بحران همهجانبه جمهوری اسلامی اکنون در مقایسه با چهار دهه گذشته بهمراتب تشدید شده است. بحرانی که به شکاف طبقاتی و سیاسی در جامعه تبدیل شده است. فاصله فقیر و دارا در چهره شهر و روستا و زندگی مردم نمایان است. مرسومترین شاخصها برای ارزیابی وضعیت شکاف طبقاتی و نابرابری، تورم، رکود و بیکاری، رشد جمعیت و کاهش درآمدِ حقیقی حقوقبگیران است. این شاخصها این روزها به شکل برجستهای فعال هستند و دامنه فقر را بیشتر کردهاند. با افزایش فقر و نابرابری در جامعه مشاغل کاذب، جرم و بزهکاری، بیشتر شده است. این پدیدهها کاهش سطح تحصیل کودکان و محرومیت از رفتن به مدارس و دانشگاهها و محرومیت از تحصیل در مقاطع بالاتر بین افراد کمدرآمد را به دنبال داشته است. فقر ۳۸ درصدی کودکان طبق پژوهشهای انجام شده به معنی گسترش تأثیرات فقر در چرخههای مختلف زندگی کودکان است. دوران کودکی از آنها گرفته میشود، به هزاران کودک کار و خیابان تبدیل میشوند. به دلیل عدم برخوردار شدن از تغذیه کافی، شیر و نوشیدنی موردنیاز دوران کودکی، غذای سالم و مراقبت پزشکی و دارویی، امنیت جسمی و حرمت آنها سلب و دچار ضربات جسمی میشوند.
فقر پریود عنوانی برای روایت زنانی از طبقه فرودست از گلستان و خراسان تا یاسوج، هرمزگان و خوزستان است که تعدادی از مددکاران اجتماعی در اقتصاد ۲۴ گزارش دادهاند؛: “روزنامههای باطله، تکهپارچههای کهنه و دستمالهای کاغذی جمعآوریشده از قبرستان و مراسم شادی و عزا؛ اینها برای بسیاری زبالهاند، اما برای زنان زیادی در مناطق حاشیهای، کارگرنشین و فقیر ایران، جای نوار بهداشتی را گرفتهاند. راهحلهایی ناایمن که جز عفونت، درد و بیماری چیزی به همراه ندارند و این نامش «فقر پریود» است؛ فقری که فقط سلامت جسم را تهدید نمیکند، تحصیل و آینده دختربچهها را به محاق میبرد؛ دختربچههایی که از ترس لکه خون و تمسخر همکلاسیها خانهنشین میشوند و کمکم از مدرسه جا میمانند”. در جامعهای که زنان هنگام پریود دسترسی کافی به وسایل بهداشتی نداشته باشند و همزمان ۳۸ درصد کودکان زیر خطفقر زندگی کنند، این شاخصها بیانگر یک وضعیت بحرانی است که چند بُعد مهم دارد: فقر ساختاری و گسترده و نشاندهنده آن است که اکثریت جامعه با مشکل دسترسی به نیازهای اولیه مثل تغذیه، آموزش، بهداشت و مسکن مواجهاند.
شدت فقر این روزها مردم را با پدیدههایی روبرو کرده است که حتی در افسانهها هم دیده نشده است. پدیده فقر به جایی رسیده که مردم شاهد بنرهایی هستند که میتوانند سیبزمینی را قسطی بخرند. سکونت در حاشیه آرامستانها، مغازهخوابی، فقر اقتصادی و هزینههای سرسامآور مسکن در شهرهایی چون تهران، مردم را مجبور به اجاره کانکس و زندگی بر پشتبام خانهها کرده است. افراد کمبضاعت که توانایی خرید و پرداخت هزینه اجاره مسکن را ندارند پشتبامها را بهعنوان خانههای خود برمیگزینند.
جمهوری اسلامی مسئول فقر زنان و محرومیت کودکان است. بزرگترین جنایت علیه زنان و کودکان در عرصه اقتصادی و اجتماعی و تبعیض جنسیتی را مرتکب شده است. کارنامه جمهوری اسلامی بهعنوان رژیم آپارتاید جنسیتی، زنستیز و کودکستیز از نظر مردم سیاه است. به همین دلیل در انقلاب ژینا زنان و جوانان در صف اول مبارزه تلاش کردند خاکریزهای حجاب را فتح کنند.
گسترش فقر و نابرابری درآمدها نارضایتیهای گسترده در بین کارگران، بازنشستگان، معلمان، پرستاران و مردم در ابعاد میلیونی را دامن زده است. حمایت مردم از جمهوری اسلامی روز بروز کمتر شده و بر میزان اعتراضات و اعتصابات و نارضایتیها افزوده است. مردم به شکل آشکارا و علنی بیاعتمادی و تنفر از جمهوری اسلامی را ابراز میکنند.
بعد از جنگ دوازدهروزه اسرائیل و جمهوری اسلامی، اعتراضات و تجمعات و اعتصابات کارگران و بخشهای مختلف مردم بر سر معیشت گستردهتر شده است. پاسخ مردم به شرایط بد اقتصادی و گستردهتر شدن فقر، سرکوب و اعدام و جنگافروزی خامنهای در شعارهای اعتراضی کارگران، پرستاران و بازنشستگان علیه فقر و شکاف طبقات دارا و کمدرآمد رساتر شده است. بیدلیل نیست که در اعتراضات بازنشستگان و مردم شعارهای؛ “آب، برق، زندگی، حق مسلم ماست”، “غنیسازی زندگی، حق مسلم ما است” و “جنگافروزی کافیه، سفره ما خالیه” همهجا عمومی شده است. این شعارها کیفرخواست اعتراضی علیه جمهوری اسلامی است که با سیاستهای جنگافروزانه میلیاردها دلار از حقوق مردم را خرج پروژههای هستهای و اتمی، نیروهای نیابتی، بشار اسد، حزبالله، حماس، حوثیها در یمن و حشدالشعبی در عراق، تروریسم اسلام سیاسی در منطقه و سپاه پاسداران با بسیج و بیت رهبری کرده است. مضمون اعتراضات و مطالبات کارگران، بازنشستگان و مردم مقابله با اختلاسها و حقوقبگیران نجومی و پایاندادن به سرکوبگریهای جمهوری اسلامی است!
پایاندادن به نابرابریها، فقر زنان و کودکان، در گرو گسترده و سراسری کردن مبارزه بر سر معیشت و رفاه است. مبارزاتی که هم اکنون در میان کارگران، بازنشستگان و پرستاران و بخشهای مختلف جامعه و کارمندان در جریان است. در مردادماه سال جاری ما شاهد بیش از سی مورد اعتصاب، تظاهرات و تجمعات اعتراضی بودهایم. گستردهکردن مبارزات در سطح عمومی برای معیشت و رفاه زمینههای برپایی اعتصابات سراسری کارگران، معلمان و پرستاران و کارمندان بخشهای دولتی را بیش از هر دورهای فراهم کرده است و گستردهکردن جنبش برای معیشت و رفاه از زمینههای اعتراضی مساعدی برخوردار است.