زنگ خطر انقلاب بالفعل! مهران محبی

کارگر کمونیست 768

بحران گرانی و تورم در جامعه، سران جمهوری اسلامی را در گرداب خود گرفتار کرده و هیچ راه حلی برای آن ندارند. کنترل اوضاع به کلی از دستشان در رفته و در باطلاق بی حاصلی و بی نتیجه بخش بودن هر تدبیر و اندیشه ای که به مخیله شان خطور می کند دست و پا می زنند.

باند تندروها مدام بر فشار خود بر پزشکیان و دولت اش می افزایند که برای کاستن از خشم و اعتراض مردم کاری کند. او را مجبور و مأمور کرده اند تا به میان مردم برود و هر طور شده و با هر چرب زبانی و با هر ریاکاری ای که استعداد و هنرش را دارد جامعه را به مدارا با حکومت ترغیب کند. زنگ خطرها، خطری جدی تر و غریب الوقوع را اعلام می کنند. قبلا در میان سران رژیم چه اصلاح طلب و چه اصولگرا کم نبودند که بارها و بارها از خطر شورش گرسنگان حرف زده و زنگ هشدارباش به خودشان را به صدا در آورده بودند، اما تازگی مکارم شیرازی از مراجع تقلید معروف به سلطان شکر هشدار متفاوتی داده و گفته است که اگر نارضایتی ها ادامه پیدا کند، منتهی به انقلاب خواهد شد!

تفاوت این هشدار مکارم شیرازی با هشدارهای گذشته آیت الله ها و مقامات حکومتی در این است که زنگ خطر سرنگونی حکومتشان را در نتیجه ادامه شرایط موجود به صدا در آورده است. تا حالا هیچیک از حکومتی ها به این صراحت خطر انقلاب را گوشزد نکرده بودند و نمی خواستند که واژه انقلاب حداقل در محاورات خودیها معمول شود و برای تشریح عمق نارضایتی عمومی واژه ای بییش از شورش بر زبان نمی آوردند. چون شورش از نظر لغوی و همچنین در تفکر و ادبیات سیاسی طبقه حاکمه (برخلاف دیدگاه انقلابی طبقه کارگر که اعتراضات و شورش های اجتماعی وتداوم آنها  را نقطه شروع و نهایتا پیروزی انقلاب می داند) به معنای یک حرکت اعتراضی و عصیانی مقطعی و غالبا قابل کنترل است که هدف سرنگونی یک سیستم را در خود معنی نمی کند. ولی انقلاب به معنای سرنگون ساختن یک نظام است. به همین دلیل تا حالا برای سران رژیم استفاده از واژه شورش قابل تحمل تر و به خیال خود کم خطرتر بوده و آن را بکار برده اند.

تا پیش از این، آخوندهای کله گنده و سران حکومت هشدار می دادند که اگر جمهوری اسلامی ساقط شود، مردم همه آنها را به دریا خواهند ریخت. ولی حالا از وقوع انقلاب در صورت ادامه شرایط موجود و ادامه اعتراضات مردم به وحشت افتاده هشدار می دهند. و این اعتراف  یعنی برخلاف گذشته که فکر میکردند هنوز خطر انقلاب و سر به نیست شدنشان به دست مردم زیاد “دم دست” نبود، امروز شرایط برای انقلاب روزبروز مهیاتر می شود.

به خاطر همین است که “فهمیده ترهای” حکومت از هر طرف بر کسی مانند پزشکیان فشار می آورند تا هر طور شده و با هر خاکی که توی سرش می ریزد مردم را فریب و به آرامش بکشاند. تحت همه این فشارها پزشکیان بیچاره نیز به هر دری می زند و در بر رویش بسته است. هر اندازه در برابر مردم مظلوم نمائی و ابراز التماس می کند و مانند آنچه در حاشیه سفر به خوزستان بیل در دستش گرفت و نقش کارگر ساختمانی را بازی کرد تا ریاکارانه و عوامفریبانه “رل” خودمانی و مردم دار بودن را بازی کند و از طریق تحریک احساسات نوع دوستانه، مردم را راضی به پذیرش باز هم افزایش قیمتها از طریق بالا بردن قیمت بنزین کند، نتیجه ای حاصل نمی شود.

پزشکیان همه راه ها و شیوه هائی که فکر می کرده ممکن است برای فریب مردم کارساز باشد را تجربه کرده و به بن بست خورده است. پاسخ آه و ناله و گله مندی اش در مراسم به اصطلاح گرامیداشت روز دانشجو که می گفت به هر چیزی که می خواهیم دست بزنیم، می گویند دست نزنید و خواهان کمک همه مردم (موافقت مردم با افزایش قیمت بنزین) شد را با گسترده تر شدن اعتراضات به گرانی و تورم گرفت. او هم مانند همه سران جنایتکار جمهوری اسلامی می داند که بر چه دریائی از خشم و نفرت عمومی قرار گرفته اند و هر حرفی که بزند و هر به اصطلاح دیداری با مردم داشته باشد، با اعتراض و تنفر مردم روبرو خواهد شد.

این بیچاره با درک واقعیت انزجار عمیق جامعه از رژیم و سران آن، حدودا دو هفته پیش گفته بود جرأت نمی کند به میان مردم برود و حرف بزند و چند روز بعد هنگام سخنرانی اش در همین سفر به خوزستان که شدیدا با شعار اعتراضی “بیکاری، بیکاری” انبوه بیکاران خوزستان استقبال شد، عملا ثابت شد که روبرو شدن سران رژیم با مردم جرأت می خواهد.

جمهوری اسلامی هیچ راهی برای کاستن از دامنه و عمق اعتراضاتی که حالا آیت الله ها و سرانش هم به نتیجه قطعی رسیده اند که به انقلاب منتهی می شود، ندارد. پاسخ درخواست ها و التماس های سران رژیم که امروز از زبان پزشکیان و هیئت دولت اش جاری می شود را سالهاست که کارگران و معلمان و بازنشستگان داده اند.

مردم اجازه نخواهند داد با افزایش قیمت بنزین، فقر و فلاکت ناشی از گرانی بر زندگیشان عمیق تر شود و اگر چنین ریسکی از سوی رژیم انجام گیرد با اعتراضات و به قول سران رژیم با شورش های عظیم تر گرسنگان روبرو خواهد شد.

پزشکیان باید به بودجه هائی که برای پروراندن تروریست های نیابتی اختصاص داده شده ، به پول هائی که برای ماشین سرکوب و کشتار و حوزه های علمیه و دیگر مراکز خرافه پراکنی و ده ها و صدها مؤسسه و بنیاد ارتجاعی هزینه می شود و به پول هائی که از راه دزدی و اختلاس به جیب دزدان و غارتگران حکومتی و وابستگانشان سرازیر می شود، دست بزند.

این اولین خواست مردم است و سپس و خواست اصلی مردم سرنگونی حکومت به خاطر بیش از چهار دهه ارتکاب به انواع جنایات است. مردم برای بقاء و برای برخورداری از رفاه و آسایش و آرامش راهی غیر از انقلاب و سرنگون کردن جمهوری اسلامی ندارند و سالهاست بخصوص طی بیش از دو سالی که از شروع انقلاب 1401 می گذرد در این جهت مبارزه می کنند و پیش می روند.

اینرا هم بخوانید

رژیم اسلامی و اخلاق پزشکی – رضا درویش

مندرج در ژورنال شماره ۹۳۸ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …