همیشه و پس از هر خیزش مردمی در سالهای اخیر، ازجمله مواردی که توجه مردم را به خود جلب کرده است واکنش سلبریتیها در رشتههای مختلف هنری بوده است. همیشه مردم و بهخصوص جوانان و طرفداران این چهرهها اظهارنظرات آنها را دنبال میکنند و در مواقعی آنها را به دو دسته در کنار مردم و در کنار حکومت تقسیم میکنند. من در اینجا سعی دارم تا از شخص خاصی نام نبرم و موضوع را به شکل عام مطرح کنم. قبل از هر چیز باید این حقیقت را در نظر داشته باشیم که حکومتی مانند جمهوری اسلامی معاش و شهرت و آینده شغلی این اشخاص را به گرو دارد. در شرایط عادی جامعه، هرگونه اظهار نظر مخالفی موجب بایکوت شدن یک چهره، عدم تمدید مجوز او، ممنوعالتصویر و صدا و قلم شدنش میگردد. شاید به همین دلایل است که سلبریتیهای ساکن ایران، حداکثر به حمایت از کاندیداهای اصلاحطلب و پارهای انتقادات و مطالبات صنفی قناعت میکردند. اما با پیشروی جنبش سرنگونی و رادیکالیزه شدن فضای اعتراضی و همهگیر شدن خواست سرنگونی در سالهای اخیر، این معادله نیز به سرعت رو به تغییر میرود.
در شرایط جدید سلبریتیها نیز سکوت و مماشات مصلحتآمیز خود را شکستند و بسیاری از آنها مانند مردم رودرروی حکومت قرار گرفتند. کسانی که از میانشان تعدادی از ریاستجمهوری روحانی حمایت کرده بودند نیز به چشم میخورند. رویدادی که این روزها پیش رو است جشنوارههای سالانه فجر است که هر سال در رشتههای سینما، تئاتر و موسیقی برگزار میشود. پس از قیام مردم در ماههای اخیر و کشته شدن ۱۵۰۰ انسان به دست رژیم و سرنگونی عمدی هواپیمای مسافربری، جامعه و حکومت چنان به شکل بیسابقهای در برابر هم قرار گرفتند که سلبریتیها نیز نمیتوانستند سکوت اختیار کنند. برای نمونه ۱۴۰ تن از سینماگران و به خصوص اهالی تئاتر در اقدامی هماهنگ با امضای بیانیهای تکجملهای که: ما به جشنواره فجر نمیرویم، این مراسم را تحریم کردند. مراسمی که پیش از آنکه ویترینی برای عرضه آثار هنری باشد، ویترینی برای تبلیغات حکومتی و فعالیتهای آن در زمینه فرهنگی است. جالب توجه است که مسئول برگزاری این مراسم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که وابسته به دولت روحانی است. این نشاندهنده آن است که هنرمندان هم مانند مردم حکومت را با همه جناحهایش مورد مخالفت خود قرار دادهاند. پیش از این در جشن منتقدان سینما در دهم بهمن نیز شاهد اعتراض شدید همایون غنیزاده که جایزه خلاقیت و استعداد درخشان به وی اعطا شد، بودیم. وی مشخصاً به وقایع آبان ماه اشاره کرده و سکوت در برابر آن را قباحت نامید. جایزه خود را به پویا بختیاری اهدا کرد و شعری اعتراضی از سیف فرغانی خواند که خطاب به حمله مغول سروده شده است و حکومت را سکه یک پول کرد. حامد بهداد نیز سخنانی در اعتراض به شرایط موجود ایراد کرد. به نظر میرسد با وسعت اسامی هنرمندان معترض، این اعتراض را به سلبریتیها محدود کردن مطلقاً اشتباه است، چرا که بسیاری از معترضین از بدنه سینما و تئاتر هستند و الزاماً سلبریتی نیستند.
با توجه به مجموع شرایط باید منتظر نطقهای اعتراضی و جو متشنج در جشنوارههای فجر هم بود. اتفاقی که تبلیغات حکومتی را به عرصهای برای اعتراض به آن تبدیل میکند. اتفاقات اخیر چنان به سرعت رخ دادهاند و چنان ابعادی از توحش و آدمکشی حکومت را به نمایش گذاشتهاند که هیچ انسان منصفی قادر به سکوت نیست. تمام بخشها و اقشار جامعه در تب و تابند و ترس و محافظهکاری دیگر جایی برای ابراز ندارد. مردم این حکومت را با تمام وجود نمیخواهند و در این میان استثنا تنها خود هیئتحاکمه و جیرهخواران اندکشمارش هستند. قطعاً در روزهای آینده شاهد اعتراضات بسیار گستردهتری از جانب همه اقشار ازجمله هنرمندان و چهرههای سرشناس خواهیم بود.
نابودباد جمهوری اسلامی
زندهباد حکومت انسانی
انترناسیونال 854
میلاد رابعی