هنري آهنگ آتيه و بانک رفاه کارگران است و پرسش بهعملآمده اقدامنشده مانده. نکته تأثربرانگيز اينکه حتي پروندههاي بخش فني به کارشناسان يا مقامهاي ذيربط ديوان عدالت اداري ارجاع نشده». هنوز نتيجه نهايي حکم سعيد مرتضوي در پرونده تأمين اجتماعي مشخص نشده؛ پروندهاي که بيش از هر زمان ديگري نام او را در کنار نام بابک زنجاني قرار داد. بااينحال حسين دهدشتي در نطق کوبندهاي – آذر 94 – در صحن علني مجلس نهم به اصل ماجرا تاخت و اينکه «چرا نبايد دادگاهي تشکيل شود و آقاي احمدينژاد پاسخگوي انتصابات و قانونگريزيهاي عديدهاش باشد؟».
کنايه دهدشتي به انتصاب مرتضوي بهعنوان رئيس سازمان تأمين اجتماعي بود؛ سازماني که در دوره مرتضوي بيش از هر زمان ديگري حياطخلوت تخلفهاي پياپي شد. اين عضو کميته پيگيري پروند بابک زنجاني در مجلس نهم آن روز در بهارستان فرياد زد که «زنجاني با صحبتهاي خود سيستم قضائي و امنيتي را به سخره ميگيرد و مرتضوي در دادگاه همچنان تصور ميکند قاضي است، با محافظِ مسلح وارد دادگاه ميشود و به جاي اينکه دادگاه وقت دادرسي تعيين کند، ايشان براي دادگاه تعيين وقت ميکند. او چه فرقي با ساير متهمان دارد؟ مگر نه اين است که در پيشگاه قانون همه با هم برابرند؟ نکند خداي نکرده سابقه قاضي و دادستان بودنش در برخورد قوه قضائيه با او تأثير گذاشته است؟».
روايت دهدشتي از يک جلسه خصوصي آقايمرتضوي وقتي در جايگاههاي خاصي قرار داشته و در مناصب خاصي بوده، خيلي مقتدرانه حکم ميداده اما زمانيکه ما ايشان را خواستيم تا توضيحاتي درباره ابعاد پرونده تأمين اجتماعي ارائه دهد، واکنشها عجيب بود. جلسه ما در واقع يکجلسه خيلي راحت بود (نه اينکه سيستم امنيتي باشد) اما ايشان بهشدت ميترسيد. يعني بهشدت خودش را باخته بود و اين نکته در ذهن من ثبت شد. ايشان مدام توجيه ميکرد. هيچ مستنداتي نداشت و فقط صرفا مسائل مطرحشده را رد ميکرد و کامل خودش را باخته بود. من اصلا تعجب کردم که چنين شخصيتي اينطور در يک جلسه ساده برخورد ميکند، واقعيتش را بخواهيد دلم هم برايش سوخت.يکشنبه سياه
يکشنبه سياه بهارستان از ياد مجلسيها نخواهد رفت. استيضاح شيخالاسلامي، وزير کار وقت دولت احمدينژاد در دستور کار صحن علني مجلس بود. احمدينژاد از صبح همان روز تهديد کرده بود که فيلمي را به نمايش خواهد گذاشت و عاقبت بگم بگمها را در يک سکانس عجيب به نمايش گذاشت. دستور داد تا اتاق فرمان فيلمي را پخش کنند. نه صحبتها قابلفهم بود و نه تصاوير چندان گويا. احمدينژاد آن روزها در جريان دفاع از وزير خود با پخش فيلمي ادعا کرد که اين استيضاح يک نوع انتقامگيري است. او فيلم مخفيانه ضبطشدهاي نشان داد که از قضا صداي واضحي هم نداشت. احمدينژاد متن پيادهشده فيلم را تا انتها براي نمايندگان مجلس در جلسه علني خواند. در آن گفتوگو بارها نام بابک زنجاني به ميان آمده بود.