طبقه کارگرجنبش برای لغو بردگی مزدی، برپا ساختن یک جامعه سوسیالیستی و رهائی انسان
سی و چهارمین سالگرد تشکیل حزب کمونیست کارگری را به همه شما که در این گرامیداشت همراه هستید و به همگان تبریک میگویم.
رابطه کارگر با کارمزدی مثل رابطه زندانی با زندان است که همه تلاشش اینست که خود را رها کند. به این معنا که کارگر برای اینکه رها بشود باید به کار مزدی و استثمار پایان دهد. و دست به ریشه ببرد. و باید کل جامعه را از همه اشکال ستم و مصاب سرمایه داری رها کند تا خود رها شود. و این یعنی سوسیالیسم. این یعنی یک انقلاب اجتماعی. ضمن اینکه هر قدم از مبارزه و پیشروی کارگر قدمی در جهت تضعیف نظام مزدی حاکم است.
ممکن است کارگر خود را سوسیالیست نداند و چنین تصویر روشنی از مبارزه خود نداشته باشد. چطور که «برای نمونه، در دوران نازیسم، بخشی از کارگران آلمان به یکی از پشتوانههای اجتماعی حکومت هیتلر تبدیل شدند و گمان میکردند که بهبود معاش و شرایط زندگیشان در گرو قدرتگیری دوباره و بزرگنمایی آلمان است. در مقطع روی کار آمدن جمهوری اسلامی نیز کارگران و بخش بسیاری از مردم متوهم به حکومت بودند.
اما تجربهٔ انقلاب ۵۷ و همچنین ۴۷ سال مبارزه با حکومت جمهوری اسلامی ــ حکومتی که با تکیه بر مذهب و آپارتاید جنسی، خشنترین شکل استثمار را برقرار کرده است ، طبقهٔ کارگر امروز در موقعیتی کاملاً متفاوت قرار دارد. امروز در ایران ما با یک جنبش کارگری رادیکال، معترض، مدرن، آزادیخواه، برابری طلب روبروییم. در این پیشروی تاریخی، ما نیز همچون حزب کمونیست کارگری نقش مؤثری ایفا کردهایم.
در ایران جنبش کارگری یک ستون مهم جنبش سرنگونی و کشیدن شدن اوضاع به انقلاب زن زندگی آزادی و یک ستون مهم زنده نگاهداشتن گفتمان این انقلاب در جامعه است.
بن بست اقتصادی حکومت جامعه را فلج کرده است. حکومت در مانده از اداره جامعه با تعطیل کردن شهرها، چرخه کار و زندگی مردم را مختل کرده است. فقر و بی تامینی و هیولای گرانی بیداد میکند و ابربحران های آب و برق ، انرژی زندگی مرگباری را برای مردم رقم زده است. ضعف حکومت را همه می بینیم. هراسش را می بینیم. حکومت از ترس اوج دوباره انقلاب جنون بار بر سرعت ماشین کشتار و جنایتش شدت داده است.
در کنار این وضعیت، تداوم سیاستهای جنگافروزانهٔ حکومت، سایهٔ خطر جنگ را همچنان بالای سر مردم نگه داشته است. اما در مقابل، جنبش بر سر معیشت بهعنوان جنبشی اجتماعی و ادامهٔ طبیعی انقلاب “زن، زندگی، آزادی”، شکل گرفته و طبقهٔ کارگر در صف مقدم آن قرار دارد. همین هفته، شعار “زن، زندگی، آزادی” در تجمع مشترک بازنشستگان در کرمانشاه بار دیگر در خیابان طنینانداز شد.
وقتی امروز به خیابان نگاه میکنیم، فعالترین عرصهی اعتراضات خیابانی و گسترده را در میان بخشهای مختلف طبقهٔ کارگر میبینیم؛ از کارگران صنعت نفت گرفته تا بازنشستگان، پرستاران، نانوایان و دیگر بخشهای زحمتکشان. در نفت ولولهای برپاست: اعتراضات روزانهٔ کارگران رسمی و کارزار اعتصابات ساعتی ادامه دارد، و اکنون کارگران ارکان ثالث ــ که نیمی از نیروی کار صنعت نفت را تشکیل میدهند ــ با مطالبهٔ حذف پیمانکاران، برای نوزدهم آذر فراخوان تجمع سراسری مقابل مجلس دادهاند.
این یک رویداد سیاسی مهم است. تجمعات اخیر این کارگران، آنهم همراه با خانوادهها و با صفهایی چند هزار نفره، با شعارهایی چون “توپ، تانک، فشفشه؛ پیمانکار باید حذف بشه” و “اتحاد، اتحاد؛ کارگران اتحاد”، چنان تکانی در حکومت ایجاد کرد که رسانهٔ خودشان، انرژی پرس، شکست طرح پیمانکاری ــ این ستون اصلی ساختار سیاسی/اقتصادی حکومت ــ را اعلام کرد. این یعنی فتح خاکریز دیگری از حاکمیت.
آنچه میبینیم تنها یک اعتراض صنفی نیست؛ قیامی است علیه ساختاری که سالها بر نفت حاکم بوده و اکنون ابعاد فراتر از نفت پیدا کرده است. قیامی علیه مافیای دزد حاکم بر صنعت نفت و شبکههای قدرت و رانت، همانها که کارگران در برابرشان با شعار “فیش حقوقی ما، نشان بردگی ماست” فریاد میزنند و علیه این بردگی قد علم کردهاند.
این رویدادها، چشمانداز اعتصابات سراسری در صنعت نفت و در کل جامعه را بیش از هر زمان دیگری نزدیک کرده است؛ اعتصابی که میتواند به خیزش مردمی دیگری برای پیشبرد و به پیروزی رساندن انقلاب ناتمام مردم قدرت ببخشد. همهٔ این تحولات نشاندهندهٔ نقش محوری و تعیینکنندهٔ جنبش کارگری در جنبش “زن، زندگی، آزادی” است.
در این مناسبت، من حمایت قاطع حزب کمونیست کارگری را از فراخوان نوزدهم آذر کارگران نفت برای تجمع سراسری در تهران اعلام میکنم و از همهٔ بخشهای شاغل در صنعت نفت، از خانوادههای کارگران، و از تمام لایههای جامعه انتظار دارم تا از این فراخوان بهطور گسترده و همهجانبه پشتیبانی کنند.
بازنشستگان نیز با تجمعات پیوسته و پُرصلابت خود، حماسهای تازه آفریدهاند. تحصیل رایگان، درمان رایگان و لغو آموزش طبقاتی، گفتمانهایی است که آنان به پیش راندهاند. “ایران بدون اعدام” شعارشان است. در تجمعاتشان بازنشستهای میگوید: “خواست ما تنها مطالبات معیشتی نیست؛ خواست ما شادی، رفاه و آزادی است” و جمعیت همصدا این شعار را تکرار میکند.
بازنشسته میگوید: “حکومت تلاش کرده فقر را عادی کند؛ اما ما نباید عادت کنیم. ما باید عالیترین حقوق انسانی، حقوقی در شأن انسان قرن بیستویکم را مطالبه کنیم.” و در پایان، با فراخوانی به همگان اعلام میکند: “همبستگی را آغاز کنید؛ عصر، عصر قیام انسان است!”
امروز بازنشستگان به صدای رسای اعتراضِ جامعه علیه فقر، تبعیض، اختلاسها، جنگافروزیهای حکومتی و سیاست زندان و اعدام تبدیل شدهاند. آنان با شعار “غنیسازی زندگی حق مسلم ماست” بطور واقعی سوسیالیسم را فریاد میزنند و خواست جامعه برای یک زندگی انسانی را بیان میکنند. کارگری که فریاد میزند “ملک نجومیِ تو ما را بیمسکن کرده”، اعتراضش را به کل ساختار کار مزدی و توحش سرمایهداری حاکم نشان میدهد. کارگر بازنشستهٔ نفت نیز با شعار “شاغل و بازنشسته، اتحاد، اتحاد” بار دیگر پرچم اتحاد طبقاتی کارگران را برافراشته است.
شعارهای “نه تهدید، نه زندان، نه اعدام نیست جلودار ما”، “روسری را رها کن، فکری به حال ما کن”، “نه جنگ میخوایم نه کشتار، رفاه میخوایم ماندگار”، و “اتحاد، اتحاد علیه فقر و فساد” شعارهای زندهٔ کف خیاباناند. معلمان نیز سنگری مهم در مبارزه علیه امنیتیسازی اعتراضات و علیه زندان و اعدام هستند؛ سنگری که پرچم تحصیل رایگان و آموزش غیرایدئولوژیک و غیرطبقاتی را برافراشته است.
اینها همه جلوههای میدانیِ نقشآفرینی گستردهٔ طبقهٔ کارگر در جامعهٔ امروز است. بگذریم که تشکلها و نهادهای کارگری یک ستون مهم منشور خواستهای حداقل بیست تشکل بودند که مانیفست انقلاب زن زندگی آزادی بود ؛ منشوری که بهمثابهٔ مانیفست انقلاب «زن، زندگی، آزادی» درخشید و گفتمانهای آن در بیانیههای اعتراضی سالهای اخیر تداوم یافته است.
اینها همه بخش های مختلف طبقه کارگر هستند که چنین با قدرت دارند علیه بردگی و توحش سرمایه داری حاکم به میدان می آیند و در اعتراضاتشان علیه فقر و بربریت حاکم بطور واقعی رهایی و سوسیالیسم را فریاد میزنند . و من در پایان سخنم میخواهم بر این نکته تأکید کنم که ما، همچون حزب کمونیست کارگری، تلاش میکنیم که اعتراض این کارگران را که با علیه فقر و بربریت حاکم آزادی . برابری و جامعه انسانی را فریاد میزند نمایندگی کنیم.
روزنه rowzane خبری – تحلیلی