علی شمخانی نماینده خامنهای در شورایعالی دفاع به دنبال انتشار فیلم عروسی دخترش در یک هتل لوکس و مجلل در تهران نوشته است: «همه ما سوار یک کشتی هستیم. مبادا سوراخی پیدا شود!»
او با اشاره به اظهارات اخیر پزشکیان مبنی بر اینکه «ما از آمریکا و اسرائیل نمیترسیم، بلکه از دعوا و اختلافات داخلی میترسیم و اگر همه با هم باشیم، بر همه مشکلات غلبه میکنیم» تاکید کرده است: «توصیهام به جریانات داخلی این است که همه باید تحت ولایت رهبری، متحد باشیم؛ چرا که دشمن به دنبال آن است که تک تک ما را گیر بیاورد و اساس کشور را دچار اختلال کند».
فراخوان شمخانی به حکومتیها این است که یکدیگر را افشا نکنیم. ریاکاریها، فسادها، دزدیها، زندگی لوکسمان و نوع زندگی آقازادههایمان را مخفی نگهداریم وگرنه همه با هم سقوط میکنیم. این در حالی است که بدنبال شکست مفتضحانه در جنگ دوازده روزه مدام از اتحاد مردم با حکومت میگویند تا به هم روحیه بدهند در حالیکه در بالاترین سطوح هم به خون یکدیگر تشنهاند.
اما کشتی شما مدتها است که بیشتر از یک سوراخ دارد! و دوره همه با همیتان مدتها است سپری شده است. ترس شما هم فقط از اختلافات داخلیتان نیست. وقتی دورنمایی برای حل هیچکدام از بحرانهایتان را ندارید و در میان مردم هم آبرویی برایتان باقی نمانده از همه چیز میترسید. از دشمن خارجی میترسید. از دعواهای درونی که هر روز در حال عمق و گسترش بیشتر است میترسید، از افشای کثافتکاریهایتان میترسید، از اینکه رهبرتان در میان خودیهایتان هم سکه یک پول شده و اعتباری برایش نمانده است میترسید، از ترور یکدیگر میترسید، از بدنه و حتی سطوح بالای نیروی سرکوبتان که اطلاعات فوق محرمانهتان را میفروشند میترسید و از دشمن داخلی از همه بیشتر وحشت دارید. همان دشمنی که «تک تکتان را گیر میآورد». همان دشمنی که با دور ریختن حجابها روحیهای برایتان باقی نگذاشته است. همان دشمنی که هر روز علیهتان شعار میدهد، همان دشمنی که زندانها را به محل اعتراض تبدیل کرده است، همان دشمنی که کابوس روزها و شبهایتان شده است.
شما مدتها است که علیرغم زندگیهای لوکس و کاخهای مجلل، دیگر آرامشی ندارید. سرتان پایین است. از همه چیز نگرانید. هر جلسهای، هر مصاحبهای، هر اظهار نظری، اعصابتان را میفشارد. کارنامهتان پر از شکست است. رسانههایتان به توپخانههایی علیه خودتان تبدیل شدهاند. اسلامتان به فنا رفته، حجابتان سرنگون شده، محور مقاومتتان در هم شکسته، مقاماتتان یکی پس از دیگری از خط قرمزها و مبانی هویتیتان عبور میکنند، از اشغال سفارت آمریکا و آمریکا ستیزی اظهار پشیمانی میکنند، عملیات طوفانالاقصی را زیر سوال میبرند، شکستهای منطقهایتان را به رختان میکشند، مبانی ایدئولوژیکتان را رد میکنند، سیاستهای اقتصادیتان را مایه طنز قرار میدهند و جایی از این «کشتی» طوفانزده را سالم نگذاشتهاند. و دیگر نه رهبر و نه هیچ مقام دیگری مسیری برای نجات این کشتی در حال غرق ترسیم نمیکند.
اما در صف مقابل، مردم هر روز ابتکاری جدید برای پیشروی و متحد شدن و متشکل شدن خلق میکنند، ضعفها و اشکالات خود را مورد بررسی قرار میدهند، رهبران جدیدی پا به میدان میگذارند، دید سیاسی خود را بازتر میکنند، افقهای بزرگتری مقابل خود قرار میدهند و صفوف خود را منسجمتر میکنند، تا به حساب حکومت رسوا و پوسیده اسلامیتان برسند.
روزنه rowzane خبری – تحلیلی