سکوت معنا دار رهبری کومه له، سازمان کردستان حزب کمونیست ایران، در مقابل صحبتهای تحریک آمیز و وقیحانه علی جوانمردی

بعد از واقعه ۱۶ اکتبر یعنی تصرف کرکوک توسط سپاه پاسداران و حشدالشعبی و واگذاری این شهر از سوی اتحادیه میهنی به این نیروها، هر روز سلسله گفتارهایی به اصطلاح خبری، اطلاعاتی و تحلیلی توسط علی جوانمردی که مدعی است “بیطرفانه ” است در میدیای اجتماعی پخش میشوند. در یکی از ویدئوهای علی جوانمردی در آبانماه ۹۶ که دو روز بعد از زلزله در منطقه کرمانشاه انتشار داد او از مردم خواسته بود که “کمکهای جمع آوری شده خود را از طریق “مکتب قرآن”  بدست زلزله زدگان برسانند”.

علی جوانمردی در ادامه این دست از گفتارهای ویدئویی خود، بتاریخ ۲۷ آوریل ۲۰۱۹ برابر با  ۷ اردیبهشت ۹۸ که در صفحه فیسبوک او موجود است، در بخشی از آن به اختلافات درون حزب کمونیست ایران و کومه له میپردازد.

از آنجا که گفتار ۲۷ آوریل ۲۰۱۹ علی جوانمردی به زبان کردی است ترجمه محتوای سخنان او به زبان فارسی را اینجا میخوانید:

 

علی جوانمردی میگوید: ” حزب کمونیست ایران اخیرا اقدام به یورش علیه سازمان کردستان حکا کرده است.

در حقیقت ممکن است کسانی مطلع نباشند که  بیشتر رهبران این حزب در درون کومه له بوده اند و بیشترین فعالیتها را هم کومه له انجام داده است اما بخاطر اینکه در چهارچوب رویکردی که داشته اند، خواسته اند که با نام حزب کمونیست ایران فعالیت کنند. اکنون آنها علنا علیه سازمان کردستان حزب یعنی کومه له جناح محترم ابراهیم علیزاده حملاتی کرده اند و بگونه ای آشکار تلاش میکنند کومه له را از زرگویز بردارند و آنانی هم که میمانند همانند بقیه افراد حزب کمونیست که در خارج کشور هستند به خارج بروند. آنها تلاش میکنند نگذارند کومه له هیچ برنامه ای برای کردستان داشته باشد. بنظرما اکنون فرصت طلایی برای اعضای کومه له در داخل و خارج کشور فراهم شده است که تولد تازه  دیگری در کومه له رخ دهد. حکا نه چیزی هستند و نه کاری ازشان ساخته است بلکه تنها در یک موقعیت بالا دست آنگونه که خودشان میگویند همچون هر حزب کمونیست دیگری میگویند انترناسیونالیست هستند و میخواهند فقط از این موقعیت حراست کنند. این است که کومه له در موقعیتی است که ممکن است از حزب کمونیست ایران جدا شود و این یعنی تولدی دیگر که میتواند به نقطه عطفی برای یکی شدن تمامی کومه له ها منجر شود و سبب امید برای نیروی چپ در کردستان شود. از این رو مردم کردستان بدلیل قرار گرفتن زیر نامهای دیگر دچار آوارگی نخواهند شد و نیرویشان در داخل کردستان برای مبارزه تداوم خواهد داشت که علیه جمهوری اسلامی مبارزه کند از این رو این مسئله ای بسیار مهم است بویژه متحد شدن مجدد سازمانهایی که با نام کومه له فعالیت میکنند. حال تقریبا برای تمامی کادرهای کومه له روشن شده است که حکا آن حزبی نیست که آنها بهش باور داشتند. اکنون وقت آن رسیده که یک جدایی روی دهد و یک کومه له کردستانی شکل بگیرد.”

 

سطور فوق از گفتار ویدئویی ۲۷ آوریل علی جوانمردی است. در این رابطه چند نکته حائز اهمیت است که باید به آنها پرداخت. قبل از هر چیز اعضا، کادرها و رهبری حزب کمونیست ایران که مواضع و نظرات انتقادی نسبت به  سیاست، استراتژی و عملکرد خط راست در درون کومه له بویژه در همکاری با جریانات ناسیونالیست، راست و اسلامی پرو رژیمی دارند لازم است در دفاع از کمونیسم، در دفاع از حکا و در دفاع از گذشته کومه له که در مقطع تاریخی معینی کمونیسم را در کردستان نمایندگی میکرد به اینگونه سخنان بطور جدی پاسخ دهند.

اما داستان تنها به اینجا ختم نمیشود. سلسله گفتارهای خبری، اطلاعاتی و تحلیلی علی جوانمردی را اگر کسی دنبال کرده باشد متوجه خواهد شد که نه تنها “بیطرفانه ” نیست بلکه کاملا جانبدار، برنامه ریزی و حساب شده هستند.  اینکه او این اطلاعات “دست اول و محرمانه” را از کجا دریافت میکند موضوعی دیگری است که باید جداگانه به آن پرداخت اما اظهارات و مواضع او از نظر سیاسی و خطی عمیقا در جهت تقویت ناسیونالیسم کرد و اسلام ورژن سنی نوع مکتب قرآن قرار دارد.

از سوی دیگر برای روشن شدن و توضیح به افکار عمومی لازم است ابراهیم علیزاده از رهبری کومه له در مورد سخنان اخیر علی جوانمردی اظهار نظر کند که آیا نقدی به این سخنان دارد یا اینکه موافق گفته های او میباشد؟ فعلا تا این لحظه نوشته یا اظهار نظر رسمی و یا موضع سیاسی مشخصی نه از طرف جناح چپ مدافع حکا و نه از سوی خط راست کومه له دیده نشده است.

اما اینکه چرا رهبری کومه له، سازمان کردستان حزب کمونیست ایران، در مقابل صحبتهای تحریک آمیز و وقیحانه علی جوانمردی علیه جناح چپ درون کومه له و حزب کمونیست ایران سکوت کرده است را باید خودشان پاسخ دهند

شوینیست خواندن جناح چپ کومه له و حزب کمونیست ایران عین ادبیاتی است که ناسیونالیسم درون کومه له از مقطع قدرت گیری احزاب ناسیونالیست در کردستان عراق هر بار سر بلند کرده و علیه جناح چپ خود بکار برده است. اینبار اما فاکتورهای متفاوتی عمل میکنند. جناح راست درون کومه له در سالهای گذشته با قدم های تندتری به جریانات ناسیونالیست و حتی جریانات اسلامی و جریانات نزدیک به جمهوری اسلامی نزدیک شده و وارد ائتلاف و همکاری با آنها شده است و آشکارتر از همیشه از این رویکرد دفاع میکند و علیه جناح چپ خود با زبان زمخت تری حرف میزند. در چنین شرایطی است که جریانات ناسیونالیست کرد و ژورنالیست های دست راستی امثال علی جوانمردی زبان باز میکنند و همسو با ناسیونالیسم درون کومه له به این جهتگیری شتاب میدهند.

دفاع علی جوانمردی از کومه له نیست بلکه مسئله او دفاع از خط راست و ناسیونالیستی درون کومه له است.  بارها گفته ایم و نوشته ایم که سر بلند کردن هر از چند گاهی از طیف راست درون کومه له بخاطر مصادره این نام بوده است. تاریخ خوشنام و اعتبار کومه له بعد از تشکیل حکا تا بدانجا بود که منشعبین راست برای مصادره و تصرف صرف این نام در مقابل بقیه سنگر بندی کردند و بعد از ناکامی شان باز هم این اسم را به اشکال مختلف به سینه خود آویزان کردند. عدم توانایی رهبران و شخصیتهای منشعب از طیف راست در ایجاد سازمانهایی قائم بذات و متکی به خود گواهی بر این مسئله بود که صرف مصادره نام کومه له را برای کسب اعتبار از یک سو و از سوی دیگر تهی کردن افق، اهداف و سنتهای چپ و کمونیستی درون این سازمان بود.  از ادعاهای او در مورد اینکه رهبران حزب کمونیست از درون کومه له بوده اند یا نه میگذرم چرا که اسناد تاریخ تشکیل حکا بوفور دم دست وجود دارد اینجا نیازی به پاسخ به این ادعا نمیبینم.

علی جوانمردی ادعا کرده است که جناح راست میخواهد کومه له را از زرگویز بردارد و نیروی باقیمانده خود را همانند بقیه رهبران حزب به خارج منتقل کند تا دیگر اثری از کومه له برجای نماند.

علی جوانمردی و مدافعین جریانات ناسیونالیست اسلامی خوب میدانند که دارند به خودشان هم دروغ میگویند. این نوع اظهارات قبل از هر چیز شبیه سخنان آخوندهایی است که کاری جز عوامفریبی ندارند.

شخصا انتظار دارم پاسخ اینگونه تحلیلهای آبکی و دلبخواهی را رهبری کومه له و خط راست به علی جوانمردی ارائه دهند. خاصیت این سخنان این است که عرق ناسیونالیستی درون و بیرون کومه له را علیه خط چپ در این سازمان بشوراند. بنوعی باید گفت که از این نوع سخنان بوی خون می آید و نباید اجازه داد که سخنگویان غیر رسمی جریانات ناسیونالیست و اسلامی چنین فضایی از اختلافات در درون یک سازمان سیاسی را بخورد دیگران بدهند.

به علی جوانمردی و دیگر گرایشات ناسیونالیستی که کومه له را نمایندگی میکنند و کمونیسم و حزب کمونیست را خاتمه یافته تبلیغ میکنند باید گفت تلاش تاریخی چپ در حزب کمونیست ایران و کومه له این بوده و هست که کومه له همانند اوایل و اواسط دهه ۶۰ شمسی کمونیست باقی بماند و نه تنها باقی بماند بلکه با نقد عمیق و ریشه ای از ناسیونالیسم کرد، که امثال علی جوانمردی از آن خوشنود نیستند و برای تقویت گرایش چپ جامعه و ایستادن قاطعانه در مقابل جمهوری اسلامی به ایفای نقش بپردازد.

اگر امروز علی جوانمردی با حمایت حزب دمکرات مسعود بارزانی و در امنیت کامل این حزب  گفتارهای ویدئویی اش را تهیه میکند از این رو است که تمامی جریانات ناسیونالیست و اسلامی کرد در منطقه علیرغم هر زاویه ای که با هم دارند و علیرغم تقسیم شدنشان بین دو بلوک دول منطقه و در سطح جهانی اما در ضدیت با کمونیسم و در ضدیت با موجودیت حزب کمونیست اتفاق نظر دارند. این یک واقعیت اثبات شده، تاریخی و عینی بقدمت جدال چپ و راست در جوامع مختلف و بطرق اولی در هر چهار بخش کردستان است.

علی جوانمردی در تقدیس اتحاد مشترک تمامی کومه له ها برای تبدیل شدن به زائده سیاست دولتهای مرتجع منطقه از تولدی دیگر در کومه له سخن میگوید. در یک سطح ماکرو ناسیونالیسم خواهان تقویت این گرایش در ابعاد عمومی است. اظهارات علی جوانمردی نه از سر دلسوزی و احساس مسئولیت در قبال کومه له بعنوان یک سازمان بلکه از سر کوبیدن و تنفر از کمونیسم و تقویت جنبش ناسیونالیست اسلامی است که او و امثال او بدان تعلق دارند میباشد. او خارج نشینی را سهم کمونیستها برمیشمارد. سئوال از علی جوانمردی این است مگر سران و رهبران احزاب و جریانات ناسیونالیست اسلامی و مرتج کرد دو تابعیتی نیستند؟ مگر هر کدام از آنان در کشورهای خارج موقعیت اقتصادی بمراتب بهتری نسبت به موقعیتشان در کردستان دست و پا نکرده اند؟ مگر کادرهای احزاب و نیروهای ناسیونالیست و اسلامی کرد در حکومت اقلیم و در میان تمامی احزاب مسلح ناسیونالیست کرد موقعیت اقتصادی شخصی و سازمانیشان که بتناوب بین کردستان و اروپا ییلاق و قشلاق میکنند بهتر و روبراهتر از همه نیست؟

او در ادامه میگوید:  اگر اعضا و کادرهای تمامی سازمانها و طیفهایی که نام کومه له را با خود یدک میکشند زیر یک چتر واحد در جبهه ناسیونالیست کرد قرار بگیرند کسی زیر نام دیگری یعنی حزب کمونیست آواره کشورهای دیگر نخواهد شد.

اینجا هم باز سئوال از “خبرنگار بیطرف” علی جوانمردی این است آیا آمار آوارگان یا بهتر است بگویم فراریان از حکومت اقلیم کردستان که او کارمند تمام وقت جناح اصلی شان است را دم دست ندارد؟ آیا میداند یا برای فریب افکار عمومی خود را به نادانی زده است؟  طی حاکمیت احزاب ناسیونالیست قومی، عشیره ای و اسلامی در کردستان عراق تا کنون چند هزار زن، کودک پیر و جوان برای خلاص شدن از فقر، تبعیض، بیکاری، جنگ و نا امنی تحمیل شده از سوی حکومت بارزانی و طالبانی در راه رسیدن به یک زندگی ابتدایی و انسانی در دریا و مسیرهای دیگر جان خود و خانواده هایشان را از دست داده اند؟

حال چه شده است که علی جوانمردی به دلسوز فعالین و مبارزین در داخل افتاده که مبادا با کمونیستها همراه شوند وگرنه آواره خواهند شد!؟

علی جوانمردی در انتهای گفتار بیطرفانه اش میگوید: حال تقریبا برای تمامی کادرهای کومه له روشن شده است که حکا آن حزبی نیست که آنها بهش باور داشتند. اکنون وقت آن رسیده که یک جدایی روی دهد و یک کومه له کردستانی شکل بگیرد.”

منظور او افرادی از رهبری کومه له در جناح راست است که اخیرا در مصاحبه هایشان گفته بودند تا اطلاع ثانوی نوشته هایشان را حول بی خاصیت بودن حزب کمونیست در طاقچه گذاشته اند. او اظهارات چند نفر انگشت شمار خط راست در رهبری کومه له  را به تمامی کادرهای کومه له تعمیم میدهد و بخود میگوید “خبرنگار منصف وبیطرف”؟!

این “خبرنگار بیطرف ” دارد به جناح راست خط میدهد که وقت طلایی فرا رسیده . کاری بکنید که چپ را از خود تصفیه کنید جدا شوید یا خط چپ را از خود دور کنید و با ملحق شدن به دیگر جریانات ناسیونالیست و قومی جداشده و معلوم الحال ، یک کومه له کردستانی تشکیل دهید.

آیا اسمی جز سخنگوی خط راست کومه له در بیرون از این سازمان را میتوان به علی جوانمردی اطلاق کرد.

در خاتمه این را اضافه میکنم که جای تاسف است که رهبری کومه له و شخص ابراهیم علیزاده بجای جواب کوبنده به علی جوانمردی و دفاع روشن از حرمت بنیانگذاران حزب کمونیست ایران و جناح چپ فعلی خود سیاست سکوت در پیش گرفته اند تا شاید «دوستانی» در میان ناسیونالیست ها دست و پا کنند.

چپ درون و بیرون از حکا و کومه له باید با نقد عمیق و ریشه ای از سیاست و عملکرد خط راست،  در دفاع از تاریخ چپ و کمونیستی حکا و کومه له همچنان بعنوان نیرویی که خود را سوسیالیست، کمونیست و مدافع  کارگر میداند با اعتماد بنفس از آرمانها و سنتهای کمونیستی دفاع کند. اگر چپ و کمونیسم در حکا و کومه له رسالتی برای خود قایل است این می باشد که اجازه ندهد ناسیونالیسم و ارتجاع محلی موجودیت و تاریخ یک جریان چپ و کمونیستی را دو دستی تقدیم نیروها و دولتهای مرتجع منطقه کنند. اگر رهبری، اعضا و کادرهای  حکا و کومه له خود را میراث دار سنتهای کمونیستی و مبارزه کارگری میدانند نباید اجازه دهند ناسیونالیسم موجودیت این سازمان، تاریخ، اسناد و پراتیک درخشان گذشته آن را در مقابل “کمیته دیپلوماسی”، “ائتلافهای شش گانه”، “کنگره ملی کرد”، “کنفرانس میری” و “تولدی دیگر” بحراج بگذارد. لازم است فعال و بدون لکنت زبان از تاریخ دهه اول تاسیس حزب کمونیست ایران و کومه له و بنیانگذاران حزب کمونیست ایران که با بلند کردن پرچم مارکسیسم انقلابی کومه له کمونیست و حزب کمونیست ایران را شکل دادند دفاع کند و ناسیونالیسم درون کومه له را عقب براند.

۱۲ اردیبهشت ۹۸

۲ مه ۲۰۱۹

اینرا هم بخوانید

شکایت همسران چهار زندانی اعدام شده از جمهوری اسلامی به سازمان ملل – عبدل گلپریان

مندرج در ژورنال شماره ۸۴۸ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …