سخنان تکاندهنده جعفر عظیم زاده در مورد خطر فاجعه کرونا در زندانها, جعفر عظیم زاده صدای همه زندانیان

جانیان اسلامی با مخفی کردن حقایق و اخبار آن و بی اطلاع نگاه داشتن مردم، با ادامه پروازهای ماهان به چین در حین گسترش این بیماری خطرناک و با عدم در دستور گذاشتن هرگونه اقدامات پیشگیرانه از گسترش دامنه آن عامل شیوع کرونا در ایران هستند. و امروز در حالیکه دامنه شیوع کرونا هر روز گسترده میشود، با مقاومت حکومت در برابر تعطیلی کارخانجات و محیط های کار و ادامه بازداشت زندانیان این بیماری میرود که به یک فاجعه انسانی تبدیل شود. روح اله مردانی دانشجوو معلم زندانی سابق در رابطه با وضعیت فاجعه بار زندانها گفتگویی با جعفر عظیم زاده از چهره های شناخته شده کارگری در بند هشت زندان اوین دارد. صحبت های جعفر عظیم زاده در این گفتگو گوشه ای از حقیقت تاسف بار و تکاندهنده ای که در زندانها میگذرد را بیان میکند. صحبت های عظیم زاده حرف دل همه زندانیان است. صحبت های او بیان نگرانی همه خانواده ها و مردم ایران است. کمپین برای آزادی کارگران زندانی با تلاش محمد کاظمی عضو این کمپین و پیاده کردن متن این گفتگو و ترجمه آن به انگلیسی و ارسال آن به سازمانهای کارگری و نهادهای انساندوست در سراسر جهان تلاش دارد که این صدا را جهانی کند. ما را در جهانی کردن این صدا یاری دهید.
کمپین برای آزادی کارگران زندانی
Shahla.daneshfar2@gmail.com
http://free-them-now.com/
٢٢ مارس ٢٠٢٠، ٣ فروردین ٩٩


مصاحبه روح اله مردانی دانشجوو معلم زندانی سابق با جعفر عظیم زاده پیرامون شرایط خطرناک زندانها و اظهارات سخنگوی قوه قضاییه.
روح الله مردانی : وقت شما بخیرآقای عظیم زاده.
جعفر عظیم زاده: ممنونم آقای مردانی. شما خوب هستید؟
مردانی: خیل متشکرم. جناب آقای عظیم زاده! شما اخیرا در بیانیه اتان به اتفاق سه زندانی دیگر به نامهای آقایان اسماعیل عبدی، امیر سالار داودی و مجید آذرخیز به شیوع گسترده ویروس کرونا درکشورو به تبع آن در زندانها اشاره داشتیِد. و هم چنین در خصوص مخاطرات جدی و غیرقابل جبران هرگونه کوتاهی و مانع تراشی مسولین قضایی وزندان که باعث اطاله زمانی دراعزام زندانیان به مرخصی میشود را گوشزد نموده اید. و مسئولیت عواقب آنرا متوجه حاکمیت دانستید. اگر ممکن است دراین زمینه توضیحات بیشتری بفرمایید.
جعفر: آقای مردانی واقعیت امر این است که زندانی به معنای واقعی هیچ گونه اختیاری از خود ندارد که بخواهد با امکانات خودش و یا با میل و اراده خودش درعدم مبتلا شدن به کرونا ویا در گسترش این ویروس درزندان نقشی داشته باشد. شماها که دربیرون زندان هستتید بخوبی میتوانید در خانه تان را ببندید و از خودتان محافظت نمایید. میخواهم بگویم که کسانی که درزندان هستند مطلقا چنین امکانی را ندارند و همه راههای ورود کرونا به زندان باز است و هیچگونه تجهیزات پزشکی هم وجود ندارد. اجازه بدهید در اینجا من به یک نکته ای اشاره بکنم. من اگردراینجا بواقعیت هایی اشاره میکنم مربوط به زندان اوین بند ۸ است. ممکن است در بندهای دیگر شرایط بدتر باشد. من درواقع درموقعیتی که خودم و دیگرزندانیانی که دراینجا هستند صحبت میکنم. درباره ورود کرونا به زندان مثلا در همین بند هشت ۲۲ نفر کادر پرسنل داره که روزمره وارد زندان میشوند واینها براحتی میتوانند ویروس را به زندان منتقل بکنند. ویا مراجع قضایی که زندانیان را ازاینجا مثلا برای تجدید نظر و یا بازجویی میبرند. این ها موقع برگشت با محیط برون در ارتباط هستند که خود میتوانند ناقل ویروس باشند. و یا مثلا بهداری زندان. ما یک بهداری داریم که دربند ۷ هست که به اسم بند اشرار معروف است که اخیرا آقایان حدود ۳۰۰یا ۴۰۰ نفر را از بیرون و یا از اگاهی وارد زندان کردند. این زندانیان بهمان بهداری میروند که زندانیان بند ۸ میروند. هفته پیش که یکی از دوستان رفته بود به بهداری میگفت که یکی ازهمین زندانیان همیطوری در وسط سالن افتاده بود و خودش را خراب کرده بود. بهمین خاطر ویروس میتواند براحتی منتقل بشود. البته راه ها ی دیگری هم برای انتقال ویروس وجود داره ؛ مثلا از طریق کارگران آشپزخانه، نانوایی، ویا کارمند ان مدد کاری که بزندان رفت و آمد دارند. بهرحال هیچکدام ازاین راه ها قابل محدود کردن نیست و اختیارش هم دردست زندان نیست. ازطرف دیگرواقعیت این است که اگراین ویروس بیا ید درداخل زندان بسرعت میتواند گسترش پیدا کند. مثلا همین سالن ما با گنجایش ۷ اطاق ۲۰ متری و دوتا اطاق کوچکتر الان ۸۰ نفر هستیم که در راهرویی به عرض یک مترونیمی قدم میزنند که امکان این اینکه از هم فاصله بگیرند اصلا وجو د ندارد که درآن ویروس براحتی از طریق تنفس قابل انتقال هست. در این اطاق حدود ۷ ، ۸ وبعضا ۱۱ نفر زندگی میکنند که همه از وسایلی نظیر دوش، فلاسک چایی و اسکاچ ظرفشویی، سماور، سینک ظرفشویی مشترک استفاده میکنند. خلاصه اینکه هیچ راهی برای جلوگیری از انتقال ویروس وجود نداره حتی اگر بخواهند ما را با ماسک و ضدعفونی کردن محافظت کنند که نمیکنند.
دراینجا باید به اطلاع شما و عموم برسانم الان که ۲۶ روز ازاعلام رسمی شروع ویروس کرونا میگذارد و برخلاف آنچه که دربیرون زندان این آقایان ادعا میِکنند که ما مراقب زندانیان هستیم چنین مراقبتی وجود ندارد. دراین مدت فقط دوتا ماسک به زندانی داده شده و دوجفت دستکش. ماسکهایی که داده شده ماسکهایی است که برای گرفتن گرد وخاک از آنها استفاده میشود و با سطح بسیار نازل. دراین مدت هم چنین فقط دوبارآنهم جلوی درها و راه روها را مثلا ضد عفونی کرده اند که صدای خیلی از بچه ها درآمده بطوریکه یکی از بچه ها جلوی آنها را گرفت و اعتراض کرد که این چه هست که میپاشید. این که آب است! تازه با توجه به آنچه که قبلا اشاره کردم با توجه به زندگی مشترک زندانیان، در زندانها اگر تمام مراقبتها هم صورت بگیرد مطقا نمیشود جلوی شیوع ویروس را گرفت.
مساله دیگر این است که درزندانها هیچگونه مراقبتهای پزشکی وجود ندارد. زندانی ها باید خودشان کیسه زباله سطل اشغال را تهیه کند؛ بهداری مدتهاست که قرص سرما خوردگی ندارد که به زندانی بدهد، آنوقت چگونه چنین سازمانی میتواند درمقابل شیوع بیماری کرونا از زندانیان محافظت بکند. هیچگونه تسهیلات پزشکی دراینجا وجود نداره. هیچگونه کادر پزشکی که بطور دایم در بهداری مستقر باشد دراینجا وجود ندارد.
من دراینجا میخواهم این هشدار را بمعنی واقعی کلمه بدهم که زندانی دراینجا دچار سوء تغذیه هست. خود شرایط روانی زندان سیستم ایمنی زندانی را بشدت پایین آورده است. از آنجاییکه راههای سد کردن ورود بیماری به زندان وهم چنین راههای جلوگیری از شیوع بیماری درزندان اصلا وجود ندارد. و ازآنجاییکه بدن زندانی بشدت ضعیف هست (میخواهیم بگویم وا ین فقط یک ادعا نیست؛ پزشکان وافکار عمومی میتوانند دراین مورد اظهار نظر بکنند) اگر ویِروس وارد زندان شود با تلفات ۷۰- ۸۰ درصدی زندانیان مواجهه خواهیم شد. با یک کشتار عظیمی مواجه خواهیم بود. واین خطری است که زندانها را بشدت تهدید میکند. و آقایان دراین ۲۵ روز گذشته هیچگونه اقدامی نکرده اند. و اگر من میتوانم دراینجا با شما صحبت کنم آنرا به حساب اتفاق و شانس میگذارم . چرا که راههای جلوگیری از ورود ویروس وجود ندارد، راه درمان وجود ندارد. بدن زندانی ضعیف است وهمین الان که من باشما صحبت میکنم ممکن است که ویروس ورود شده باشد که درآن صورت به یک فاجعه عظیمی تبدیل خواهد شد که متاسفانه مسولین زندان، قوه قضائیه و مسئولین جمهوری اسلامی درمقابل آن سکوت کرده اند و حتی تبلیغات میکنند که ما امکانات داخل زندان برای مقابله با شیوع ویروس را داریم. دراینجا ایِنقدر وخیم است که طبق قانون زندان زندانی باید برود با پول خودش دارو بخرد.
مردانی: گفته شده که بزندانیان سیاسی مرخصی داده شده و حتی سخنگوی قوه قضایه ادعا کرده است که شرایط زندانیان سیاسی بهتر از زندانیان عادی است. ممکن است بفرمایید وضعیت مرخصی بچه ها به چه صورت است.
عظیم زاده: ببینید آقای مردانی حقیقت این است این ادعایی که میکنند که به زندانیان سیاسی مرخصی داده اند مانند ادعا های دیگری است که درمورد اداره امورمملکت درعرصه های مختلف میکنند. واقعِیت این است که مرخصی درطول ۲۵ روز گذشته تماما به کسانی داده اند که پائیز سال گذشته آنها را به زندان آورده اند و به احکام شش ماه ویک ساله محکوم شده اند. و عده کمی از این ها تا آنجایکه به بند ما مربوط میشود احکام دوسال ونیمه و سه سال ونیمه داشتند و۹۰ درصدشان دو سه ماهی از احکامشان باقی نمانده بود. این آقایان مطلقا به کسانی که در خارج از زندان فعال یک عرصه معینی بوده اند مثل فعالیت حقوق بشری که فعالیت صنفی و مدنی وسیاسی روتین درآن عرصه داشته اند، مرخصی نداده اند. و تعداد چنین فعالینی که به مرخصی رفته اند از تعداد انگشتان یک دست کمتراست که البته من دراینجا نمیخواهم اسامی آنها را ذکر کنم. به این معنی میخواهم بگویم که این دروغ بزرگی است که ادعا میشود که به زندانیان سیاسی مرخصی داده شده است. آن دسته اززندانیان که به مرخصی رفته اند آنها را به داخل زندان آورده بودند و قرار بود که مشمول عفو شوند که مسله عفوشان به مسله کرونا مقارن شد. آنها ازاین مسله استفاده کرده و ادعا کردند که ما به زندانیان سیاسی مرخصی داده ایم.
اما درمورد ادعای سخنگوی قوه قضائیه. این ادعا ازنظر من مطلقا واقعیت ندارد. دراینجا جا دارد به این مسله نیز که یاد رفت، اشاره کنم که امروز به تمام اختلاس گران، دزدان و غارت گران بلا استثنا مرخصی داده اند و اینها بیرون هستند. البته ما ناراحت نیستیم که این ها بیرون هستند. و ما ازاین مسله خوشحالیم. برای اینکه اینجا شرایط وحشت مرگ بخاطر ویروس کرونا درزندان حاکم است و این حق همه انسانها است که دراین شرایط از آنها محافظت شود. این وظیفه سازمان زندانها و قوه قضائیه هست که از جان همه آدم ها چه آنهاییکه قتل کرده اند چه آنهاییکه اختلاس کرده و چه زندانی سیاسی مواظبت کند. ولی واقعیت این است که دستگاه حاکمه دراینجا نیز این تفاوت و تبعیض را گذاشته است. من میتوانم بگویم که آقای حسین فریدون برادر آقای رییس جمهور که دهها میلیِارد تومان اموال این مردم را غارت کرده بود و رسانه ها اعلام کرده اند که دادگاه برگزارشد؛ کجاست ودر کدام زندان هست. اما وقتی یک کارگری، یک معلمی، یک فعال حقوق بشری که آمده برای اینکه وضعیت دراین مملکت بهتر بشود فعالیت کرده است به جرم امنیتی به زندان افتاده به او مرخصی نداده اند ولی همه اختلاس گران که حالا من نمیخواهم بجز آقای فریدون اسمشان را ببرم به آنها مرخصی داده اند و من میتوانم از ده ها نفرشان که ما ازنزدیک شاهد بودیم اسم ببرم.
واما دررابطه با ادعای سخنگوی قوه قضائیه، آقای اسماعیلی، باید بگوییم که مطلقا چنین ادعایی حقیقت ندارد. من یک کارگرو یک فعال صنفی هستم؛ بازجوییهای من هست، دادخواهی های من هست و آنها میتوانند از هرجا که خواستند منتشر بکنند. ولی من و دیگر فعالین مدنی، سیاسی و حقوق بشری بجرم امنیتی محکوم شده ایم. دقیقا تبعیض و ظلم مضاعف حکومت نسبت به زندانیان سیاسی، صنفی، مدنی و حقوق بشری ازهمین نگاه نسبت به آنان ناشی میشود. با این وصف سخنگوی قوه قضاییه چطور میتواند ادعا کند که وضعیت ما بهتر از وضعیت زندانیان دیگر است. به خود شما آقای مردانی که چند ماه پیش درزندان بودید، مرخصی ندادند که بروید سر خاک مادرتان. به کدام زندانی سیاسی مرخصی دادند درصورتیکه به اختلاس گران و غارت گران موقعی که مستحق مرخصی میشوند به آنها مرخصی میدهند و از بند ما فقط یک نفر، و شاید هم نه، به مرخصی رفت.
ویا آزادی مشروط که مطلقا به زندانی سیاسی داده نمیشود. بلکه زندانی سیاسی دراین رابطه مورد شکنجه هم قرارمیگیرد. همین امسال از آقای عبدی ودیگر زندانیان سیاسی که من نمیخواهم اسامیشان را ببرم خواستند که بیایند و تقاضای آزادی مشروط کنند. خانوادهای آنها را نیز بردند انگار که عزیزشان داره آزاده میشه ولی آنها را سردواندند و به آنها آزادی مشروط را هم ندادند. اما دیگر زندانیان وقتی که واجد آزادی مشروط میشوند به آنها این آزادی داده میشود. البته این را هم بگوییم که خیلی از این زندانیان بخاطرمسله جزیی درزندان هستند. بهر حال آنها که امکان پیگیری دارند میتوانند ازاین آزادی مشروط استفاده کنند. ولی زندانیان سیاسی مطلقا چنین شرایطی را ندارند.
تا آنجاییکه هم به شرایط زیست درزندان مربوط میشود شرایط زندانیان سیاسی خیلی بدتر هست. مثلا اگر من زندانی سیاسی بخواهم به زندان دیگری بروم مثلا بروم به اطاقی که دوست من است، براحتی به من اجازه نمیدهند. درصورتیکه این امکان برای زندانیان عادی فراهم هست. بطور خلاصه آنچه که من بعنوان یک جمع بندی میخواهم بگویم این است که این یک دروغ و یک ادعای پوچی است که توسط قوه قضایئه اعلام شده است. من دررابطه با همین مسله وادعایی که دارم حاضرم محاکمه علنی بشوم و با مستنادات کافی و وافی جوابگو باشم.
مردانی: بسیار خوب. جای بسیار تاسف دارد آقای عظیم زاده. و متاسفانه شرایط بهیچ وجه شرایط مطلوبی نیست. لطفا بطور کوتاه و با توجه به بیماری های قلبی و گوارشی خودت وبا توجه به شرایط سنی شما، بفرمایید که چه پاسخی به خود شما دادند. آیا راه کاری وجود دارد و چه باید کرد که این خطر مرگبار رفع بشود و کرونا ازسر این زندانیان بیفتد؟
عظیم زاده: خواهش میکنم. تا آنجایی که به من مربوط میشود من بیماری قلبی دارم و در سال نود و پیج پزشک قانونی اسنادش را تایید کرده است و به دادستانی داده شده و اخیرا درحدود چهار پنج ماه پیش بهداری زندان گزارشی از وضعیت من تهیه کرده وبه من اعلام کردند که بروم برای درمان. ولی من حاضرنشدم به یک دلیل ساده که شما هم درجریان هستید. اینجا زندانی را با وضعیت بسیار تحقیر آمیزی و با دستبند و پا بند برای درمان میبرند و اینکه هزینه درمان را خود زندانی باید بدهد که این خود بر خلاف آیین نامه بیمه درمان زندان هست. به همین جهت من حاضر به ادامه درمان نشدم و بخود آنها هم گفتم. من با توجه به اینکه ۱۴ ماه است که درزندان هستم نمیدانم که شرایط جسمانی من درچه حالی هست. برای اینکه بعلت شرایط تحقیر آمیزی که دراین جا وجود دارد من نه قرصهایم را خورده ام نه آزمایش داده ام و نه ادامه درمان داده ام. ولی علیرغم همه این مسایل دادستانی تهران با مرخصی من مثل بقیه زنداینان مخالفت کرده است. من درنامه که پریروز به ریئس بند خودمان داده ام اعلام کرده ام با توجه به وضعیت جسمی ای که دارم و با توجه به اینکه سازمان دادستانی تهران با مرخصی من دارد مخالفت میکند و با توجه به شرایطی که بخاطر آن خطر ورود صد درصدی کرونا به زندانها وجود دارد، کار شما آگاهانه و یا غیر آگاهانه درمعرض مرگ قراردادن یک زندانی هست که آنها تا حالا جوابی به من نداده اند.
مردانی: شما چه راه کاری را پیشنهاد میکنید؟
عظیم زاده: بنظرمن دررفع خطرکرونا سازمان زندانها باید تعطیل شود. سازمان زندانها نه یک بنگاه تولیدی هست؛ نه یک بنگاه اقتصادی است، نه یک سازمان پزشکی درمانی هست و نه یک سازمان خدماتی. این سازمان به هیچ چرخه ای اززندگی جامعه ارتباطی ندارد. به این معنا علیرغم اینکه آقایان تا حالا مقاومت کرده و تعطیل نکرده اند، بنظر ما سازمان زندانها و خود زندانها باید تعطیل شوند. بنظرمن فقط ده درصد از زندانیان بخاطر قتل و دیگر کارهای جنایی دیگری نظیر سرقت های مسلحانه سازمان یافته ای که کرده اند، ممکن است گفته شود که وجودشان برای جامعه خطراتی دارد که باید در زندانها باقی بمانند. که البته کارشناسان این مسله را بهتر میدانند. که طبعا خود اینها نیز محصول این جامعه هستند. بقیه نود درصد زندانیان باید آزاد شوند. من ، با توجه به اینکه خودم دارم در زندان زندگی میکنم وشرایط را دارم ازنزدیک میبینم، دارم هوشیار میدهم که به محض ورود بیماری کرونا به زندان تلفات جانی زندانیان ده ها برابر بیشتر از بیرون خواهد بود. یک واقعه بزرگی درشرف وقوع هست. نه نتها درمورد زندانیان بلکه درمورد پرسنل زندان، کارگران و کارمندانی که دارند کار میکنند. همه اینها درمعرض خطرجدی قراردارند. و حکومت وظیفه دارد که همه انسانها را، فارغ از جرمشان، فارغ از شرایط و موقعیتی که دارند محافظت بکند. این وظیفه سازمان زندانها و این وظیفه حکومت است که تا آلان بوظیفه خودش عمل نکرده است و باید بسرعت عمل بکند. افکار عمومی باید خواهان این بشوند که تا رفع ویروس کرونا زندانها باید تعطیل شوند. این تعطیلی از یک طرف باعث خواهد شد که یک صرفه جویی جدی دراداره زندان بشود و شرایط برای مقابله با بیماری کرونا برای آن پرسنل محدودی که برای نگهداری آن ده درصد زندانیانی که باقی میمانند بسیار بهتر شود. این بنظرم تنها اقدامی است که میتواند از جان زندانیان و پرسنل را محافظت کند و جلوی وقوع فاجعه درزندان را بگیرد. واین خواست ما زندانیان سیاسی هم هست.
مردانی: بسیار ممنون هستم جناب آقای عظیم زاده از توضیحاتتان و آرزوی سلامتی دارم برای شما، هم بندی هایتان و همه زندانیان و همه مردم این کشور.
عظیم زاده: ممنونم. سلامت باشید.
پیاده کننده گفتگو و ترجمه آن به انگلیسی: محمد کاظمی عضو کمپین برای آزادی کارگران زندان

اینرا هم بخوانید

بیانیه جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه‌های کشور: «از انقلاب ۵۷ تا دختر علوم‌و‌تحقیقات: زنان* به میادین بازمی‌گردند»

بسیاری از ما زنانی* که در این روزها و در این مرز و بوم زندگی …